بازیگری در صحنه ؛ از تقلید تا بازبرنمود نمایی
یادداشت کوتاهی در فضای نمایش اکسیژن (مشهد)
تئاتر آنلاین – سید حمید رضوی. کارشناسی هنر های نمایشی
کافه
کارگردان: می خوام یه نمایش جدید کار کنم؟
بازیگر: هستم. اسمش چیه؟
کارگردان: اکسیژن
بازیگر: خلاقانه ست. درباره چیه؟
کارگردان: بپرس درباره کیه؟
بازیگر: خوب کیه؟
کارگردان: انسان
بازیگر: یعنی چی انسان؟! خیلی کلی نیست به نظرت؟
کارگردان: جزئیات مشخصی هم داره که نوشته شده
بازیگر: خوب من قراره نقش کیو بازی کنم؟
کارگردان: بهتره بگی نقش چه چیزی رو!
بازیگر: خوب من قراره نقش چه چیزی رو بازی کنم؟
کارگردان: چیزهای مختلفی که تو وجود انسان وجود داره. اونا رو بازی می کنی
بازیگر: مطمئنی می شه؟ شدنیه؟
کارگردان: هیچ پقت اینقدر مطمئن نبودم
بازیگر: ببین… این چیزا چی ان؟ شخصیت رو چی می سازه؟ همینا
کارگردان: دقیقن .. چیزایی مثل قدرت، مثل خواستن، مثل کارآمدی، مثل شهوت، مثل حسادت، مثل گرسنگی، مثل بودن، به طور کلی نیاز های سرکوب شده… اینا کاراکتر ها هستن
بازیگر: گفتی چند تا بازیگر داره؟
کارگردان: سه تا. با چندین کاراکتر که مال یک نفره
بازیگر: فک کنم دارم می فهمم
کارگردان: خوبه ..
بازیگر: آخرش نفهمیدم کیو بازی می کنم
کارگردان: چیو.. بگو چیو… این چیزایی که گفتم رو بازی می کنی بعد آخرش می فهمی شخصیت چیه…
بازیگر: اسمش چیه این یارو شخصیته؟
کارگردان: انسان!
بازیگر: پست مدرنه؟
کارگردان: نه!
بازیگر: آخه مگه می شه؟ کدوم انسان؟
کارگردان: همین انسانی که داره اینجا نفس می کشه..
بازیگر: کدوم؟
کارگردان: با دست نشونش نده….. بازیش کن همین حال الانشو..
بازیگر: الان چیه؟
کارگردان: پیداش کن
…
خدا کنه این نور نره
پانوشت 1 : بازبرنمودگرایی : representationalism