خبرسازان «تئاتر» در سال ۹۸/ گروههایی که از نامها فراتر رفتند
تعدادی از هنرمندان و گروههای تئاتری در سال ۹۸ حضور تأثیرگذاری در این حوزه داشتند به صورتی که میتوان آنها را بهعنوان چهرههای شاخص سال گذشته معرفی کرد.
تئاتر آنلاین-گروه هنر-آروین مؤذنزاده: سال ۹۸ سالی پرفرازونشیب برای تئاتر ایران در عرصه مدیریت و همچنین فعالیت هنرمندان بود و در اواخر سال نیز شیوع بیماری کرونا و تعطیلی مراکز فرهنگی و هنری باعث شد عملا چرخ تئاتر از کار بیفتد و فعالیت اهالی تئاتر به نوعی متوقف شود.
نکته مورد توجه در طول سال ۹۸ این بود که بیشتر از اینکه نام یک چهره تئاتری و فعالیت هایش برسر زبانها بیفتد این گروههای تئاتری بودند که شناخته شده و در کارشان موفق بودند.
در این گزارش به روال سال گذشته به معرفی ۵ چهره و البته گروه نمایشی شاخص عرصه تئاتر در سال ۹۸ پرداختهایم؛ افراد و گروههایی که با عملکرد و فعالیتشان توانستند رخدادهای یکسال از تئاتر کشور را رقم بزنند.
ترکیب این افراد البته یکی از ترکیبهای ممکن از چهرههای تأثیرگذار تئاتر در یکسال گذشته محسوب میشود و مطمئناً افراد شاخص دیگری که در فضای یکسال گذشته تئاتر تأثیرگذار بودهاند نیز میتوانستند به این لیست راه یابند.
گروه «لانچر ۵»؛ بدون سلبریتی هم میتوان موفق بود
گروه تئاتر «هفتاد» یا همان گروه نمایش «لانچر ۵» را میتوان یکی از موفقترین گروههای تئاتری جوان در سالهای اخیر دانست. این گروه با استعداد و بیادعا با اجرای نمایش «لانچر ۵» در طول سال ۹۸ در سه تماشاخانه مختلف رکورد اجرای ممتد یک اثر نمایشی را زدند.
«لانچر ۵» به کارگردانی پویا سعیدی و مسعود صرامی نزدیک به یک سال است روی صحنه بود و اگر تعطیلات اجباری کرونایی اجرای نمایش را در تماشاخانه ایرانشهر لغو نکرده بود، این اثر نمایشی تا پایان اسفند ماه همچنان به اجرای خودش ادامه میداد. البته دور اجراهای این نمایش هنوز به پایان نرسیده چون قرار است تابستان ۹۹ نیز مجدد و برای دومین بار در تئاتر مستقل تهران به صحنه برود.
این اثر نمایشی تندیس بهترین نمایشنامه را از نوزدهمین جشنواره دانشگاهی (جایزه اکبر رادی) در سال ۹۵ دریافت کرده بود و علاوه بر تقدیر بهعنوان بهترین نمایشنامه از جشنواره تئاتر شهر در سال ۹۶، تندیس بهترین نمایشنامه را در بخش صحنهای بیست و یکمین جشنواره دانشگاهی هم دریافت کرد. تقدیر در بخش بهترین بازیگر مرد در بیست و یکمین جشنواره دانشگاهی (امیر نوروزی)، نامزدی دریافت چهار جایزه بهترین بازیگر مرد و بهترین طراحی نور(علیرضا میرانجم) از بیست و یکمین جشنواره تئاتر دانشگاهی، نامزدی بهترین نمایشنامه و تقدیر بهترین بازیگر مرد و بهترین طراحی نور در سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر در سال ۹۷ از دیگر افتخارات جشنوارهای این نمایش است.
«لانچر ۵» با همراهی یک گروه جوان، بدون داشتن سرمایه گذار و تهیه کننده، تبلیغات گزاف و بدون هیچ بازیگر ستارهای توانست خیلی بیشتر از نمایشهایی که با هزینههای سرسام آور و استفاده از بازیگران چهره به صحنه میروند، روی صحنه بماند و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرددیده شدن در جشنواره تئاتر دانشگاهی و جشنواره بین المللی تئاتر فجر باعث شد این نمایش مورد توجه قرار گیرد و از ۲۴ تیرتا ۸ شهریورماه در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر به صحنه برود.
بعد از اجرا در تئاتر شهر و استقبال مخاطبان از کار، این نمایش به تئاترمستقل تهران رفت و از شهریور تا پایان آذرماه در این تماشاخانه اجرا داشت که باز هم با استقبال مخاطبان روبرو شد و به صورت ۲ اجرایی به صحنه میرفت.
«لانچر ۵» ادامه اجراهای خود را از دی ماه در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر پی گرفت که بعد از پایان جشنواره تئاتر فجر نیز این اجراها ادامه داشت که شیوع بیماری کرونا و تعطیلی تماشاخانه اجرای نمایش را موقتا به تعطیلی کشاند.
اتفاقات «لانچر ۵» در یک پادگان نظامی رخ میدهد و ماجرا از این قرار است که در پادگان سه تیراندازی رخ داده که به فاصله زمانی یک ماه منجر به مرگ سه سرباز شده است. به دلیل اهمیت موضوع سروان شایگان افسر دایره بازرسی از طرف ستاد کل مامور حل و فصل پرونده میشود و در نهایت پرده از رازهایی برداشته شده و مشخص میشود که این سه قتل بی ارتباط به هم نبودهاند.
این نمایش با همراهی یک گروه جوان، بدون داشتن سرمایهگذار و تهیهکننده، تبلیغات گزاف و بدون هیچ بازیگر ستارهای توانست خیلی بیشتر از نمایشهایی که با هزینههای سرسام آور و استفاده از بازیگران چهره به صحنه میروند، روی صحنه بماند و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد. این مساله نشان دهنده اهمیت همکاری گروهی و وابسته نبودن به چهرههای سرشناس و اتکا به تواناییها و خلاقیت فردی است و البته این موفقیتها کار را برای فعالیت بعدی گروه و بازیگران و کارگردانان جوان نمایش سخت تر میکند چون انتظارات از آنها بالا رفته و مخاطبان مشتاق کارهای آینده آنها هستند.
حسن معجونی و گروه «لیو»؛ محبوبیت بدون قیل و قال
گروه تئاتر «لیو» به سرپرستی محمدحسن معجونی یکی از حرفهایترین و باثباتترین گروههای تئاتری بعد از انقلاب است که در سال ۱۳۷۶ کار خود را با فعالیتهای آموزشی و کار بر روی متونی که جنبه اجرایی- بصری قویتری دارند، آغاز کرد اما شروع فعالیت اجرایی گروه به سال ۱۳۸۰ بازمیگردد.
این گروه مستقل و پرکار طی سالهای مختلف فعالیتهای زیادی را به سرانجام رساندند که جدا از روی صحنه بردن نمایشهای مختلف میتوان به راهاندازی فستیوال «مونولیو» و «میکروتئاتر»، برپایی آکادمی تئاتر «لیو» که یک مرکز تخصصی آموزش بازیگری است، پروژه آشنایی با کارگردانان نوگرای دنیای تئاتر و راه اندازی گروه «لیو سایه» که شاخه دانشگاهی گروه «لیو» است و از تعدادی دانشجو تشکیل میشود، اشاره کرد.
در اهدافی که این گروه برای فعالیت هایش درنظر گرفته، آمده است: «گروه «لیو» به دنبال ارتباط قویتر با مخاطب و مشارکت اوست. از دید این گروه، مخاطب فقط مصرفکننده نیست، بلکه همکار است. در حالی که بیشتر فعالیتهای تئاتری در ایران دولتیست، دورنمای گروه «لیو» رسیدن به تئاتری مستقل است. آموزش یکی از مهمترین ارکان گروه است که شامل آموزشهای درونگروهی، آموزشهای هنری به علاقهمندان و آموزش مخاطب میشود.»
امسال معجونی و گروهش سال پرکاری را پشت سرگذاشتند و فعالیتشان از همان ابتدای سال ۹۸ با اجرای نمایش «شهر ما» نوشته تورنتون وایلدر در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر آغاز شد. همزمان با اجرای این اثر نمایشی معجونی در شهرهای رشت و شیراز مشغول کار با هنرجویانش بود که در نهایت حاصل این آموزش به اجرای نمایش «آشپزخانه» در چهار نسخه بچههای شیراز، رشت، تهران و تلفیقی از متن و بازیگران سه ورژن قبلی انجامید.
حسن معجونی در سالهایی که فعالیت میکند بدون قیل و قال و تلاش برای جذب شهرت و محبوبیت به هنرمندی محبوب و دوست داشتنی در بین اهالی تئاتر تبدیل شده است؛ هنرمندی که با وجود گسترده شدن فعالیتش در حوزه سینما، همچنان به تئاتر و امر آموزش جوانان وفادار مانده استمعجونی مهر و آبان ۹۸ به ترتیب سه نسخه نمایش را که شامل اجرای گروه بازیگران شیراز، رشت و تهران میشد در تالار مولوی به صحنه برد و پس از آن از نیمه دی ماه برآیندی از این سه اجرا را در پردیس تئاتر شهرزاد اجرا کرد که این اجرا قبل از تعطیلات کرونایی به پایان رسید.
معجونی در ادامه فعالیتهایش در کنار اجرای «آشپزخانه»، اجرایی از نمایش «خرس و خواستگاری» را که به زبان گیلکی در رشت تولید کرده است و تا به حال اجراهای متفاوتی به شکل رپرتوار در تماشاخانههای مختلف داشته است، به صورت محدود در پردیس تئاتر شهرزاد به صحنه برد و قرار بود که ادامه این اجراها در تماشاخانه ملک صورت پذیرد که به دلیل تعطیلی تماشاخانهها پرونده این اجرا بسته شد.
از دیگر فعالیتهای حسن معجونی در حوزه تئاتر در سال ۹۸ میتوان به بازی وی در نمایش «اختراع والس» نوشته ولادیمیر ناباکف و به کارگردانی سارا افشار اشاره کرد که آذر و دی در پردیس تئاتر شهرزاد به صحنه رفت و معجونی در نقش یک مخترع نابغه و مجنونی که سودای قدرت دارد، ایفای نقش میکرد.
حسن معجونی در سالهایی که فعالیت میکند بدون قیل و قال و تلاش برای جذب شهرت و محبوبیت به هنرمندی محبوب و دوست داشتنی در بین اهالی تئاتر تبدیل شده است؛ هنرمندی که با وجود گسترده شدن فعالیتش در حوزه سینما، همچنان به تئاتر و امر آموزش جوانان وفادار مانده و تلاش میکند نسلی تازه نفس و خلاق را به جامعه تئاتر معرفی کند.
محمد مساوات و گروه «رادیکال ۱۴»؛ ایدهپردازی میکنم پس هستم
محمد مساوات کارگردان جوان و نوجوی تئاتر و سرپرست گروه تئاتر «رادیکال ۱۴» چندسالی است که نام خودش را به عنوان یک کارگردان و آرتیست آوانگارد و نوگرا بین علاقه مندان به هنرهای نمایشی جا انداخته است و در هر نمایشش چالش تازهای را پیش روی مخاطبان قرار میدهد.
مساوات نقاش، نویسنده و کارگردان تئاتر است و تاکنون در نمایشگاههای انفرادی و گروهی متعددی شرکت کرده است که از جمله آنها میتوان به نمایشگاهای «اورانیوم غنیزاده» و «سمبوسه» در گالری دی اشاره کرد. از جمله اجراهای مساوات میتوان به نمایشهای «ارتش میرزا ملکم خان خانبلوکی»، «بازیخانه قیاسالدین معالفارق»، «قصه ظهر جمعه»، «خانه.وا.ده»، «بیضایی»، «بی پدر» و «این یک پیپ نیست» اشاره کرد.
او در سالهای فعالیت تئاتری خود موفق به کسب جوایز مختلفی از جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی و جشنواره بینالملی تئاتر فجر شده است. همچنین نشر بوتیمار ۲ نمایشنامه «قصه ظهر جمعه» و «یافت آباد» نوشته وی را چاپ و منتشر کرده است.
مساوات که سال ۹۷ برای نمایشهای «بی پدر» و «این یک پیپ نیست» در هفدهمین جشن سالانه انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر برگزیده شده بود و عنوان بهترین گروه تئاتر سال برای گروه تئاتر «رادیکال ۱۴» را نیز از آن خود کرد موفقیتش را در سال ۹۸ با اجرای نمایش «بیگانه در خانه» که میتوان آن را از لحاظ فضاسازی ادامه نمایش «این یک پیپ نیست» دانست، ادامه داد.
مساوات در این اثر نمایشی به مفاهیمی چون هویت، بیگانگی، دروغ، فضای مجازی، ناتوانی در برقراری و بیان احساسات و… پرداخته و در خلاقیتی نوآورانه دوربین را به عنوان یک عنصر نامرئی در مواجهه با کاراکترهای نمایش و مرئی برای مخاطبان وارد صحنه کرده بود. وی در این اجرای نمایشی کلاژی از تئاتر و سینما را به مخاطب عرضه کرد که در این میان کفه سینما سنگین تر از تئاتر بود.
مساوات ثابت کرده که برخلاف بسیاری از همنسلانش که به متن و تمرینات مستمر و طولانی توجه زیادی ندارند و تمرکزشان بیشتر روی فرم و شیوه اجرایی است به متن و تحلیلهای متفاوتی که از نمایشنامه هایش میشود در کنار فرمهای جذاب اجرایی، میاندیشد که این مساله در تئاتر امروز ایران مساله مهم و قابل توجهی تلقی میشودالبته پخش تصاویر و ویدئوهایی از یک اجرای خارجی که شباهتهای زیادی به شیوه اجرایی «بیگانه در خانه» داشت حرف و حدیثهایی را درباره کپی بودن بخشهایی از نمایش در پی داشت که البته مساوات واکنشی به این نقدها نشان نداد و تنها محمد علی محمدی بازیگر نمایش این ادعا را تکذیب و عنوان کرد که از ابتدای کار در پروژه حضور داشته و این نمایش کاملا براساس ایده پردازی مساوات شکل گرفته است.
نکته قابل توجه دیگری که در این نمایش وجود داشت حضور نوید محمدزاده با نامی مستعار و غیر معمول در نمایش بود که مساوات با آگاهی ترجیح داده بود در تمام طول اجراهای نمایش حضور محمدزاده ناشناس بماند و وی تنها در چند اجرای پایانی نمایش با برداشتن ماسکش برای چند لحظه از چهره اش رونمایی کرد.
«دینو زمام حدده» نام بازیگر ناشناس نمایش بود که با به هم ریختن حروف اسم و فامیل محمدزاده خلق شد. البته درست است که چهره این پیرزن خمیده و مزاحم آلمانی با ماسکی تیره پوشانده شده بود اما مخاطبان آشنای تئاتر از تن صدای محمدزاده میتوانستند حضور او را در نمایش تشخیص دهند.
بازی در این نقش برای محمدزاده جایزه ویژه هیات داوران سی و هشتمین جشنواره تئاتر فجر را به ارمغان آورد و تندیس کارگردانی و نمایشنامه نویسی را برای مساوات و جایزه بزرگ جشنواره را هم نصیب گروه نمایش «بیگانه در خانه» کرد.
مساوات در سالهای کوتاه فعالیتش در تئاتر ثابت کرده که برخلاف بسیاری از همنسلانش که به متن و تمرینات مستمر و طولانی توجه زیادی ندارند و تمرکزشان بیشتر روی فرم و شیوه اجرایی است به متن و تحلیلهای متفاوتی که از نمایشنامه هایش میشود در کنار فرمهای جذاب اجرایی، میاندیشد که این مساله در تئاتر امروز ایران مساله مهم و قابل توجهی تلقی میشود.
نادر برهانیمرند؛ تلاش قابل احترام برای عبور از حاشیهها
نادر برهانی مرند را بهعنوان یک کارگردان و نمایشنامه نویس خوشقریحه میشناسیم که کارگردانی نمایشهایی چون «زندگی»، «پائیز»، «تولد»، «چیستا»، «مرغابی وحشی»، «تهران زیر بال فرشتگان»، «کابوسهای یک پیرمرد بازنشسته ترسو»، «رومولوس کبیر»، «رویای هالیوود»، «شکارگاه ممنوع»، «تیغ کهنه»، «یک راز کوچک»، «باغ زیتون» و… را برعهده داشته و در زمینههای دیگری چون عضویت در شورای عالی تئاتر فجر، عضویت در شورای سیاستگذاری رادیو نمایش، عضویت در کمیته آموزش صدا، مدیریت دفتر ادبیات نمایشی مرکز هنرهای نمایشی رادیو، مدیریت گروه نمایش و ادبیات رادیو نمایش، مدیریت و سردبیری برنامههای رادیویی «جمعهها با تئاتر»، «پرده دوم»، «در آدینه با نمایش»، «گفتگوی هنر»، «نمایش اقتصاد»، «از رمان تا نمایش»، «کارنامه» فعال بوده است.
برهانی مرند دبیری دورههای سی و هفتم و سی و هشتم جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را نیز عهده دار بود اما امسال شرایط آنطور که او انتظارش را میکشید و از ابتدای سال برایش برنامه ریزی کرده بود، پیش نرفت و اتفاقاتی که برای جشنواره رقم خورد باعث شد او احتمالا بدترین سال تئاتری خود را پشت سر بگذارد البته در نهایت با درایت وی و همراهی شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی جشنواره برگزار و در طول برگزاری با کمترین حاشیهای همراه شد در حالی که قبل از آغاز جشنواره برهانی مرند و گروه همراهش روزهای سختی را پشت سر گذاشتند.
پس از واقعه سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ و کشته شدن تعدادی از هموطنانمان در ۱۸ دی ماه، تعداد زیادی از گروههای نمایشی پذیرفته شده در جشنواره سی و هشتم تئاتر فجر به آنچه ابراز همدردی با این وقایع و احترام به جانباختگان اعلام شد و همچنین اعتراض به رعایت نشدن عدالت و صداقت در بیان موضوع مورد بحث انصراف خود را از حضور در جشنواره تئاتر فجر اعلام کردند.
این انصرافها ابتدا از سوی هنرمندان مشهدی اعلام شد و سپس در بین دیگر گروههای شرکت کننده در جشنواره نیز جامعیت یافت. انصراف سی و یک گروه نمایشی از جشنواره چالش بزرگی را برای برهانی مرند رقم زد چون با وجود این اتفاق و فشارهای زیادی که از سوی برخی از هنرمندان مبنی بر انصراف وی از دبیری جشنواره به او وارد میشد، وی باید به سلامت از این رخداد عبور میکرد.
برهانی مرند همیشه خودش را یک نویسنده و کارگردان تئاتر میداند تا دبیر یک رویداد هنری از همین رو تلاش کرد همدلانه و مصلحت اندیشانه در کنار هنرمندان حرکت کند و حتی احترام افرادی را که تمایل به حضور در جشنواره نداشتند، نگه دارد. شاید اگر کسی غیر از او در این جایگاه بود برخوردی قهری با هنرمندان در پیش میگرفتبرهانی مرند ۲۴ دی ماه در یادداشتی خطاب به هنرمندان از همدلی و لزوم در کنار هم ماندن اهالی تئاتر سخن گفت. در بخشی از یادداشت وی آمده بود: «روزهای سختی است برای همه ما مردمی که در سوگ عزیزان نشستهایم و به حق، کیست که از عمق جان لمس نکرده باشد اندوه و التهابی را که بر قلب و جان همگی ما سایه انداخته است؟! اگر ما بیش از هموطنان غمخوار و هموندان هنرمندمان، پریشان و غمگسار نبوده باشیم، کمتر از ایشان خون به دل و اشک بر دیدگانمان نیست و عجب است اگر زمانی که احساس نجیب همدردی انسانی در لحظات سخت به جای گشودن آغوشی از مهر و نگاهی تسلیبخش به بغضی بدل شود که رشتههای پیوندمان را بگسلد و خط فرضی از جدایی و رویارویی را میان ما بکشد … خانمها، آقایان، همکاران محترم، دیگر بار صمیمانه و همدلانه از شما خواهش میکنم که افتراقهای ناچیزمان را کناری بگذاریم و در خانه خویش بمانیم، یقین بدانید همه ما یک آرمان مشترک بزرگ داریم: اعتلای فرهنگ و هنر این مرز و بوم و خدمت به مردمان نجیب و رنج دیده کشورعزیزمان.»
با وجود این یادداشت همدلانه اما تغییری در وضعیت انصرافیها به وجود نیامد و متاسفانه علاوه بر این انصراف گروههای خارجی و از همه آنها مهمتر انصراف یوجینو باربا و رومئو کاستلوچی که از مدتها قبل حضورشان برای اجرای آثاری نمایشی و برگزاری کارگاههای آموزشی در ایران قطعی شده بود، کار را برای برهانی مرند سخت تر کرد.
حضور نیافتن این ۲ هنرمند که البته تحریک برخی از تئاتریها از داخل ایران نیز در انصرافشان بی تاثیر نبود کار را برای تیم روابط عمومی و دبیر جشنواره سخت تر کرد و متاسفانه اعلام انصراف این ۲ دیرتر از زمانی که باید و بعد از اعلام خود این ۲ کمپانی از طرف جشنواره اعلام شد و در واقع برهانی مرند ترجیح داد اول نامه دومش به هنرمندان را منتشر و سپس اعلام انصراف یوجینو باربا و رومئو کاستلوچی را رسانهای کند که همین مساله انتقاداتی را از عملکرد وی در پی داشت.
در فاصله انتشار دومین نامه برهانی مرند خطاب به هنرمندان تئاتر، وی با گروههای انصرافی جلساتی را برگزار کرده و تعدادی از آنها راضی به حضور در جشنواره شده بودند. برهانی مرند نیز پیشنهاد داده بود: «در راستای کاستن از آلام هموطنان شریف و داغدیده سیستان و بلوچستانی، با رضایت گروههایی که به جشنواره باز خواهند گشت، بخشی از کمک هزینه آنان، درآمد حاصل از فروش بلیتهای جشنواره، قسمتی از هزینههای بخش ملل و بخشی از حقالزحمه نیروهای ستادی از طریق انجمن هنرهای نمایشی استان سیستان و بلوچستان به عنوان محور این پویش، به این هموطنان عزیز رنجدیده اختصاص مییابد.»
وی در نامهای که ۲۶ دی ماه منتشر کرد با اشاره به همین موضوع و انتقاد از اظهارات غیرکارشناسانه یکی از مسئولان مبنی بر اینکه افرادی که در هر حوزه هنری از حضور در جشنوارهها انصراف داده اند از این پس اجازه ادامه فعالیت نخواهند داشت، گفت: «این روزهایی که نیاز به همگرایی بیشتر داریم، اظهارنظری غیرمسئولانه از یک مقام مسئول منتشر شده که به آتش گسست اجتماعی میدمد. من با هر نوع برخورد سلبی که راه مفاهمه و گفتگو را مسدود میکند، شدیداً مخالفم و این مسئله عزم مرا بر اصرار به همگرایی فزاینده هنرمندان تئاتر برای حضور در خانه خود بیشتر کرده است.»
برهانی مرند در پایان نامه دومش به هنرمندان، مجددا آنها را به همگرایی دعوت کرد. او در این بحران تا جایی که میتوانست تلاش کرد تا هنرمندان را به همدلی و صلح دعوت کند و سرانجام با وجود انصرافهای زیاد گروههای تئاتری با دعوت از گروههای رزرو دوم و سوم تلاش کرد جشنوارهای آبرومند را به سرانجام برساند و در عین حال کیفیت جشنواره را هم حفظ کند و به دلیل حضور نداشتن آثار و هنرمندان شاخص از هر کار بی کیفیتی برای پرکردن جدول جشنواره بهره نگیرد.
برهانی مرند همیشه خودش را یک نویسنده و کارگردان تئاتر میداند تا دبیر یک رویداد هنری از همین رو تلاش کرد همدلانه و مصلحت اندیشانه در کنار هنرمندان حرکت کند و حتی احترام افرادی را که تمایل به حضور در جشنواره نداشتند، نگه دارد. شاید اگر کسی غیر از او در این جایگاه بود برخوردی قهری با هنرمندان در پیش میگرفت.
هادی حجازیفر؛ تلاش برای تغییر رویکردهای تئاتر خصوصی
این روزها و همزمان با پخش سریال نوروزی «دوپینگ» دیگر همه هادی حجازیفر را میشناسند او در سال ۹۴ با بازی در نقش حاج احمد متوسلیان در فیلم «ایستاده در غبار» به چهره شناخته شدهای در رعصه بازیگری مقابل دوربین تبدیل شد و تداوم حضورش در آثار سینمایی مختلف، شبکه نمایش خانگی و تلویوزیون به شناخته تر شدن و محبوبیت بیشتر او دامن زد. البته شاید مردم عادی کمتر بدانند که خاستگاه حجازیفر از تئاتر بوده و همچنان هم پیوندش را با این حوزه حفظ کرده است و به گفته خودش تئاتر برایش ارزش افزوده دارد و حالش با تئاتر خوب است.
حجازی فر سال ۹۸ حضور پررنگی در تئاتر داشت به شکلی که میتوان او را یکی از چهرههای تاثیرگذار تئاتر در سال ۹۸ قلمداد کرد. در اختیار گرفتن تماشاخانه «باران» که حالا به «هامون» تغییر نام پیدا کرده است و بازسازی و تجهیز این تماشاخانه جزو اولین برنامههایی حجازی فر در سال ۹۸ بود. تیرماه این تماشاخانه خصوصی به صورت رسمی افتتاح شد و حجازیفر عنوان کرد که ترجیح داده به جای خرید ملک و ماشین، درآمدش از چند سال حضور در سینما را خرج تئاتر کند و از تمایلش برای حمایت مالی و معنوی از تئاتر خصوصی و گروههای جوان بااستعدادی گفت که آثار باکیفیتی تولید میکنند.
وی همچنین بعد از بازگشایی تماشاخانه «هامون» و پیدا کردن فراغ بال نسبی، نمایش «رومئو و ژولیت؛ یا تو چرا تیبالت رو کشتی؟!» را که نگاهی پارودیک به تراژدی «رومئو و ژولیت» داشت در تماشاخانه خودش روی صحنه برد که مورد استقبال نیز قرار گرفت.
این نمایش که نخستین تجربه کارگردانی حجازیفر در تئاتر پس از دوری چندساله وی از این عرصه و حضور مداوم در سینما بود، بازسازی اثری بود که پیشتر ۱۰ سال پیش به صحنه رفته و برنده جایزه بهترین کارگردانی و اثر منتخب در دوازدهمین جشنواره بینالمللی عروسکی تهران شده بود.
هادی حجازی فر نشان داده که فرد دغدغهمندی است و با وجود تبدیل شدن به هنرمندی شناخته شده در حوزه تصویر باز هم ارتباط خودش را با تئاتر قطع نکرده و ترجیح میدهد درآمد و وقت و انرژی اش را صرف کارهای ریشهای در تئاتر، حمایت از هنرمندان جوان و توجه به زیرساختهایی کند که شاید در چند سال گذشته در حوزه تئاتر خصوصی نادیده گرفته شده استبلندپروازی حجازی فر در تئاتر با راه اندازی جشنواره تئاتر «هامون» بیشتر نمود پیدا کرد. جشنوارهای خصوصی که از ۱۵ تا ۲۵ بهمن ماه و تقریبا همزمان با برگزاری جشنواره تئاتر فجر در ۲ بخش صحنه و نمایشنامه نویسی برگزار شد.
حجازی فر همیشه فرد رک و صادقی بوده است و از بیان حرف دلش ابایی ندارد که همین مساله گاهی برایش حاشیه ساز میشود. در همین راستا او در نشست رسانهای جشنواره «هامون» دلیل همزمانی جشنواره اش با جشنواره تئاتر فجر را اینطور عنوان کرد: «همه ما از زمان دانشجویی علاقه مند به حضور در جشنواره تئاتر فجر بودیم و من همه تلاشم را میکردم تا از خوی در جشنواره حضور پیدا کنم اما در طول سالهای اخیر شاهد هستیم خیلی از کارهای درجه یک در نهایت بیرون از جشنواره میمانند و جشنواره دیگر کمتر حال و هوای قدیم را دارد و نامهایی به تئاتر ایران معرفی نمیکند. بنابراین تصمیم گرفتیم کارهایی که ممکن است از جشنواره جا بمانند و یا آثاری را که آماده اجرا هستند، بپذیریم. امیدوارم جشنواره تئاتر هامون اولین جشنواره خصوصی باشد که قرار است بعد از تعطیلی جشنواره تئاتر فجر که میدانم تا چندسال آینده رقم خواهد خورد، برگزار شود.»
حجازی فر قصد دارد جشنواره تئاتر «هامون» را با حمایت بخش خصوصی ادامه دهد و حتی از تلاش برای برگزاری بین المللی آن در سالهای آتی خبر داده است.
وی در اظهارنظری عنوان کرده بود: «امیدواریم با برگزاری نخستین جشنواره تئاتر هامون بتوانیم ضمن جلب اعتماد از سوی مخاطبان و هنرمندان تئاتر، این جشنواره را در سالهای آینده با همکاری سالنهای خصوصی در سطح ملی و بین المللی برگزار کنیم و روزی برسد که جشنواره فجر از سیطره دولت خارج شود و بخش خصوصی آن را بر عهده بگیرد. البته به هیچ وجه با مدیران فعلی اداره کل هنرهای نمایشی و ستاد جشنواره تئاتر فجر مشکلی ندارم بلکه مشکل اصلی من با نگاه دولتی است که روی این حوزه وجود دارد چرا که تقریباً دولت از همه چیز حمایت میکند اما از تنها جایی که حمایتش را برداشته، تئاتر است.»
هادی حجازی فر نشان داده که فرد دغدغه مندی است و با وجود تبدیل شدن به هنرمندی شناخته شده در حوزه تصویر باز هم ارتباط خودش را با تئاتر قطع نکرده و ترجیح میدهد درآمد و وقت و انرژی اش را صرف کارهای ریشهای در تئاتر، حمایت از هنرمندان جوان و توجه به زیرساختهایی کند که شاید در چند سال گذشته در حوزه تئاتر خصوصی نادیده گرفته شده است.