» برگزیده » گسترش تماشاخانه‌های خصوصی؛ تهران پاریس می‌ شود؟
برگزیده - تئاتر ایران

گسترش تماشاخانه‌های خصوصی؛ تهران پاریس می‌ شود؟

مرداد ۱۰, ۱۳۹۳ 2

بسیاری از هنرمندان امیدوارند تماشاخانه‌های خصوصی و کوچک تهران که روز به روز بر تعدادشان افزوده می‌شود، بتوانند در گسترش و توسعه تئاتر کشورمان نقشی پر رنگ را ایفا کنند.

آزاده سهرابی: تماشاخانه‌های آو، مشایخی، سه نقطه، باران، دیب، مان و… سالن‌هایی خصوصی هستند که طی  پنج سال گذشته در سطح شهر تهران شروع به فعالیت کرده‌اند و حالا سوال جدی این است که رشد این تماشاخانه‌ها چه تاثیری در مسیر توسعه تئاتر در کشورمان داشته است یا در درازمدت خواهد داشت؛ چرا که به نظر می‌رسد این  سال‌ها را بتوان دوره تب ظهور این تماشاخانه‌ها دانست.

22 تماشاخانه در مناطق مختلف شهر تهران

چندی پیش بود که علی اصغر دشتی، نویسنده و کارگردان تئاتر کشورمان پس از تماشای یکی از نمایش‌هایی که در تماشاخانه مشایخی اجرا شد، تعبیر جالبی به کار برد. او گفت: «معتقدم با گسترش این سالن‌ها ما یک پاریس کوچولو خواهیم داشت که باید با حمایت هنرمندان شناخته شده و تماشاگران تئاتر ماندگار شوند؛ چراکه نبض تئاتر تماشاگر است و بدون حضور او، این سالن‌ها نمی‌توانند به بقای خود ادامه دهند.»

سالهاست تئاتر ایران با یک مجموعه سالن به نام تئاتر شهر که در مرکز شهر قرار دارد، شناخته می‌شود و نهایتا مجموعه دو سالنی ایرانشهر. برای همین تعبیر تبدیل تهران به پاریس به دنبال ازدیاد تماشاخانه‌های خصوصی، تعبیر جالبی به نظر می‌رسد. حالا با این تعبیر قرار است تماشاخانه‌های کوچک پراکنده در سطح شهر تهران این مرکز گرایی را از ذهن‌ها دور کنند و برای این منظور لااقل باید به جایی برسیم که هر 22 منطقه شهر تهران، تماشاخانه‌ای کوچک داشته باشند .این نکته‌ای است که اصغر دشتی در گفت و گو با ما بر آن تاکید می‌کند. اما نکته اینجاست که در حال حاضرچنین اتفاقی که در شرف شکل گیری است از سوی نهادی چون شهرداری صورت نمی‌گیرد، بلکه تا به امروز کسانی به دنبال تاسیس تماشاخانه رفته‌اند که خود گروه تئاتری دارند و نیت نخست آنها داشتن مکانی برای اجرای آثار گروهشان بوده است.

این سنگ بنا را در آغاز، گروه نمایشی «آو» به مدیریت بابک مهری زد، وقتی به گفته خودش به دلیل غیر معمول بودن اجراهای گروه تصمیم گرفتند تماشاخانه‌ای برای خود دست و پا کنند. او در این باره می‌گوید: «ما نمی‌خواستیم با گروه‌های دیگر مقایسه شویم و به دلیل همین مقایسه در صف طولانی اجرا قرار بگیریم، چون معتقدم ذات تئاتر مقایسه ناپذیر است و هر اجرایی باید جایی برای اجرا داشته باشد. با این حال اجراهایی شبیه آنچه گروه ما انجام می‌داد، جایی در سالن‌های رسمی‌نداشت. همین شد که برای اجرای گروه خودمان سالنی کرایه کردیم و حالا یک سال و نیم است که به فکر درآمد زایی هم افتاده ایم و به گروه‌های دیگر فرصت اجرا می‌دهیم و حتی فراخوان هم داده‌ایم.»

او ادامه می‌دهد: «در آن آغاز چون این تجربه وجود نداشت، ما حتی اجازه فروش بلیت نداشتیم. مرکز هنرهای نمایشی به شرط مجانی بودن اجراها به ما مجوز سالن داد و ما مثلا برای درآمد زایی بروشور‌های خود را می‌فروختیم.»

اینها همه یعنی اینکه اگر قرار باشد به گفته دشتی هر 22 منطقه شهر تهران یک تماشاخانه داشته باشد، دیگر باید بحث حمایت نهادهایی مثل شهرداری هم در همکاری با بخش خصوصی به میان بیاید؛ نکته ای که دشتی هم بر آن تاکید می‌کند.

مزیت‌های سالن‌های بخش خصوصی

واقعیت این است که در ایران تاسیس تماشاخانه‌های خصوصی ابتدا یک تجربه شخصی بود و شاید هنوز هم بتوان آن را در همین مرحله دانست. با آمدن تماشاخانه آو، دیگرانی هم به فکر تاسیس سالن‌های کوچک خصوصی افتادند اما هر کدام با نیتی متفاوت. مثلا شاهین چگینی، مدیر تماشاخانه مشایخی بر عکس بابک مهری می‌گوید از همان آغاز به نیت کسب درآمد این سالن را راه انداخته است و شرطش با گروه تئاتری اش این بوده که در یک سال نخست هیچ کاری از خود گروه اجرا نرود تا یک پشتوانه مادی برای آن‌ها ایجاد شود. او می‌گوید: «من در بحث خصوصی سازی معتقدم با ایجاد این سالن‌ها اتفاق خوبی دارد می‌افتد. ولی باید بتوانیم درست عمل کنیم. اتفاقی که در بخش خصوصی رخ می‌دهد، اساساً پایدار‌تر است، چون ذات سرمایه این را می‌طلبد.»

او ادامه می‌دهد: «در بخش خصوصی شما نمی‌بینید سیاست‌ها مدام تغییر کنند و این یک ثبات را برای گروه‌های نمایشی به همراه دارد و چون بخش خصوصی مایل به درآمد زایی است، سعی می‌کند با دقت کارها را انتخاب کند. ما برای بقا مجبوریم به جزئیات توجه کنیم و حتی معتقدم در بخش خصوصی به دلیل همین نگرانی از به خطر افتادن سرمایه خط قرمزها هم سخت تر رعایت می‌شود؛ بر عکس چیزی که دیگران به نظرشان می‌رسد.»

دقیقا در راه افتادن این سالن‌های خصوصی همین دو تفاوت نگاه را می‌توان مشاهده کرد؛ تماشاخانه‌هایی که به عنوان یک فعالیت اقتصادی شروع به کار کردند و آن‌هایی که بیشتر دغدغه‌های هنرمندانه گروهی تئاتر را نمایندگی می‌کرد. هر چند هر دوی این گرو‌ها در نهایت مجبور هستند برای بقا به سود خود فکر کنند. اما آیا این فعالیت سودآور است؟

بابک مهری معتقد است این کار به دلیل نقصان‌هایی که در مسیرش دارد، عملا فعالیتی اقتصادی محسوب نمی‌شود، چرا که صاحب سرمایه نمی‌تواند بنا به خواست بازار به تولید و ارائه دست بزند. هر چند می‌گوید: «البته این برای گروه ما به شخصه مهم نیست، چرا که اساساً تولیدات ما بنا به نیاز بازار نیست و روند مشخصی دارد.»

اما چگینی نگاه متفاوتی را در سود و زیان اقتصادی در این بخش ارائه می‌دهد: «در این نوع فعالیت‌ها، سالن‌ها اگر در تبلیغات و انتخاب نمایش‌ها دقت نمایند، ‌قطعاً به سود هر چند محدود دست پیدا می‌کنند. اما تا به حال گروه‌های نمایشی که در این سالن‌ها اجرا کرده اند، نتوانسته اند به سود برسند. اجراهای محدود و کوچکی سالن‌ها و پر خرج بودن تولید تئاتر و عدم حمایت ارگان‌ها از گروه‌های نمایشی، علت این امر هستند.»

هر چند کارگردانان نمایش‌هایی که در تماشاخانه مشایخی تا کنون اجرا رفته اند، با تایید حرف چگینی که به سودی نرسیده اند، معتقدند نفس اجرا شدن کارشان در یک سالن برای آنها که تازه در ابتدای راه هستند، موثر است. با این حال چگینی خود راهی برای رساندن گروه‌ها به سود هم دارد و می‌گوید: «منطقی ترین راه این است که ارگان‌ها و حتی مرکز هنرهای نمایشی به جای حمایت از سالن‌های خصوصی از گروه‌های تئاتری حمایت کند. در این صورت ما نیز به عنوان سالن دار به سود خود می‌رسیم. اما الان بیشتر تماشاخانه‌های خصوصی سود می‌کنند و جوان‌های علاقمند و پر استعداد که شاید جایی در سالن‌های رسمی‌نداشته باشند، حاضر هستند با دادن ضرر کارشان را روی صحنه ببرند که این روند در درازمدت به ضرر تئاتر خواهد بود.»

چگینی تاکید می‌کند مرکز هنرهای نمایشی می‌تواند با حمایت‌های اداری و ستادی و البته پشتیبانی مالی از گروه‌های نمایشی، به تماشاخانه‌های خصوصی کمک کند تا روی پای خود بایستند.

نگاه هنرمندان از بیرون گود

اصغر دشتی از جمله هنرمندانی است که چندان به این بحث سودآوری یا اساسا چرایی تاسیس این سالن‌ها کاری ندارد. از نگاه او  رشد این تماشاخانه‌ها در شهر تهران و تاثیرش در تئاتر مهم است. این همان نگاهی است که محمد یعقوبی هم دارد . در واقع کسانی که درگیر اداره سالن‌ها نیستند این تجربه را از نگاهی دیگر بررسی می‌کنند. مثلا اصغر دشتی می‌گوید: «یکی از محسنات رشد سالن‌های خصوصی، تمرکز زدایی از محلی خاص برای دیدن تئاتر و در نتیجه جذب تماشاگران محله‌های مختلف شهر و دیگری رسیدن به راه‌های مختلف برای رشد اقتصادی تئاتر است. او می‌گوید: «وقتی سالن‌های متعددی در شهر تاسیس شود، هر کدام راه خود را برای رشد اقتصاد تئاتر می‌روند و این گوناگونی در نهایت به نفع اقتصاد تئاتر خواهد بود.»

او که معتقد است نباید به بهانه این که دولت باید از تئاتر حمایت کند و به آن یارانه بدهد، جلوی تجربه بخش خصوصی را بگیریم و باید هر دوی این‌ها در کنار هم رشد کند، بر مسئله دیگری که این روزها پیرامون نقد رشد این سالن‌ها در سطح تهران می‌شود، انگشت می‌گذارد؛ اینکه عده ای از هنرمندان معتقدند همچنان این دولت است که صفر تا صد وظیفه حمایت از تئاتر و رشد و گسترش آن را به عهده دارد.

از سوی دیگر محمد یعقوبی،کارگردان و نویسنده شناخته شده کشورمان هم نگاه مثبتی به تاسیس این تماشاخانه‌ها دارد و می‌گوید: «نفع بزرگ ایجاد این تماشاخانه‌ها این است که دیگر دانشجویان و جوانان نمی‌گویند چون سالن نیست، ما نتوانستیم کار کنیم و همان طور که افشین‌هاشمی‌ در تماشاخانه‌ای مثل مشایخی کار اجرا می‌برد، دانشجوی من هم در کارگاه سمندریان در این تماشاخانه می‌تواند کار اجرا کند. دیگر این بغض که جای اجرا نداشتیم، مرتفع می‌شود.»

نگرانی‌ها و خوشحالی‌ها

اما در این میان نگرانی‌هایی هم وجود دارد که هم دشتی و هم یعقوبی به آن‌ها اشاره می‌کنند. دشتی ،استیجاری بودن این مکان‌ها را بزرگترین مشکل می‌داند و می‌گوید: «ممکن است با استیجاری بودن سالن‌ها، مشکلاتی در این مسیر به وجود آید و با جابجایی و تغییر مکان تماشاخانه، همه رشته‌ها پنبه شود. به هر حال برای یک سالن کوچک طول می‌کشد تا مخاطب محلی خود را پیدا کند و این جا به جایی به ضرر اوست.»

تنها نگرانی یعقوبی اما این است که شاید هنوز آن قدر دیدن تئاتر به سبد کالای خانواده‌های ایرانی اضافه نشده باشد که همه این تماشاخانه‌ها پر از تماشاگر شوند. او با این حال می‌گوید: «احساسم به این قضیه مثبت است، چرا که یک روزگاری ما هم جوان بودیم و تنها می‌خواستیم کارمان دیده شود، ولو با داشتن دو تماشاگر. شاید حتی با پیشرفت این تماشاخانه‌ها، سالن‌های دولتی خود را عقب تر احساس کنند و تلاش نمایند آن‌ها هم آثار بهتری را در سالن‌های خود روی صحنه ببرند.»

علی اصغر دشتی هم مثل محمد یعقوبی و بسیاری دیگر از هنرمندان به آینده این سالن‌های خصوصی امیدوار است و تاکید می‌کند: «در هر حال ما در ابتدای این مسیر هستیم و هنوز نمی‌توانیم بگوییم این تجربه خوب چقدر می‌تواند موفق باشد. اما در نگاه کلان به نظر می‌رسد بتوانیم بگوییم این روند به نفع تئاتر کشورمان است.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×