» آرشیو مطالب » ناگفته‌های مدیریت تئاتر در دهه ۶۰/ میز «مدیریت» نگران‌کننده بود
آرشیو مطالب - برگزیده - تئاتر ایران

ناگفته‌های مدیریت تئاتر در دهه ۶۰/ میز «مدیریت» نگران‌کننده بود

بهمن 30, 1397 1


علی منتظری رئیس اسبق هنرهای نمایشی درباره دهه ۶۰ تئاتر ایران تصریح کرد که در آن زمان هنرمندان تئاتر از طرح شکل‌گیری سازمان تئاتر حمایت نکردند.

به گزارش تئاتر آنلاین، اولین نشست از سلسله نشست‌های پژوهشی تاریخ شفاهی تئاتر ایران که به بررسی وضعیت تئاتر ایران در دهه ۶۰ اختصاص داشت، امروز سه‌شنبه ۳۰ بهمن با حضور هوشنگ توکلی، علی منتظری و مجید جعفری در سالن کنفرانس مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.

در ابتدای این نشست که برگزاری آن بر عهده امین عظیمی بود، هوشنگ توکلی با بیان اینکه اتفاق خوبی است که بعد از ۴۰ سال مروری تند و سریع ولی واقع‌بینانه بر کارنامه تئاتر ایران داشته باشیم، اظهار کرد: نسل جوان باید بدانند که تئاتر و خانواده تئاتر چه حوادثی را پشت سر گذاشته‌اند و چه خون دل‌هایی در این راه خورده شده است.

وی یادآور شد: بعد از سال ۱۳۶۲ دوره تیره و تاری در تئاتر ایران وجود داشت که باعث شد برخی هنرمندان مهاجرت کنند، برخی منزوی شدند و برخی نیز از دنیا رفتند تا دوره‌ای که آقای علی منتظری به تئاتر وارد شد و با خود امید آورد. البته نیروی زیادی را باید برای ترمیم ویرانه‌ای که قبل از حضورش ایجاد شده بود، صرف می‌کرد.

وقتی اداره تئاتر نماینده حزب توده شد!

توکلی در ادامه با اشاره به تصمیماتی مانند بازنشستگی پیشکسوتان تئاتر در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب گفت: زمانی که یک یا ۲ سال از انقلاب گذشته بود، وضعیت هنرمندان بسیار بد بود و تمام بزرگان اندیشه و هنر در خطر پاکسازی بودند. آقای کلهر در آن زمان صحبت محرمانه با بزرگان آن موقع به‌ویژه با آقای جمشید مشایخی داشت که رئیس موقت اداره تئاتر بود و می‌گوید که آینده خوبی را برای بزرگان نمی‌بینند. مرحوم بازرگان مصوبه‌ای داد که باسابقه‌های تئاتر با ۱۰ سال اضافه، بازنشستنه شوند و با کمک آقای مشایخی لیستی تهیه می‌شود و هنرمندانی که در ساز و کار تولید تئاتر بودند بازنشسته شدند. ۲ ماه بعد آقای مشایخی با من تماس گرفت و گفت که دیگر نمی‌خواهد در اداره تئاتر باشد زیرا کار تمام شده بود.

وی افزود: وقتی انقلاب شد کارشناسان تئاتری در شهرستان‌ها هم در امان نبودند و وقتی ۷۵ نفر از پیشکسوتان تئاتر بازنشسته شدند، این کارشناسان حکم گرفتند و اداره تئاتر از بدنه ای تشکیل شد که تجربه نداشتند و گروهی از تفکرات حزب توده که استعفا نداده بودند در آن باقی ماندند و اداره تئاتر نماینده فعال حزب توده در آن زمان شد.

جهاد دانشگاهی پشتیبان تئاتر دانشگاهی

در این بخش از نشست علی منتظری رئیس اسبق هنرهای نمایشی اظهار کرد: من به بخشی از اتفاقاتی که برای هنرهای نمایشی و تئاتر از ۵۷ تا ۶۶ رخ داده احاطه و اشراف ندارم ولی کمابیش در جریان بودم و در بخشی از ماجرا هم ورود داشتم.

وی درباره سابقه خود در عرصه تئاتر توضیح داد: من عضو گروهی تئاتری در شهر قم بودم و دوران دبیرستان و دانشگاه در زمینه تئاتر کار می‌کردم. بعد از پیروزی انقلاب دانشجویان دانشگاه در مقابله با وضعیت دانشگاه‌ها نهضتی را طراحی کردند که رئیس جمهور وقت معتقد بود این نهضت برای سرنگونی رئیس جمهور بود. من هم جزوی از آن جریان با عنوان «انقلاب فرهنگی» بودم که اصلا هدفشان سرنگونی رئیس جمهور نبود. بعدها از دل این جنبش، نهاد جهاد دانشگاهی شکل گرفت.

منتظری ادامه داد: من به‌عنوان عضوی ساده در واحد تبلیغات جهاد دانشگاهی کار خود را شروع کردم و مجله‌ای داشتیم که مسئولیت بخش هنری آن برعهده من بود و در همان مجله مراحل ترقی در جهاد دانشگاهی را طرح کردم. سال ۱۳۶۱ دانشگاه باز شدند و در سال ۱۳۶۴ اولین جشنواره دانشجویان را با عنوان «جشنواره دانشجویان سراسر کشور» را طراحی کردم. در طراحی این جشنواره دوستانی چون سیدمهدی شجاعی، بهرام ابراهیمی، مجید جعفری، حسین مختاری، حسین نصرآبادی و سمیع آذر حضور داشتند. این جشنواره فوق العاده سر و صدا کرد و برای اولین بار پس از انقلاب ۱۱ کتاب تئاتر را منتشر کردیم که کار بزرگی بود زیرا کتابفروشی‌ها تعطیل بودند و به دلیل جنگ وضعیت کاغذ و نشر مناسب نبود.

دوران تیره تئاتر در دهه ۶۰

در این بخش از سخنان هوشنگ توکلی یادآور شد: تیره‌ترین دوران تئاتر ایران دوران دهه ۶۰ بود و جشنواره تئاتر دانشجویی سراسر کشور باعث شد تا چراغی را که تیم سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با مدیریت وزیر فرهنگ و ارشاد وقت روشن کرده بودند، بشکند و نور امیدی وارد شود. بعد با آمدن آقای منتظری فضا داشت تغییر می‌کرد. در آن دوران اگر آن جشنواره و جوان‌هایی که فعالیت می کردند نبودند امسال مشکلات بیشتری در تئاتر داشتیم.

منتظری: من اگر در دوران مدیریتم توفیقی داشتم به این دلیل بود که یک نفر را جابجا نکردم و کسانی که نسبتی با تئاتر نداشتن را بیرون کردمسپس منتظری درباره فضای موجود در دوران دهه ۶۰ توضیح داد: در آن زمان دوران جنگ‌های قبیله‌ای در مرزهای ایران بود و عملیات تروریستی در داخل اتفاق می‌افتاد و همین امر باعث شده بود تا فضای بسته امنیتی ایجاد شود. در این فضا دانشگاه‌ها باز شدند ولی فعالیت فرهنگی نداشتند و فقط انجمن تبلیغات اسلامی دانشجویان و جهاد دانشگاهی بودند که فعالیت فرهنگی انجام می دادند. ما در جهاد دانشگاهی چند دوره جشنواره تئاتر دانشگاهی را برگزار کردیم که بعدها مدعی برای آن زیاد شد و وزارت علوم آن را به دست گرفت.

وی اظهار کرد: در سال ۱۳۶۱ آقای طاها عبدخدایی رئیس وقت مرکز هنرهای نمایشی از من به عنوان نماینده جهاد دعوت کرد که جشنواره ای به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی برگزار کنیم و اعلام کرد که از نهادهای مختلف نماینده‌ای برای این امر حضور دارد که ستاد برگزاری جشنواره تئاتر فجر را تشکیل می‌دهند. من در اولین دوره جشنواره تئاتر فجر مسئول روابط عمومی جشنواره شدم.

میز «مدیریت» نگران‌کننده بود

این مدیر باسابقه هنرهای نمایشی درباره نحوه حضور خود در مرکز هنرهای نمایشی، یادآور شد: حدود ۶ ماه معاون هنری وزیر وقت فرهنگ و ارشاد پیش من می‌آمد تا ریاست مرکز هنرهای نمایشی را بپذیرم و در نهایت هم این سمت را پذیرفتم. در آن زمان، انگیزه، پول و چشم‌اندازی در تئاتر وجود نداشت. من هنگام ورودم به مرکز میز ریاست را از اتاق خارج کردم چون این میز نگران کننده بود و من خودم را به عنوان فردی می‌دانستم که تربیت شده انقلاب است و باید ترازی را نشان دهد که شامل برابری، عدالت و آزادی است.

منتظری با بیان اینکه مدیر باید در خدمت دیگران باشد ولی بر عکس شده و دیگران به مدیران خدمت می‌کنند، تأکید کرد: من با روحیه خدمت به تئاتر، وارد مرکز هنرهای نمایشی شدم و هیچ کس را همراه خود نیاوردم به جز دکتر محمود عزیزی که تحصیل کرده تئاتر در فرانسه بود و او را به خدمت جهاد دانشگاهی درآورده بودم، به عنوان رئیس اداره تئاتر منصوب کردم. من اگر در دوران مدیریتم توفیقی داشتم به این دلیل بود که یک نفر را جابجا نکردم و کسانی که نسبتی با تئاتر نداشتن را بیرون کردم.

تقابل جریان «انوار» با نگاه منتظری

توکلی در این بخش از نشست تصریح کرد: آقای منتظری مدیری جوان بود که علاقه‌ای به مال دنیا نداشت. خوشنام بود و ماند. وی فاقد جاه‌طلبی‌ها بود و در تئاتر ایران تأثیر گذاشت و توانست ساختاری را برای تئاتر ایران بنویسد اما چون همزمان جریانی که در رأس آن آقای انوار بود از این ساختار احساس خطر می‌کردند، ساختار جدیدی را برای معاونت هنری وزارت ارشاد نوشتند که تبدیل به معاونت سرگردان شد. قصد آن جریان این بود بر سینمای ایران ریاست داشته باشند و همه امکانات را برای سینما مورد استفاده قرار دادند و همین باعث شد تا آقای منتظری به سختی از نهادهای دیگر برای تئاتر پول تهیه کند.

منتظری: وقتی به مرکز هنرهای نمایشی آمدم به تئاتری‌ها ندا دادم که هر کسی ادعا دارد و می‌خواهد کار تئاتر انجام دهد، بیاید. این ندای انقلاب بود. اعلام کردم هر کسی که از نظر دادگاه و قوه قضاییه پرونده‌ای ندارد می تواند در تئاتر فعالیت کنددر ادامه این سخنان، علی منتظری درباره اقدامات خود در مرکز هنرهای نمایشی توضیحاتی را ارائه داد و گفت: وقتی به مرکز هنرهای نمایشی آمدم چند کار مهم را انجام دادم که اولین آن‌ها این بود که به تئاتری‌ها ندا دادم که هر کسی ادعا دارد و می‌خواهد کار تئاتر انجام دهد، بیاید. این ندای انقلاب بود که در فضای تئاتر طنین انداز کردم و اعلام کردم هر کسی که از نظر دادگاه و قوه قضاییه پرونده‌ای ندارد می تواند در تئاتر فعالیت کند.

وی افزود: بعد از این جریان برخی بر ضد من شدند و گفتند که فضا را برای کار عده ای توده ای فراهم کرده ام و همین باعث شد تا ۶ ماه بعد استعفای خود را به وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه دهم که البته نپذیرفت.

منتظری درباره دیگر اقدامات خود در مرکز هنرهای نمایشی توضیح داد: کار دیگری که کردم این بود که خود تئاتری‌ها را بر سرنوشت خودشان مسلط کردم. سومین اقدام این بود که مشکلات تئاتر کشور و تک‌تک شهرستان‌ها را بررسی کردم و متوجه شدم که آموزش، بودجه و تشکیلات مشکلات تئاتر بودند. در بحث بودجه اقدام کردیم و برای اولین بار در سال ۶۷ که حتی بودجه دفاعی کشور نیز منقبض بود، ردیف بودجه برای تئاتر اختصاص پیدا کرد. در بخش آموزش نیز کارهای جنبی را راه انداختیم که یکی از آن‌ها برگزاری جشنواره‌های مختلف بود که در قالب فعالیت‌های آموزشی شکل گرفتند.

وی یادآور شد: در بحث تشکیلات سرمان به سنگ خورد زیرا کسانی بودند که نمی خواستند تئاتر جان بگیرد و معاونت هنری را تبدیل به معاونت سرگردانی کردند. در این جنگ آن‌ها از قدرت برخوردار بودند و حتی خود تئاتری‌ها هم به من کمک نکردند، همان موقع خواستار شکل گیری سازمان تئاتر بودم ولی خود تئاتری‌ها از این موضوع حمایت نکردند.

هوشنگ توکلی در ادامه این سخنان درباره مهمترین تأثیر علی منتظری در تئاتر دهه ۶۰، تأکید کرد: مهمترین کار آقای منتظری این بود که نسل جوان و دانشجو را وارد تئاتر کرد و ما امروز داریم درباره دستاوردهای نسل‌هایی صحبت می کنیم که از آن زمان وارد تئاتر شدند و به گونه ای شد که از دوران مشروطه به بعد ما چنین تئاتر خوبی نداشتیم. کلید این اتفاق را آقای منتظری زد.

تقابل «متن‌محوری» و «نگاه نو»

وی در ادامه نشست به ارائه توضیحاتی درباره زمان ورود خود به تئاتر در دهه ۴۰ و نگاه متن محوری که در تئاتر آن زمان وجود داشت پرداخت و گفت: در آن زمان این گروه در مقابل دستاوردهای نو و نگاه نو به متن موضع می‌گرفتند.

جعفری: ما باید زرنگ باشیم و آنچه انجام داده‌ایم را لحظه به لحظه ارزیابی کنیم. روزی من فعال‌ترین عضو تئاتری کشور بودم ولی حالا منزوی هستم، دیگران در آینده باید درباره این فعالیت و انزوا صحبت و تحلیل کنندسپس مجید جعفری نیز درباره نگاه موجود بین ۲ گروه تئاتری مبنی بر اهمیت متن و همچنین نگاه نو به متن و اجرا، اظهار کرد: متأسفانه در قدیم نگاه به تئاتر تک بُعدی بود و در آن دوران یک گروه با تفکرات چپ دیگران را منزوی می‌کردند و مدتی بعد که عده‌ای دیگر قالب شدند، گروه چپ‌گرا را منزوی کردند.

وی تصریح کرد: هنوز گفتن تاریخ خیلی زود است و بیشتر صحبت‌ها درباره خاطرات است و نوعی وقایع تعریف کردن است. تاریخ وقتی است که راجع به ما حرف می‌زنند و ما را فضاوت می‌کنند. ما افرادی هستیم که هنوز واقع می‌شویم و هنوز نمی‌شود درباره‌مان تحلیل کرد. ما باید زرنگ باشیم و آنچه انجام داده‌ایم را لحظه به لحظه ارزیابی کنیم. روزی من فعال‌ترین عضو تئاتری کشور بودم ولی حالا منزوی هستم، دیگران در آینده باید درباره این فعالیت و انزوا صحبت و تحلیل کنند.

جعفری درباره دلایل مناسب نبودن شرایط تئاتر در دهه ۶۰، اظهار کرد: بعد از انقلاب هم مانند قبل از انقلاب، جریاناتی ما را یکسونگر نگه داشت، سینمای قبل از انقلاب تعطیل شده بود و باید جریانی نو به راه می‌افتاد از این رو آن جریان به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرد که تئاتر تعطیل شود و به سینما بها بدهیم. این در حالی است که سینما و تلویزیون فرزند تئاتر هستند. این روند باعث شد که از تئاتر چیزی باقی نماند و تئاتر مقطوع‌النسل شد. دیگر استادی در تئاتر وجود نداشت که شاگردی تربیت کند در حالیکه سینما و تلویزیون فرصتی برای آموزش ندارند و نمی دهند.

توکلی نیز در ادامه این بحث یادآور شد: از اواخر سال ۵۶ تا انقلاب هیچ ارگان، سازمان و تشکیلات باقی مانده از رژیم طاغوت، صاحب نداشت زیرا بروکراسی آن‌ها به گونه‌ای تعریف شده بود که اگر یک مهره برداشته می‌شد کل مجموعه خراب می‌شد. در آن مقطع تفکر شورایی اداره کردن شکل گرفت و ما هم در تئاتر شهر با تشکیل یک شورا فعالیت می‌کردیم. به ناگهان در تلویزیون آدمی به نام قطب‌زاده ظاهر شد و تمام شوراها را از بین برد.

این هنرمند با سابقه تئاتر تصریح کرد: در دهه ۶۰ سازمان مجاهدین معتقد بودند که همه دستاوردهای گذشته را باید دور بریزیم و همین امر باعث شد تا دوره‌ای تیره و تار برای تئاتر شکل بگیرد.

در بخش پایانی این نشست نیز مجید جعفری با اشاره به آمار رو به رشد فعالان و دست‌اندکاران تئاتر، تأکید کرد: ما بر خلاف رشد آمار هنرمندان و فعالان تئاتر در زمینه سخت افزاری رشدی نداشته‌ایم. تئاتر بدون پول هم می‌تواند خود را مدیریت کند اگر تدبیر وجود داشته باشد و افراد را حذف و دایره خود را تنگ تر نکنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×