مهرداد کوروش نیا: قصدم تنها نقد بود نه تخريب
مهرداد کوروشنیا با یادداشتی که در اختیار تئاتر آنلاین قرار داد در خصوص حواشی پیش آمده در خصوص نمایشش توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش تئاتر آنلاین، متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
با سلام و عرض ارادت به مردم فهیم و هنردوست شهر مشهد و هنرمندان این شهر، به ویژه هنرمندان عرصه تئاتر.
چنانکه میدانید قرار بود با نمایش «آخرین نامه» مهمان و به گونهای میزبان شما باشیم در سالن اصلی تئاتر شهر مشهد.
روز ١٦ اسفند که قرار بود ساعت ۱۲ ظهر پیش فروش بلیت این نمایش آغاز شود، به دليل ایجاد مشکل فنی در سايت مشهد گيشه و سردرگمي و پيگيري مخاطبين تئاتر مشهد، پستي با شرح ذيل در صفحه شخصيام، منتشر كردم:
«واقعا جاي تاسف دارد كه استانهاي ما به خصوص شهرهاي بزرگي چون مشهد آنقدر از امكانات و برنامههاي خوب فرهنگي فاصله دارند كه يك نمايش محقر و بي ادعايي چون آخرين نامه با چنين استقبالي روبهرو ميشود. از صبح تا الان در شوك اين اتفاق هستم و اين كه ٧٠ میليون جمعيت خارج از تهران با چه كمبودهاي معمولي روبهرو هستند كه حاضرند براي يك نمايش كوچك بليط سه برابر تهران تهيه كنند ولي همان هم نصيبشان نميشود. كاش و اي كاش رسم دنيا اين گونه نبود كه هست.»
بعد از چند ساعت متاسفانه با سوءبرداشت و تفاهم درباره اين كه به تئاتر مشهد بي احترامي شده، مواجه شدم و صد البته بسيار مغموم چون تنها چيزي كه برايم قابل احترام بوده و هست احترام به همكاران و همصنفانم و زحمتي كه در اين شرايط به جان ميخرند و صد البته نقد من براي عدم توازن امكان و پشتيباني هنرمندان و توليداتشان نسبت به پايتخت بود كه كاملا وارونه تعبير شده بود و البته با پيامهاي توهين آميز و تشابهات و استنتاجهاي ناصواب كه از جامعه هنري انتظار نميرفت.
به این سبب كه هميشه اصل برايم مهمتر از حاشيه بوده است، پست فوق را حذف كردم تا باني سوءتفاهمهاي بيشتر همصنفانم نشوم. ولي دريغ از قضاوت عجولانه و غیر منصفانه عدهای. آن هم درباره كسي چون بنده حقير كه متون خود را در سالهاي گذشته در اختيار گروههاي جوان اين شهر قرار داده بودم، بي هيچ چشم داشتي و مطالبهاي، و از اين رو خود را مستحق اين درشت خویيها نميدانستم.
من در نوشته بالا درباره عدم وجود امكانات و برنامههاي خوب فرهنگي در شهرهاي بزرگ در قياس با تهران حرف زدم(سالنهاي متعدد كنسرت، نمايشهاي متنوع، به دليل امكانات دريغ شده در استانها و…).
اين نكته كه مشهد، تئاتر و تئاتري خوب ندارد در كجاي نوشته من بوده است؟ و به چه تفسيري چنين خوانشي ميشود كه اجازه توهين و هتاكي به زمين و زمان را براي افرادي صادر ميكند؟ حتي اگر اين استقبال براي ديدن سوپراستارها باشد چرا نبايد آنقدر اين اتفاق و تبادل انجام شود كه مردم اين گونه دچار هيجان نشوند؟ اين حرف بدي است؟ و كجاي آن دامن تاتريها را تَر ميكند؟ اين گله از سياستگذاري كلي فرهنگي جامعه ماست كه من به اين بهانه مطرح كردم و قصدم تنها نقد بود نه تخريب.
دوستان اين كار سال ٨٨ توليد شده و در ٨ استان و كشور ايتاليا اجرا شده است. زماني كه نه آقاي محمدزاده سوپراستار بود و نه بحث مسائل مالي مطرح بود! چگونه حالا مجوز سودجويي براي اين نمايش صادر مي شود؟
من خاطر خوشم را از دوستي هنرمندان خوب مشهدي همچنان خرسند نگه ميدارم و بي احترامي تعدادي جوان را ميبخشم ولي فراموش نميكنم.
براي كنجكاوي بعضي دوستان بگويم اين نمايش از سال ٨٨ در شهر هشتگرد ساوجبلاغ كار خود را شروع كرد، نه كرج!
بنده اين عنوان كه لغو نمايش به دليل اهانتهاي كارگردان بوده را نميتوانم بپذيرم! اين كه گفتهام قيمت بليط گران است يا از كمبود امكانات و عدم توازن توليدات فرهنگي و اشتياق مردم حرف زدهام اين توهين است؟ به كي؟ و آيا هنرمندي يا مسئولي محترمانه از من پرسيد؟ و جواب نشنيد!!! جواب توهين و هتاكيهاي دوستان جوان در صفحه مجازي را كه رعايت هيچ يك از اصول اخلاقي را نميكنند چه بايد داد؟ از كي سكوت بنده توهين و فحاشي دوستان ادب و احترام نام گرفته است؟ كه مركز رسمي نمايش يك استان بدون هيچ سوالي از اينجانب مرا متهم و نمايشي را توقيف و مردمي را سرخورده ميكند!
انتظار ميرفت كمي با تساهل رسم ميزباني را بر اين مهمانان به جا ميآورديم نه آن كه دلخوريهايمان را به واسطه يك خوانش منفي از يك متن، بدون رعايت قواعد گفتوگو و تذكر و ادب و احترام به مسلخ مجازات بسپاريم.