سيری در تاريخ عكاسی مشهد – دوران پهلوی
در آغاز سلطنت پهلوي و شروع تغييرات بنيادين معماري شهري، هنگام شكلگيري فلكه حضرت، عكاسخانههايي دور فلكه و ديواربهديوار حرم تأسيس شد.
ممارست عكاس با گنبد و بارگاه حرم مطهر و تقاضاي مشتريان زائر، باعث بهوجودآمدن شيوهاي نو در عكاسي حدود دهه20 شمسي گرديد كه به نام عكاسي “حرم بارگاهي” شناخته شده است. نقاشاني كه پردههاي قهوهخانهاي ميكشيدند، به كمك عكاسان اوليه حرم بارگاه كه مشتريان خود را روي بام عكاسخانه برده و در جوار و پسزمينه بارگاه ملكوتي عكس زيارتي ميساختند، آمده و با استفاده از نقوش و عناصر و نشانههاي حرم مطهر و به مدد شيوه نگارگري قهوهخانه، پردههايي محصوركننده ايجاد كردند، تا كه اين شيوه از عكاسي ديني در داخل آتليه به شكلي هنري انجام پذيرد. درنتيجه عكس زيارتي براي زائر قسمتي از عبادت شد و هنگام بازگشت به موطن خود، آن را با احترام بر طاقچه ميگذاشت تا عبادت خود را مكرر كند و نيز سندي باشد جهت ارايه به آشنايان از زيارت انجاميافته.
از عكاسخانههاي قديم اين شيوه بيبديل در دهه20 و دهه30، ميتوان از همايون، رحمتاله، سياح، اطمينان، شهيديپور، محمدي، دارالسلام، فردوسي، سعادت، كاروان و شرق نام برد. عكاسخانههاي پرترهكار در مشهد از دوران پهلوي رو به افزايش گذاشتند و با فعالشدن چندين ژنراتور برق در مركز شهر، عكاسي روزچاپ رو به انحلال گذاشت و عكاسخانهها در آتليه خود صاحب پرژكتورهاي تأمين نور براي عكسبرداري شدند. تعدادي از مهمترين آتليههاي پرترهكار در مشهد، در دهه اول و دوم حكومت پهلوي عبارت بودند از: نصرت 1303، اميد 1304، اديسون 1307، پيما 1312، آيريا 1313، ماني 1318 و مهمترين عكاسخانههاي پرتره در دهه30 عبارت بودند از: مريخ، هنر، پر، قدسي، روپال، ركلام، اونيورسال، ركس، كتايون، هاليوود، كلمبيا، كاخ، فلاش، نخستين، آپادانا و روپال. در سطح شهر، عكاسان فوريكار نيز فعاليت ميكردند كه سبك و سياق آنان با آتليهداران متفاوت بود. اين نوع عكاسان با دوربين مخصوصي كه مشهديها آنرا “دستلتگي” ميناميدند و تاريكخانه عكاس نيز محسوب ميشد، كار ميكردند. روش كار آنان با نگاتيو كاغذي بود كه نسبت به فيلم عكاسي حساسيت كمتري داشت. درنتيجه عكاس، كار ظهور و ثبوت را بدون نگراني از تأثير سريع نور روز بر نگاتيو، درون جعبه دوربين انجام ميداد. كار اين نوع از عكاسان مشهدي بيشتر تهيه عكس فوري پرسنلي بود و كوچه «ثبت» كه در مركز شهر و نزديك ادارات مهم قرار داشت، جايگاهي خاص و مهم براي “فوريكاران” محسوب ميشد و دكان اغلب آنان در آن كوچه بهگونه اي متمركز، دركنار يكديگر واقع شده بود. ازعكاسان خوشذوقي كه خارج از آتليه نيز به عكاسي آماتوري ميپرداختند، ميتوان به ابراهيم ذهبي با نام مستعار “سياح”، هاشم ظريف، محمد صانع و عماد عصار كه اولين نشريه مصوّر مشهد را با عكسهاي خود منتشر ساخت، اشاره كرد.
عكاسان فوريكار كوچه ثبت، عكس از سياح
ابراهيم سياح در سال 1338 نشان هنر و مقام اولي را از جشنواره جهاني عكس بهخاطر عكس “سقاي پير” بهدست آورد و بدينصورت نخستين جايزه جهاني عكاسي را براي شهر مشهد به ارمغان آورد. وي عكسهايي با نگاه هنري به ثبت رسانيد كه در نوع خود بينظير است.
محمد صانع كه بهعنوان عكاس آستانقدس رضوي نيز فعاليت داشته است و بهواسطه نگاتيوهاي 6×6 و 9×6 سياهوسفيد جادويي وي، عكسهاي سحرانگيز فراواني براي اين ديار به غنيمت مانده است. موضوع عكسهاي استاد صانع اغلب از ابنيه مختلف شهر، معماري حرم، مدارس، حوزههاي قديمي، محيط شهري و پرترههاي عمومي از مردمان مشهد بوده است. هنگاميكه به مجموع تصاوير و عكسهاي اين عكاس توانمند با دقت و تأمل بنگريم، باور خواهيم كرد كه لقب “كمالالملك عكاسي مشهد” كه برخي به وي نسبت دادهاند، بيجا نبوده است. آماري كه در مورد تعداد عكاسخانههاي دوران پهلوي در مشهد ميتوان داد، طبق يافتههايي است كه تاكنون به آن رسيدهايم و چون تحقيقات بهطور مداوم ادامه دارد، ممكن است در آينده به آمار دقيقتري نيز دست يافت و اما يافتهها تا به امروز بدينگونه است: عكاسخانههاي دوران قاجار تا دوران پهلوي حدود 8 تا 10 دكان. لازم به ذكر است كه رونق اين آتليههاي اوليه در آغاز، باعث گرديده بود كه حاكمان شهر براي اين شغل در مشهد ماليات درنظر بگيرند و ماليات عكاسي در مشهد، در سال 1329ق، بيستتومان در سال، برآورد شده بود. عكاسخانههاي دهه اول تا دوم دوران پهلوي حدود 15 تا 18 دكان. قوانين عكاسي تدوينشده درآغاز دهه دوم و منع استفاده از نقوشي مانند شير و خورشيد، پرچم، نشانههاي نظامي، ماركها، عناوين، نشانها، القاب و غيره براي علايم تجاري كه اين عكاسخانهها بايد به ثبت ميرساندند، باعث گرديد كه مهرها و آرم پشت عكسهاي اين عكاسخانهها شكل سادهاي بهخود بگيرند. همين امر به مرور باعث كمشدن آرايهها و پردههاي پر نقشونگار در آتليه نيز گرديد و چنان شد كه تا دهه30 اين نوع آرايههاي عكاسخانهاي (بهجز در تعداد معدودي آتليه مانند عكاسي اميد) كاملأ برچيده شدند. گلوگلدانها، مبلهاي سلطنتي، ميزها و نردههاي دكوري، مجسمهها و پردههاي پر نقشونگار جمع شدند و تنها پردهاي ساده با يك صندلي در آتليه استفاده شد. عكاسخانهها از دهه30 تا دهه40، حدود 50 دكان شدند و با رشد روزافزون شغل عكاسي، تأسيس مجمعي كه به مسايل و امورات شغلي و قانوني اين صنف بپردازد، يك ضرورت شناخته شد. بنابراين در سال 1334 “سنديكاي عكاسان مشهد” تأسيس گرديد. اين مجمع بعدها با نام “اتحادية عكاسان و فيلمبرداران مشهد” كار خود را ادامه داد. سال 40 تا 57 شمسي، حدود 110 آتليه و لابراتوار در شهر مشغول به كار بودند كه از اين تعداد، بالغ بر 60 عكاسخانه، پروانه كسب داشتند. ششسال بعد از انقلاب در سال 1363، عكاسخانههاي شهر به 350 مغازه رسيد كه حدود 250باب از آن، عكاسي حرم بارگاهي بوده است و امروزه در سال 1392، مجموع عكاسخانههاي سطح شهر مشهد حدوداً به 1900 عكاسخانه رسيده است كه دوسوم اين آمار، عكاسان پرترهكار و يكسوم آن نيز عكاسان حرم بارگاهي ميباشند.
—————————————————————————————————————–
منابع
عكسهاي قديم ايران – دكتر قاسم صافي گلپايگاني، 1374
قانون اساسي و كليه قوانين جزايي – چاپ تابان، 1324
قوانين جزايي، قانون مجازات عمومي، اسفندماه 1312
مجموعه قوانين و آئيننامهها مصوب وزارت دادگستري، 1312
اسنادي از موسيقي، تأتر و سينماي ايران- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1379
سير تحول عكاسي – دكتر محمد ستاري، 1388
عكاسخانه ايام – نسرين ترابي، 1383
ايران كلده وشوش – مادام ژان ديولافوا – ترجمه همايون، 1887 ميلادي
گنجينه اسناد – ش3 (1572) ش 312: 60- 61
سالنامه مشهد، 1338
سالنامه آريان، 1348
سالنامه پارس، 1310 – 1312 – 1317
سالنامه كشور ايران سال بيستوهفتم، 1351
نشريه عكس، شماره ،220 ص ،12سال نوزدهم، مرداد 1348
تاريخ مشهدالرضا، احمد ماهوان، دفتر جغرافيايي و انتشارات ماهوان (ماه نشر)، چاپ دوم، 1388