بلوف زودرس؛ چکاندن خشاب کمدی در قلب رئالیسم تلخ
این گفتوگو با محوریت درباره فرایند تولید، دغدغههای محتوایی اثر و چالشهای زیرساختی تئاتر مشهد میپردازد.
نیمی از کارگردانی در انتخاب آدمهاست
عرفان شیرنگی، کارگردان نمایش گفت:کارگردانی به نگاه من پنجاه درصد مسیرش در انتخاب آدمهاییست که به گروهت اضافه میکنی. این واقعیتیست که مخصوصاً در دو سال اخیر خیلی بیشتر واسم عمیق شده است.
او همچنین با اشاره به فضای دوستانه گروه افزود: نمایشنامهی «بلوف زودرس» ظرفیت فضاسازی داشت و این اجازه را میداد که از متن عبور کنیم، نه برای حذف، بلکه برای غنای صحنه.
شیرنگی ضمن قدردانی از همکاری نزدیک بازیگران و گروه پشت صحنه، تاکید کرد: «اغلب اعضای تیم این نمایش، دوستان نزدیک و همدل من هستند که رابطهای فراتر از همکاری کاری با آنها دارم. این همدلی، شالوده موفقیت این پروژه بود.
از اخراج یک کارگر تا روایت پلیسی
حسین دیسفانی، نویسنده نمایش، درباره فرایند نگارش اثر گفت:ایده اولیه از موقعیتی ساده آغاز شد؛ رئیس کارخانه کارگران را در اتاقی حبس میکند تا تصمیم بگیرند یکی از آنها اخراج شود. بعدها روایت به سمت یک فضای پلیسی با بازجویی از جنازهها رفت. سعی کردم قصه را در بستر واقعگرایانه نگه دارم و بهجای نمادگرایی، بر شخصیتپردازی متنوع تمرکز کردم.
دیسفانی با اشاره به تأثیر کارگردانان سینمای کلاسیک و معاصر بر روند نگارش افزود: در این اثر، با الهام از فیلمهایی همچون Cube و Platform، موقعیتی بسته و ایزوله طراحی شده تا سرشت افراد در یک بحران نمایان شود، ولی تلاش شد که روایت همچنان در بستر واقعگرایانه باقی بماند.
تهیهکنندگی و مصائب آن در مشهد
محمد سلیمانی، تهیهکننده نمایش، با صراحت گفت:تئاتر مشهد به معنای واقعی تهیهکننده ندارد. ما با تمام کاستیها و نبود سود مالی، وارد این مسیر شدیم تا تهیهکنندهگی در تئاتر را از حالت نمادین خارج کنیم و تبدیل به یک نقش اثرگذار کنیم.
او با اشاره به دشواریهای تأمین مالی پروژههای نمایشی در مشهد ادامه داد:این اثر نهتنها تجربهای مجدد برای من در تهیهکنندگی بود، بلکه با تکیه بر اعتماد و شناخت قدیمی از عرفان شیرنگی شکل گرفت. دیدم عرفان کسیه که دقیق و نکتهسنج کار میکنه، و تصمیم گرفتم باهاش ادامه بدم.» امیدوارم بتوانیم مارکت تئاتر را در مشهد حرفهایتر گسترش دهیم
مجتبی کیمیایی: بعد از سالها قلقلک شدم که بیام وسط گود
مجتبی کیمیایی، بازیگر پیشکسوت که بعد از سالها به صحنه تئاتر مشهد بازگشته، درباره انگیزه حضورش گفت:سالها پیش عرفان شیرنگی رو با کاری مینیمال از شکسپیر شناختم. همیشه با خودم فکر میکردم چقدر استعداد داره. وقتی دوباره تماس گرفت، قلقلک شدم، درست و حسابی اومدم وسط گود.
او افزود:کار رو که خوندم، دیدم فقط اتمسفره، همه چیز دست فضاست… اون کار درخشانی که سالها پیش دیدم واقعاً اینجا هم تکرار شده.نمایش «بلوف زودرس» اثری متفاوته که به لطف نگاه جسورانه کارگردان و متن قدرتمند، تونسته موقعیتی تازه برای تجربه بازیگری در مشهد فراهم کند.
از ساز چوپانی تگزاس تا رپ روی صحنه
از دیگر نکات جذاب نشست، توضیحاتی درباره موسیقی زنده و طراحی صحنه ارائه شد. کسرا باروتکوه، طراح و نوازنده، گفت:«فضای کار به نوعی راک اندرول داشت، پس گشتم دیدم چوپانهای تگزاس سازی شبیه چیزی که ما ساختیم میزنن. ما اون رو با طراحی شخصی، تبدیل کردیم به ساز صحنهمون که روی جارو سوار شد!»
در کنار او، یکی از بازیگران درباره اجرای رپ گفت:من اصلاً فکر نمیکردم قراره روی صحنه رپ بخونم. ولی این اعتماد عرفان شیرنگی و تمرین با بچهها باعث شد این اجرا اتفاق بیفته. واقعاً سخت بود اما نتیجهش برام ارزشمند بود.
نگاه صحنهای و نورپردازی با محوریت “دروغ”
یاسمن نجفی، طراح صحنه، در مورد انتخاب فرمها و عناصر صحنه گفت:«دروغ، کانسپت اصلی نمایش بود. از فرم ذوزنقه (بهعنوان فرم ناپایدار) تا استفاده از احجام درهمفرورفته، همه تلاش داشتیم این بیثباتی رو القا کنیم.»