» آرشیو مطالب » گفت‌ و گو با کارگردان مستند روزی روزگاری فوتبال
آرشیو مطالب - برگزیده

گفت‌ و گو با کارگردان مستند روزی روزگاری فوتبال

آبان ۹, ۱۳۹۱ 1

در روزهايي كه سينماي ايران چندان فضايي براي درخشش ستاره‌هايش ندارد، نيكي كريمي سراغ تجربه عرصه‌يي رفته كه اتفاق تازه‌يي را در كارنامه او رقم مي‌زند، او كه سال‌ها بازيگر و ستاره سينماي ايران بوده و هست، از چندي قبل ساخت مستندي با موضوع فوتبال را آغاز كرد و در دو روز گذشته نخستين بخش مستند «روزي روزگاري فوتبال» در قالب مجموعه‌يي وارد بازار ‌شد.

بخش نخست اين مستند به تيم فوتبال فولاد مباركه سپاهان مي‌پردازد و در بخش‌هاي ديگر گفت‌وگويي با مهدي مهدوي‌كيا و منصور ابراهيم‌زاده صورت گرفته و ‌ميهمان ويژه اين قسمت احسان حدادي است.

به گزارش MrArt.ir، كريمي با ساخت اين مستند در معرض مواجهه با ديدگاه‌هاي متفاوت قرار گرفته است؛ اينكه ستاره سينما مستندي درباره فوتبال بسازد، آگاهي او نسبت به فوتبال، علاقه‌اش به اين حوزه، ديدگاه او درباره فوتبال و… همه مواردي است كه كريمي در گفت‌وگو با  روزنامه اعتماد آنها را تشريح كرد. این گفت و گو برگرفته از سایت روزنامه اعتماد منتشر می شود.

همواره در اين سال‌ها مي‌دانستيم كه شما به فوتبال علاقه داريد، بارها اظهارنظرهاي مختلف‌تان را در اين مورد شنيده و خوانده بوديم، اما اينكه بخواهيد مستندي در اين زمينه بسازيد، اتفاق دور از انتظاري به نظر مي‌رسيد. چطور شد كه اين تصميم را گرفتيد؟

از ابتداي سال، فروردين و ارديبهشت با دوستانم، دستياران كارگردان و مديران توليدي كه با آنان كار مي‌كردم نشستيم و صحبت كرديم كه امسال مي‌خواهيم چه كار كنيم. كمي خودم از فضاي سينما خسته شده بودم؛ از اينكه بخواهم بازي كنم و براي آنها زمان بگذارم. همزمان فيلم‌هاي زيادي به من پيشنهاد شد يا سريال‌هايي كه پيشنهادهاي مالي خيلي خوبي هم داشتند، اما احساس من اين بود كه حوصله حضور سرصحنه سريال را ندارم؛ اينكه پنج شش ماه سر يك كار باشم. نمي‌دانم باقي دوستان چطور اين كار را انجام مي‌دهند، من آنقدر به بازيگري علاقه‌مند نبودم كه بتوانم اين كار را انجام دهم. در عين حال سال قبل فيلمنامه‌يي نوشتم كه در وزارت ارشاد بود و منتظر دريافت پروانه ساخت بودم. در اين بين فكر كرديم بايد چه كار كنيم. بازي كه نمي‌خواستم بكنم، چون حداقل تا آن زمان فيلمنامه خوبي به دستم نرسيده بود. تصميم گرفتيم وقت و انرژي‌مان را روي كاري بگذاريم كه به آن علاقه داريم و ديديم كه اين موردي كه به آن علاقه داريم فوتبال است. سرصحنه فيلم «سوت پايان» هر زمان كه بازي‌هاي مهم بود تلويزيوني مي‌گذاشتيم كه بازي‌ها را از دست ندهيم. هميشه فوتبال را دنبال مي‌كردم و معتقد بودم مواردي در اين زمينه وجود دارد كه هيچ‌وقت كسي نمي‌گويد و خواستم اين موضوعات را در فوتبال مطرح كنم.

اين خستگي از فضاي سينما يا بازيگري به چه دليل بود؟

چندان مايل نيستم روي اين قضيه تاكيد شود. ما اين طور در نظر گرفتيم كه در سال كاري جديد چه كاري بيشتر به ما لذت مي‌دهد و مي‌توانيم آن را عاشقانه دنبال كنيم. در بدو داستان رويكرد ما چنين بود. وضعيت فيلمنامه‌ها از فيلم‌هايي كه روي پرده است، مشخص است. بيشتر تمركز من روي ساختن و كارگرداني است تا اينكه بخواهم بازي كنم. همين طور كه الان فيلمنامه جديدم پروانه ساخت دريافت كرده است و آن را خواهم ساخت.

شما قصد داريد با اين مستند فوتبال را در چه سطحي به مخاطب نشان دهيد؟ و فوتبال براي خودتان به چه معني است؟

من در خانواده‌يي ورزشي به دنيا آمدم. پدرم نه‌تنها قهرمان بوكس آسيا بوده، بلكه تا 10 سال قبل كه از ايران بروند، مربي تيم ملي بوكس ايران بودند. ما دائم به ورزشگاه‌ها مي‌رفتيم و فوتبال هميشه در خانواده ما دنبال مي‌شد و من هم به اين ترتيب به فضاي فوتبال و پيگيري آن نزديك شدم. تصور من اين بود كه وجود اين جذابيت را در فوتبال به مخاطبان نشان دهيم. دنبال آن نيستم كه از اين طريق نظر و ديدگاهي را ارائه كنم. اما مهم‌ترين چيزي كه برايم روشن است، اين نكته است كه دنبال حواشي نيستم. ما مي‌خواهيم طبيعت يك فيلم را نشان دهيم. هدف اين است كه در اين مجله تصويري كه آيكون‌هاي متفاوتي دارد به تيم‌ها و افراد نزديك شويم.يكي از آيكون‌ها تيم‌هاي ليگ برتر است، سراغ اين تيم مي‌رويم، تاريخچه آن را مرور مي‌كنيم، مربي‌ها چه كساني بودند و به جاهايي مي‌رويم كه مردم نرفته‌اند. مثلا به رختكن آنان قبل از بازي مي‌رويم يا شب قبل از بازي با آنان هستيم و همين طور نشان مي‌دهيم كه آناليز تيم‌ها به چه ترتيب است. به دنبال حاشيه‌ها نيستيم. حاشيه‌ها از نظر من خيلي مهم نيست، آنچه اهميت دارد، تمركز روي استعدادهاي موجود است و اينكه به اين استعدادها درست پرداخته نشده است. مي‌خواهم با انرژي خيلي مثبت روي اين استعدادها تمركز كنم.من در خانواده‌يي ورزشي به دنيا آمدم. پدرم نه‌تنها قهرمان بوكس آسيا بوده، بلكه تا 10 سال قبل كه از ايران بروند، مربي تيم ملي بوكس ايران بودند. ما دائم به ورزشگاه‌ها مي‌رفتيم و فوتبال هميشه در خانواده ما دنبال مي‌شد و من هم به اين ترتيب به فضاي فوتبال و پيگيري آن نزديك شدم. تصور من اين بود كه وجود اين جذابيت را در فوتبال به مخاطبان نشان دهيم. دنبال آن نيستم كه از اين طريق نظر و ديدگاهي را ارائه كنم. اما مهم‌ترين چيزي كه برايم روشن است، اين نكته است كه دنبال حواشي نيستم.هدف اين است كه نشان دهيم وقتي آدمي به موقعيتي مي‌رسد چه راهي را طي كرده است. ما در ايران چنين چيزي را كم داريم كه به درستي درك شود چطور يك آدم تبديل به چهره‌يي سرشناس مي‌شود. اغلب ذهنيت اين است كه خيلي ساده اين مسير طي شده است و در نتيجه قدر آدم‌ها دانسته نمي‌شود. به واسطه اين مستند متوجه شدم خيلي از آدم‌ها كساني هستند كه واقعا سختي و رياضت كشيده‌اند تا به اين جايگاه رسيده‌اند. البته كمبودها هم در فيلم ما نشان داده مي‌شود.

فوتبال سهل و ممتنع است، وقتي وارد آن مي‌شويد متوجه زواياي بسيار آن مي‌شويد. براي ساخت اين مستند مشاوري هم داشتيد كه با او درباره فضاي فوتبال صحبت كنيد و آيا تصور مي‌كنيد رويكرد و نگاه شما در اين مستند با توجه به مسائلي كه به آن اشاره كرديد براي مخاطب هم جذابيت داشته باشد؟

منتظر شنيدن نظرات مخاطبان هستم، وب‌سايتي براي كار طراحي شده كه به واسطه آن مي‌توان نظرات را گرفت و همچنين از خود فوتبالي‌ها ديدگاه‌ها را دريافت خواهم كرد، اما به طور مشخص مشاوري نداشتم، غير از يكي دو نفر از دوستانم كه اهل فوتبال هستند، يكي دو نفر از خبرنگاران ورزشي، خود فدراسيون به واسطه نقطه‌نظراتي كه داشته، مشاوره‌هايي به من داده‌اند. اين را قبول دارم كه اين كار همانند يك فيلم سينمايي نيست كه بگويم اين نظر من است، كار بايد منتشر شود و به واسطه نظراتي كه دريافت مي‌كنم سراغ موضوعاتي خواهيم رفت.

يعني در طول كار، شاهد تكميل شدن آن خواهيم بود.

حتما همين‌طور است. مشخص است كه فيلم از نقطه نظر من ساخته مي‌شود، آن‌طور كه فكر مي‌كنم… اما زواياي زيادي وجود دارد. مانند كسي كه به تازگي وارد سينما مي‌شود، خيلي طول مي‌كشد تا از اين فضا شناخت پيدا كند، اما من مي‌دانم داستان در سينما از چه قرار است. ولي در فوتبال من داستان را شايد نمي‌دانم چيست و فقط به تازگي ورود كرده‌ام؛ به قول ادبيات فوتبالي‌ها، آنها حتي ادبيات‌شان با باقي متفاوت است.

فوتبال ما دقيقا همانند فرهنگ ما است، اگر در جامعه بي‌تفاوتي مي‌بينيد در فوتبال هم هست، اگر مديريت بدي در سطح جامعه وجود دارد اين موضوع در فوتبال هم قابل رويت است، واكنش‌هاي هواداران همانند واكنش‌هاي مردمي است…

و البته همه اينها شفاف است و به راحتي مي‌تواني آنها را ببيني، در صورتي كه در سينما خيلي از لايه‌ها پنهان مي‌ماند.

اتفاقا سوال من همين است كه شما در نظر داريد اين تصاوير را هم به مخاطب خود نشان دهيد؟

قطعا. اميدوارم كه بتوانم اين كار را هم انجام دهم، فعلا در ابتداي راه هستيم.

فوتبالي‌ها چطور شما را پذيرفتند؟

خيلي خوب. برخورد‌ فوتباليست‌ها و آدم‌هاي اهل فوتبال خيلي خوب است. سر تمرين تيم‌ها كه مي‌رويم با برخورد خوب و رويي باز مواجه مي‌شويم. دليل آن اين است كه متوجه شده‌اند ما به دنبال حاشيه نيستيم. هدف اين است كه نشان دهيم وقتي آدمي به موقعيتي مي‌رسد چه راهي را طي كرده است. ما در ايران چنين چيزي را كم داريم كه به درستي درك شود چطور يك آدم تبديل به چهره‌يي سرشناس مي‌شود. اغلب ذهنيت اين است كه خيلي ساده اين مسير طي شده است و در نتيجه قدر آدم‌ها دانسته نمي‌شود. به واسطه اين مستند متوجه شدم خيلي از آدم‌ها كساني هستند كه واقعا سختي و رياضت كشيده‌اند تا به اين جايگاه رسيده‌اند. البته كمبودها هم در فيلم ما نشان داده مي‌شود.

براساس اين صحبت‌هاي شما مي‌توان چنين جمع‌بندي كرد كه نقد در اين مستند ديده نمي‌شود.

بله، چون نقدي وجود ندارد. اگر بخواهيم وارد نقد شويم، چه مي‌خواهيم بگوييم. نقد قضيه را به‌شدت سليقه‌يي و شخصي مي‌كند. مثلا نقد چنين مي‌شود كه بگوييم چرا اين تيم نتيجه نگرفته؟ اولا كه فوتبال بالا و پايين بسياري دارد يا اينكه چرا گل زده و نزده؟ تيم‌ها گاه مي‌برند و گاه مي‌بازند. سراغ زندگي شخصي افراد برويم و درباره آن صحبت كنيم؟ در هر حرفه‌يي زندگي‌هاي شخصي داراي موارد پيچيده‌يي است. اصلا دليلي وجود ندارد كه بخواهيم روي اين مسائل تمركز كنيم. من انرژي‌‌ام را روي آدم‌هايي مي‌گذارم كه خيلي حرفه‌يي كار خود را انجام مي‌دهند.

اما نگاه مردم كمي متفاوت است، آنها به‌شدت دنبال حواشي هستند… شايد اين چيزهايي كه مي‌گوييد براي آنان جذابيت بيشتري داشته باشد و در واكنش‌هايي كه دريافت مي‌كنيد به شما بگويند سراغ اين موضوعات هم برويد.

بعيد نيست، شايد يك‌بار يك قسمت را به گزارش‌هاي خبري اينچنيني اختصاص دهيم، اما فعلا اين را در برنا‌مه‌مان نداريم.

شما براي فرهنگ‌سازي سراغ ساخت اين مستند آمديد؟

اين مستند با حمايت بخش فرهنگي فدراسيون فوتبال ساخته مي‌شود. ديدگاه من چنين است. با گروهي حرفه‌يي اين كار را انجام مي‌دهيم. سعي داريم تصاوير زيبايي داشته باشيم. نمي‌دانم شايد تيم‌ها وقتي با من و گروهم مواجه مي‌شوند اينقدر مرتب جلوه مي‌كنند. اما اگر همين هم باشد، يعني آنان فقط به دليل حضور تيم فيلمبرداري اين نظم را به وجود آورند، باز هم اتفاق خوبي است.

شايد اين فرهنگ‌سازي در خود فيلم جذاب باشد…

اعتقاد من اين است كه با انرژي مثبت مي‌توان تحولات را به وجود آورد. به خاطر مي‌آورم زماني كه بازي‌هاي يورو را نشان مي‌داد، لباس‌هاي تيم‌ها در رختكن خيلي مرتب چيده شده بود. حالا زماني كه ما سراغ تيم‌ها مي‌رويم از آنها مي‌خواهيم رختكن كاملا مرتب باشد.

نكته‌يي كه ممكن است به ذهن بسياري برسد اين است كه اگر افراد نسبت به پيشينه علاقه شما به فوتبال آگاه نباشند، تصور كنند شما سوار بر موج محبوبيت و فراگيري فوتبال وارد اين حوزه شده‌ايد. پاسخ شما به كساني كه چنين نگاهي به مستند شما دارند، چيست؟

من هيچ‌وقت خودم را آماده جواب دادن به اين ديدگاه‌ها نمي‌كنم. ممكن است هر كسي ديدگاه خود را در قالب نظري ارائه دهد، اما نكته‌يي كه براي خودم روشن است، اين است كه اگر واقعا به فوتبال علاقه نداشتم، اصلا سراغ اين كار نمي‌رفتم. پشتوانه، علاقه و آگاهي نسبت به فوتبال اگر برايم وجود نداشت، نمي‌توانستم اين كار را انجام دهم.

پس قصد شما اين بوده كه به دليل سال‌ها علاقه به فوتبال كاري براي آن انجام دهيد؟

ما در مصاحبه‌ها چنين عمل كرديم كه برخلاف جريان مرسوم سراغ حواشي اطراف افراد نرويم. ما روند رشد طي شده توسط آنان را بررسي كرديم.

به نوعي مي‌توان گفت شما خودتان در مقام يك ستاره سينما، اين موضوع را از نزديك درك كرده‌ايد كه اولا ستاره شدن كار سختي است و از آن سخت‌تر ستاره ماندن است، آنچه اتفاق مي‌افتد، اغلب سنگ‌اندازي است تا حمايت. اينكه ستارگان و قهرمانان بتوانند حيات واقعي خود را داشته باشند و درگير حواشي نشوند به نظر مي‌رسد مساله‌يي است كه به واسطه درك نزديك شما از موضوع در اين مستند نيز مورد توجه قرار گرفته است.

همين كه مي‌گوييد است… علاوه بر اينها مخاطب به واسطه اين كار وارد ورزشگاه‌ها مي‌شود و همانطور كه من با فوتباليست‌ها مواجه مي‌شوم، با آنان روبه‌رو مي‌شود. درد دل‌هاي فوتباليست‌ها در اين مستند به نمايش گذاشته مي‌شود.

شما مي‌دانستيد كه در فوتبال ايران كسي از خود فوتبال لذت نمي‌برد؟ هوادار كه مي‌آيد و فحش مي‌دهد و تخليه مي‌شود، داور كه همواره با انتقاد مواجه است و بازيكنان نيز چنين وضعيتي دارند…

خب اين واقعيتي است كه وجود دارد، مثل سينماگري كه سر صحنه مي‌رود، اما در عين حال چون تخصص‌تان آن كار است، امكان ندارد كه بگوييد اصلا از آن لذت نمي‌بريد. ممكن است بعد از مدتي فوتبال براي افراد حرفه‌يي شود، اما حس و حال منفي و لذت نبردن براي هميشه نيست.

با توجه به صحبتي كه با آقاي دايي داشتيد و اينكه خودتان ستاره سينما هستيد، تصور مي‌كنيد ستاره سينما بودن سخت‌تر است يا ستاره فوتبال بودن؟

اين دفعه اولي نبود كه با آقاي دايي صحبت كردم. آقاي دايي به نظر من اسطوره است. همان مقداري كه از آقاي دايي شناخت دارم و اينكه مي‌دانم بازيكن شناخته‌شده ما در آسيا و جهان است، از نگاه من اين اصلا چيز كمي نيست و وقتي با او مواجه مي‌شويد همه اينها را در او مي‌بينيد.

چه نكاتي در برخوردي كه با آقاي دايي داشتيد برايتان جذاب بود؟

او فوق‌العاده انساني فروتن و مهربان هستند. با گروه ما و بچه‌هايي كه آنجا بودند برخورد بسيار درستي داشتند.

تصويري كه رسانه‌ها از او ارائه مي‌دهند با اينها كمي متفاوت است، شما در فيلم‌تان به همين نكاتي كه گفتيد اشاره داريد؟

نه، ما در همه لحظات بازي با او همراه هستيم.

نقدي كه درباره كار شما مطرح شده اين است كه سينما بيشتر از فوتبال نياز به فرهنگ‌سازي دارد و چرا نيكي كريمي به عنوان بازيگر سينما وارد عرصه فرهنگ‌سازي در فوتبال آمده؟

من قصد فرهنگ‌سازي ندارم. اين كار من نيست، من ديدگاه خودم را بيان مي‌كنم و مستند خودم را مي‌سازم.

اما اين انتظار از كار شما مي‌رود.

اميدوارم كه چنين باشد. من دوست دارم در جامعه كاري انجام دهم و فكر مي‌كنم اگر دوربين در دستم هست و افرادي در كنارم قرار دارند كه مي‌توانم با آنان فيلمي بسازم، مي‌خواهم از اين موقعيت به بهترين شكل استفاده كنم تا اينكه سر صحنه كاري بروم و بازي كنم.

معمولا در سينماي ايران بازيگران زن آنقدر دچار مشكلات مي‌شوند كه عمر بازيگري آنان زياد طولاني نيست و به مرور هم كمتر پيشنهاد بازي با آنان مطرح مي‌شود، اما شما در همه اين سال‌ها مشغوليت‌هاي زيادي داشتيد، از ترجمه، مستندسازي تا كارگرداني فيلم بلند و داوري‌ها… و مهم‌تر از همه اينها همواره پشت كارهايتان قرار داشتيد و از آنها حمايت كرده‌ايد.

نمي‌توانم بيكار بمانم. من بايد ايده‌هايم را پياده كنم. قطعا موانع وجود دارد، اما خوشبختانه با حمايتي كه شد توانستيم اين كار را انجام دهيم.

مي‌دانستيد كه رشد در فوتبال همانند سينما خيلي دشوار است و گاه به واسطه پرداخت پول اتفاق مي‌افتد.

نمي‌توان گفت همه چنين هستند يا مثلا درباره مهدي مهدوي‌كيا چنين گفت. يا مثلا من مگر پول دادم و وارد سينما شدم.

دوره شما خيلي متفاوت از الان بود. اما بستر اصلي كه در فوتبال مهيا است بر همين اساس است كه گفتم. جريان‌هاي رسانه‌يي خيلي تاثير دارند روي تصويري كه از سينما و فوتبال ارائه مي‌شود و به اين ترتيب اين دو شباهت بسيار زيادي دارند.

در همه جاي دنيا همين‌طور است. ما در اين مستند سراغ تصوير واقعي افراد رفته‌ايم. شباهت فوتبال و سينما از اين نظر است كه هر دو در مقام مربي و كارگردان افرادي را به عنوان هدايتگر دارند، بازيگران و عوامل همانند بازيكنان هستند و همچنين مدت زمان 90 دقيقه بازي فوتبال مشابه 90 دقيقه فيلم است همچنين ابتدا و پاياني و بالا و پايين‌هاي حسي در آن وجود دارد. پروسه‌ رشدي كه افراد بايد بگذرانند تا فوتباليست شوند، همانند سينماگران است.

اما نكته‌هاي پنهان زيادي هم درباره افراد وجود دارد كه بيان آن مي‌تواند جذابيت بالايي داشته باشد.

بله، اينها وجود دارد، شايد اگر شما به انجمن معماران هم برويد بگويند فلان معمار مشهوري كه مي‌بينيد چنين پيشينه‌يي داريد، اما مساله ما فقط ورزش است و اينكه اگر افراد مي‌مانند به چه دليل است كه مي‌توانند باقي بمانند.

مشخص است همان‌طور كه در دنياي بازيگري نخواستيد وارد حواشي شويد، درباره فوتبال هم تمايلي براي ورود به اين حوزه‌ها نداريد.

دقيقا همين‌طور است.

شايد دوستداران شما در سينما نگران دور شدن شما از دنياي بازيگري باشند. نگران اين فاصله نيستيد؟

الان كه «من همسرش هستم» را روي پرده دارم، همچنين فيلمنامه‌ها را مي‌خوانم و اگر فيلمنامه مناسبي دستم برسد آن را مي‌پذيرم.

اصلا شما فيلمسازي را با مستندسازي و «داشتن و نداشتن» شروع كرديد و خيلي هم از كار شما دور نيست.

بله، من به ساخت مستند علاقه زيادي دارم.

ساختار فيلم مصاحبه‌محور است؟

در بخش‌هايي مصاحبه وجود دارد، مثلا مصاحبه با كاپيتان و مربي و…

كاپيتان و مربي را از تيم‌هاي مختلف انتخاب كرده‌ايد؟

بله، براي اينكه يك دي‌وي‌دي داراي تنوع باشد.

محدوديتي براي انتخاب تيم‌ها نداشتيد از سوي فدراسيون؟

نه، دستم كاملا در اين زمينه باز بود.

مي‌توانيد به مخاطب خطي از تفكري كه به واسطه شما وارد اين كار شده، اشاره كنيد؟

اسم كار ما «روزي روزگاري فوتبال» است، اين بيانگر آن است كه يك گروه حرفه‌يي سينما سراغ فوتبال رفته‌اند.

عنوان مستند را از كتاب حميدرضا صدر برداشتيد؟

نه، دقيقا به خاطر تلفيق سينما و فوتبال اين عنوان انتخاب شد، اما در نيمه راه با آقاي صدر مواجه شدم و متوجه وجود اين كتاب شدم و خودشان هم اعلام كردند مخالفتي با انتخاب اين عنوان ندارند.

با چند دوربين كار مي‌كنيد؟

سه دوربين، زمان بازي اين دوربين‌ها آزاد است و زمان مصاحبه‌ها يك دوربين من را مي‌گيرد و دو دوربين هم مصاحبه‌شونده را.

شكل كارگرداني اين مستند با «داشتن و نداشتن» و سه فيلم سينمايي‌تان چقدر تفاوت دارد؟

ما از ابتدا فرمي را براي ساخت مستند در تيم طراحي كرديم، اما مهم‌ترين نكته برايم اين است كه به لحاظ روايي بتوانيم به درستي به موضوع نزديك شويم. ابتدا به استان نزديك شويم و در ادامه به تيم‌‌ها. مستندهاي فوتبالي زيادي با دستيارانم ديدم. خيلي دوست دارم شكل بصري فيلم خوب باشد و بخش مهمي طراحي سوال‌ها است كه البته اين كار دشوار است.

مخاطب خاصي را براي اين كار در نظر گرفتيد؟

واقعا نمي‌دانم، يك بخش مي‌توانند طرفداران فوتبال باشند و گروهي هم دوستداران كارهاي من.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×