» آرشیو مطالب » گزارشی از نشست خبری نمایش مضحکه سریر مردگان
نمایش مضحکه سریر مردگان
آرشیو مطالب - برگزیده - تئاتر ایران

گزارشی از نشست خبری نمایش مضحکه سریر مردگان

مرداد ۲۰, ۱۳۹۵ 4

تئاتر آنلاین: مضحکه سریر مردگان بر اساس رومولوس کبیر دورنمات است . جهان اثر دورنمات یک فرازمانی فرا مکانی دارد به همین خاطر پایبند به یک موقعیت جغرافیایی نیست . یک پدیده بد انسانی را نشان می دهد که این پدیده می تواند در هر مملکتی اتفاق بیفتد.
نمایش مضحکه سریر مردگان به کارگردانی سید حسن حسینی ، تهیه کنند: پیمان یاحقی ، نویسنده : سارا الهیان با بازی مهران شجاع ، میلاد نظری ، نیلوفر جیردهی، علیرضا یزدانی ، آدینه سمنانی ، مهسان عطایی ، محسن اسلامی ، میلاد صیادی ، مهدیه جلمبادانی ، حمید صابری ، جلال میرواعظی ، صلاح الدین اسماعیلی از بیست مرداد چهارشنبه ساعت 19:30 به مدت یمکاه ، در تالار محراب اجرا می شود.

photo_2016-08-10_04-04-48.jpg (600×400)

این نمایش ، دوران تاریخی قاجار را در شرایط فرا زمانی و فرامکانی بازسازی کرده است . دوازده بازیگر در این اثر به ایفای نقش می پردازند . به همین بهانه با کارگردان و چند تن از بازیگران این نمایش به گفتگو نشستیم .

سید حسن حسینی متولد 1359 کارشناسی ارشد از دانشگاه سوره رشته ادبیات نمایشی است . وی کار خود را در تئاتراز سال 1373 در کانون حر شروع کرد.
با توجه به اینکه در ایران کار کارگاهی اتفاق نمی افتد ، چرا شما از بازیگرانی استفاده کردید که ماه ها نیاز به تمرین دارند و روی تربیت حسشان نیاز به گذاشتن زمان و انرژی بیشتری داشتید ؟
من در دوران دانشجویی هم از کارگردانی کلاسیک کار خود را شروع کردم . کارگردانی که پا به عرصه کارگردانی میگذارد و اصول کارگردانی را سالها تمرین می کند لحن و سبکی پیدا می کند برای بهتر کردن کار و ایده هایی که باید در جهان اثر دربیاید . من بعد از چند سال تجربه در اصول کارگردانی ، کارگاهی کارکردن را تجربه کردم . در این نوع کار ، فضای بازتری دارم و فراتر از متن می روم و ذهن پویا تر است . چه گروه حرفه ایی باشد و چه نیمه حرفه ایی . خلاقیت بیشتری در کار کارگاهی هست و البته سخت تر هم هست . من حتی متن را هم با ایده شروع می کنم و معتقدم بازیگر به فضا و جهان اثر می رسد و خلق لحظه و رسیدن به نقش در این نوع کار ،اتفاق می افتد و این متدی است که سالهاست کارگردانهای حرفه ایی دارند کار می کنند . اما چیدمان گروهی من این بار نسبت به کار قبلی این است که بچه ها تجربه خوبی پیدا کرده اند و کار اولی نیستند و تیم حرفه ایی هستند . ما در این کار از کسانی بهره می بریم که تجربه بیشتری دارند مانند خانم آدینه سمنانی و مهران شجاع . تلفیقی از با تجربه و کم تجربه ها هستند . و از اینها به عنوان وزنه در کار استفاده کردیم .
کار قبلی شما در سالن محراب پرفروش بود و این بار هم شما همین سالن را انتخاب کردید با توجه به اینکه سالنی است که کمتر کارگردانی به واسطه مشکل فروش درگیشه این سالن آنجا کار می کند چرا این ریسک را کردید ؟ و تجربیاتتان در کار قبلی چقدر به این کار کمک کرد ؟
من اول از تجربیات کار قبلی بگم که بچه ها در ” همه دزدهادزد نیستند ” کار اولشان بود و آماده شدند برای بازیگری و یک متن . به مراتب زمان زیادی برد و در زمان بدی اجرا رفتیم و اسفند ماه که ریزش تماشاچی داشتیم . بچه ها صاحب تجربه شدند . دکور ما از کار قبلی سخت تر است ولی از پس آن بر آمدند و صفر تا صد کار را خودشان انجام دادند . طراحی لباسمان و موسیقی راخودشان کار کردند . تجربه کار اول خیلی کمک به ما کرد . ما فقط 12 پرسوناژ روی صحنه و کلا چهل نفر عوامل داریم . در مورد سوال دوم ، سالن محراب ده دقیقه با تئاتر شهر فاصله دارد ولی خیلی بی مهری به آن شده . جا دارد من از آقای گله دارزاده مدیر محترم سالن محراب تشکر کنم . ایشان انرژی خیلی خوبی به گروه من دادند . گروه جوان همانطور که پر انرژی هستند فضای حسی شان مثل شیشه می ماند و با یک سنگ ریزه می شکند ولی ایشان خیلی کمک کردند که گروه با اعتماد به نفس کار کند . اینکه دوباره در محراب اجرا می رویم اول به خاطر وجود آقای گله دارزاده است به خاطر حمایتهایشان و رابطه صمیمی شان با گروه و اینکه ایشان صاحب نظر تئاتر هستند . دیگر آقای یاحقی تهیه کننده کار پیشنهاد دادند که دوباره در این سالن کار کنیم چون گروهمان یکبار این تجربه را داشته و ریسک کمتری برایمان داشت.
و شما از آن دسته تئاتری هایی هستید که محراب را خانه تئاتری های تهران می دانید ؟
بله صد در صد . جالب این است که انرژی که به واسطه حضور آقای گله دارزاده وجود دارد ما را به آن سمت می برد .
شما روی متن های خوبی کار می کنید و این جزء سخت ترین کارهای یک کارگردان است . این طور که متن را خواندم ادبیات قجری کاملا رعایت شده و هم اینکه ظرافت های کمدی خوبی دارد و کارهای شما سمت کمدی سخیف و هجو نمی رود ولی کمدی در لحظه قشنگی دارد . ایجاد این نوع کمدی چگونه از سمت یک کارگردان میسر می شود ؟
من تشکر ویژه می کنم از قلم خانم سارا الهیان که خیلی خوب متن را آدابته کردند . به هر حال آدابته کردن یک متن و در آوردن یک دوره تاریخی برای یک نویسنده جوان، تبریک دارد . و در جریان کار ایشان هستم که سالها روی متن رومولوس کبیر مطالعه داشتند و دوست داشتند این کار را ایرانی کنند و در مشورتی که با هم داشتیم تصمیم گرفتیم اینگونه باشد . و جای تشکر دارد برای ایجاد این لحظات کمدی . و مرحله دوم کارگردان است که خوانش خوبی باید از متن داشته باشد . انقدر متن خوب فضای گروتسک را ایجاد کرد که کار من سخت شد چون کارهای بزرگ همانقدر که می تواند بالا ببرد با نداشتن یک خوانش خوب می تواند کارگردان را نابود کند .خیلی سعی کردیم از فضای کارگاهی که خیلی کمکم کرد استفاده کنیم . متن یک لحن کمدی دارد . کمدی تلخ ، گروتسک بودنش در همین است . بازسازی دوره قاجار ولی شخصیت ها واقعی نیستند . همه ما می دانیم در دوره قاجار چه اتفاقاتی افتاده و زمامداری آنها چگونه بوده است و در اصل الهام گرفته شده از آن دوره .مضحکه سریر مردگان بر اساس رومولوس کبیر دورنمات است . جهان اثر دورنمات یک فرازمانی فرا مکانی دارد به همین خاطر پایبند به یک موقعیت جغرافیایی نیست . یک پدیده بد انسانی را نشان می دهد که این پدیده می تواند در هر مملکتی اتفاق بیفتد . آدابته کردن این اثر ، باهوشی نویسنده را می رساند که دوره قاجار بهترین نمونه برای این برگردان از رومولوس کبیر است . در مورد درآوردن این لحظات هم باید بگویم من یک متد بازیگردانی دارم که برگرفته از تمام متدهای بازیگری است با لحن خودم . و خلق لحظه کردم با وجود خود بازیگرها و زمان زیادی هم برد تا به جهان اثر نزدیک شویم .
از مشکلاتی که در پروسه تمرین تا اجرا داشتید بفرمایید ؟
اول باید از شخصی نام ببرم که ای کاش همه گروه های تئاتری حامی چون ایشان داشتند ، سرکار خانم فضلی ریاست دانشگاه علمی کاربردی واحد 35 هستند . گروه ما آکادمیک است و دانشجویی است . خانم فضلی تمام دغدغه شان این بود از گروه دانشگاهی اش حمایت کنند . در خیلی گروه ها مشکل مکان تمرین است که ما نداشتیم و ایشان به ما کمک کردند . خیلی از ایشان ممنونم چون ما یک طبقه تمرین می کنیم و یک طبقه دکور می سازیم و یک طبقه آرشیو لباس داریم . مشکلات دیگر هم بارها بزرگان ما گفته اند . امیدوارم دانشگاه ها و شهرداری به کمک گروه ها بیایند .
شما در کار قبلی تان همه دزدها دزد نیستند ، از همین بازیگرها استفاده کردید . اینکه بازیگر چهره نمی آورید برایتان دغدغه نیست ؟ به لحاظ فروش گیشه . و تحت چه شرایطی از بازیگرهای متغیر استفاده می کنید ؟
ما اسم گروهمان از روایت به ژامک تغییر کرد . گروه تئاتر ژامک مبنای اصلی اش دانشجویان خودم هستند چون دارند در این فضا تربیت می شوند و خودشان هم بازیگر حرفه ای هستند . به مراتب با هر کاری که می روند جلو بهتر می شوند . و این آرزوی هر کارگردان و تهیه کننده ای است که بتواند یک تیم ثابت داشته باشد . خوبی گروه من این است که بچه ها دکور می سازند همه کارها را خودشان انجام می دهند . عکاسی می کنند . پایه اصلی من در تمام کارها همین تیم هستند ولی به فراخور قصه کار، بازیگران دیگری را هم دعوت می کنیم و بازی می کنند . من شخصا دوست دارم کار خوب گیشه را پر کند . حتی اگر بازیگر چهره هم بیاید و کار خوب نباشد نهایتا بازیگر چهره می تواند هفت روز را پر کند . اعتقاد دارم کار خوب باشد بازیگران چهره هم استقبال می کنند . منظورم از چهره حرفه ایی است . تاریخ نمایش را هم ورق بزنیم کارهای خوب سالن را پر کرده نه فقط بازیگر چهره .
در کار قبلی تان ، محسن اسلامی با وفاداری وقتی روی صحنه دچار عارضه شد تا پایان اجرا تحمل کرد و شما مجبور شدید خودتان به جای ایشان بازی کنید . چقدر معتقدید کارگردان باید بازیگر خوبی هم باشد ؟ این نوع مدیریت کردن چه کمکی به پیشبرد کار می کند ؟
خوب است که کارگردان خودش توان بازی هم داشته باشد . اتفاقی که سر کار قبلی افتاد که امیدوارم دیگر نیفتد و خدارو شکر محسن اسلامی سلامتی خودش را به دست آورد و الان در این کار حضوردارد . ولی اینکه کارگردان باید بازیگری بلد باشد من می گویم خوب است و خیلی در بازیگردانی کمک می کند .کار تئاتر نباید بخوابد .
دنیایی که با این فضا ساختید چه حرفی دارد ؟ چون ساختن فضای تاریخی در دنیای امروز سخت است ؟
ما یک شاه قاجار داریم که مشخصا معلوم نیست مال کدام دوره تاریخ است و مرغ پرورش می دهد و یک شاه اجنبی داریم که دارد حمله می کند به مملکت . حرف اصلی ما قدرت است . که مثل باتلاق همه را می کشد می آورد پایین . ما با یک پدیده که بشریت یک پایش همیشه قدرت است که عاملی است برای حسادت ، طمع . یک چاهی است که پر نمی شود و تمام امیال بد انسانی می تواند در آن جمع شود روبرو هستیم . ما هم سعی کردیم با بردن کار به سوی دفورمه کردن ، نه اینکه اکسپرسیونیستی کنیم . وام دار از فضای شبه اکسپرسیونیستی است . دکور و بازی ها را تئاتریکال کردیم . ما با بازی ایرانی رویرو نیستیم . با اینکه شخصیت ملیجک داریم ولی بازی ها فیگوراتیو و تئاتریکال است . لحن کار را گروتسک کردیم و کمدی تلخ . اگر قرار بود قلم این کار تراژیک باشد واقعا دردناک می شد .
برنامه ایی برای اجراهای بعدی دارید ؟
فعلا اسم یکی از آنها رام کردن بلغیث بر اساس رام کردن زن سرکش شکسسپیر است . بعدی پریزاد است که هر دو نوشته سرکار خانم الهیان است . یک اثر دیگر صندوقی هاست نوشته پیمان یاحقی تهیه کننده کار . یک اثر ادوارد و ننه که نوشته خودم هست و خانم هدیه رحمت نژاد آن را کارگردانی خواهند کرد .
خیلی کم اتفاق می افتد در ایران ،اثری اینجا اجرا شود و در کشوری دیگر با فرهنگی دیگر هم قابل درک باشد . کار شما چنین پتانسیلی دارد . شما به عنوان کارگردان برای کسانی که می خواهند چنین آثاری را کار کنند چیست ؟
من خودم را در آن جایگاه نمی بینم که توصیه کنم و اصلا کار من در این حد هست یا نه . ولی من یاد دارم آقای برهانی مرند در جشنواره ایپسن اگر اشتباه نکنم کاری را بردند که فوق العاده مورد استقبال قرار گرفت . خیلی دوست دارم کسانی مثل ایشان پاسخ شما را بدهند یا آقای رحمانیان که تجربه کار کردن در کشورهای دیگرو فستیوال های جهانی را دارند توصیه کنند و من گوش کنم .
کار شما انقدر مورد توجه بود که اساتید در زمان تمرینات شما آمدند و کار را دیدند . چه اتفاقی می افتد که یک کارگردان بدون اینکه در مافیایی باشد این سیر حصولی راطی می کند ؟
سوال خوبی است . دست تک تک اساتید را می بوسم که تشریف آوردند و کار را در زمان تمرین دیدند . اساتیدم محمدامیر یاراحمدی ، محمد رحمانیان ، امین حبیبی ، عباس رافعی و آقای راسخ تشریف آوردند . حضور این عزیزان قوت قلب من و گروه جوانم بود. از آنها آموختیم که اگر گروهی فردا روزی خواست من هم این کار را برایش انجام دهم . من فکر می کنم دوستان انرژی گروه ما را دیدند و تشریف آوردند . و خوشبختانه ما وصل به هیچ باند مافیایی هم نیستیم و فکر نمی کنم تئاتر انقدر مافیای بزرگی داشته باشد .
شما این نمایشنامه را دراماتورژی کردید؟
آقای یار احمدی نظارت روی متن داشتند و خیلی از ایشان تشکر می کنم .
حرف آخر
خیلی دوست دارم از الان منتقدین را دعوت کنم این کار را ببیند . ذهن مرا خیلی به چالش کشید . دوست دارم جلسه تحلیل این کار مهیا شود و در مورد جهان اثر و واقع ایی که اتفاق می افتد صحبت شود . و یک تشکر ویژه دارم از تمام بچه های گروهم و دست تک تکشان را می بوسم و هر کارگردانی آرزو دارد با چنین گروهی کار کند . و یک تشکر از آقای پیمان یاحقی می کنم که به عنوان تهیه کننده نقش خیلی خوبی داشتند و تهیه کننده تحصیلکرده ایی هستند که دغدغه تئاتری دارند و خیلی خوب فضاهای کاری خوبی برای ما ایجاد کنند .

photo_2016-08-10_04-04-43.jpg (600×600)

مهران شجاع متولد مردادماه 1356 است . وی سال 1375وارد دانشگاه ورشته تئاتر،گرایش بازیگری شده است . 

چرا با توجه به سوابقتان پذیرفتید با یک گروه جوان کار کنید ؟
گاهی کار صوتی و پادکست می کنم یا همان رادیو اینترنتی . این کار را یکی از دوستان به من معرفی کردند . روز اول که وارد گروه شدم یک جو صمیمی وجود داشت که من دلم خواست بمانم . اگر بخواهم بگویم شاید حرفها کلیشه ایی شود ولی هم جو بچه ها خوب بود هم خود سید حسن حسینی و هم قصه برایم اهمیت داشتند . ما هم جوان بودیم و کار کردیم . کاش آدمهایی که این تجربه ها را دارند غرورشان را کم کنند و با بچه های کم تجربه کار کنند . ما خودمان هم دوست داشتیم با افرادی که پیشکسوت هستند کار کنیم . ولی اگر شانس می آوردیم ما در کار آنها بودیم آنها سر کار ما نمی آمدند .
در مورد نقش شازده بفرمایید ؟
این کار یک فضای عجیب و غریبی دارد که صحبت از زمان قجر می شود ولی می توانیم بگوییم تاریخ گمشده است . خیلی از تاریخ صحبت نمی کنیم و صحت هم ندارد این کاری که ما به آن پرداختیم . یک شازده ای است که برای انتقام گرفتن از خودش و اجدادش و حکومت که مردم را اذیت کرده اند و روی استخوانهای آنها حکومتشان را بنا کرده اند دست به هیچ کاری نمی زند . کاری نداریم فلسفه درستی است یا نه ولی فکر می کند با این کار می تواند انتقام بگیرد . ما به ازای امروزی اش اگر نگاه کنیم در مورد همه ما ، کاری به سیاست نداریم ،حتی یک پدر هم می تواند این رفتار و سکنات را داشته باشد . ما باید به قضاوتهایمان نگاه کنیم . ما نه باید در مورد گذشته و آینده قضاوت کنیم . همین حال را درست زندگی کنیم کافی است . نمی دانم درست است یا غلط ولی من اینگونه می بینم .
مخاطب امروز ما چقدر نیاز دارد چنین نمایشهایی را ببیند ؟ اصلا می شود این نوع کارها را ادامه داد چون ما با این نوع کار نوستالژیا داریم ؟
اینکه ما مردم تئاتر بینی نداریم یک قضیه است . این سبک نه باید کم باشد نه زیاد . هر کاری باید اجرا برود . این نیست که بگوییم به خاطر مخاطب کم این کار را نکنیم . باید انقدر انجام بدهیم تا مخاطب جذب شود . انقدرکار تئاتر شریف است و لازم که نباید جلویش را گرفت .
ایجاد کمدی موقعیت کار بسیار سختی است . شما چگونه این موقعیت را ایجاد کردید ؟
انقدر در مورد این شکل کمدی حرف زده شده که رفته در ناخودآگاه ما . من در زندگی معمولی ام هم همینطور هستم و در این کار هم همین بودم . در زندگی عادی هم ممکن است یک موقعیتی پیش بیاد که کمدی باشد و من در این کار هم این موقعیت را زندگی کردم . اینکه بخواهیم حرفهای زشت و رکیک بزنیم برای خنداندن این جذاب نیست . این شکل کار، خوبی اش این است که ظریف ترین شکل کمدی است بدون هیچ توهین و حرف زشتی .
شما از چه زمانی به گروه پیوستید ؟
من خیلی دیر حدود یکماه آخر کار به گروه پیوستم چون چند نفری تعویض شده بودند . خوشحالم که در این گروه هستم و بچه های خیلی خوب و با استعدادی هستند .
پیامی برای مخاطبین دارید ؟
من از همه کسانی که تئاتر می بینند خواهش می کنم بیایند کار را ببینند چون بچه هایی که تئاتر کار می کنند خیلی زحمت می کشند و انسانهای شریفی هستند با استعدادهای زیاد . اگر کار امثال ما را نبینند خیلی اذیت می شویم . ما همیشه به اسمها دقت می کنیم و کار را می بینیم . در صورتی که شاید اسم بزرگی در کار نباشد ولی اجرای خوبی باشد . و اینکه بیایند و بلیط بخرند و بلیط مهمان نخواهند و از تئاترحمایت کنند . در غیر اینصورت ما باید فشار را تحمل کنیم چون ما با این کارها زندگیمان را اداره می کنیم و به نفس تماشاگران نیاز داریم .

photo_2016-08-10_04-04-38.jpg (600×400)

میلاد نظری

تجربه دستیاری در گروهی که همه جوان هستند و کار کارگاهی، همراه با ایفای نقش و طراحی صحنه چگونه است ؟ 

تجربه شیرینی است در کنار هم نسلان خودم بودن و بچه هایی که همه با هم شروع کردیم و یک گروه تشکیل دادیم . کار کارگاهی سخت است ولی لذت های خودش را دارد . درست است که سمت دستیاری دارم ولی همه یک پا دستیارند در کار . خوشحالم که می توانم یک باری را از دوش استاد بردارم حتی کم . ما با همدلی شبانه روزی دکور را آماده کردیم با هم . شب ها نخوابیدیم . همدلی شرط اصلی پیشرفت گروه ژامک بوده است .
در مورد نقش یاقوت بفرمایید که تیپ است یا شخصیت و چه پیامی دارد ؟
یاقوت یکی از ملیجک های قصر پادشاه است که از بهترین دوست های شازده است و از همسر و فرزندش هم به او نزدیک تر است . پیامش هم این است که شاید دیدگاه مردم به ملیجک طلخک باشد و خنداندن شاه اما یاقوت همدم شازده است ودر سختیها همراه اوست و نماینده مردم ستمدیده است در جامعه و حرفهایش را صادقانه می زند . ماهیت ملیجکی که در کارها دیدیم نیست . حرفهایش را در قالب طنز ول یواقعی می زند .
شما اولین بار هست که با چنین متنی روبرو می شوید ؟
من قبل دانشگاه در شهرستان کار می کردم ولی بیشتر کارهای تعزیه می کردم . ولی با یک گروه به نام قاب همکاری داشتم البته بازی نمی کردم ولی با این نوع کار آشنا بودم .
این نوع کارها با این سبک را طبق آسیب شناسی که از تماشاگران تئاتر دارید چقدر پر مخاطب می بینید ؟
بله خیلی می تواند خوب باشد چون دغدغه درستی نویسنده و کارگردان داشتند . جهان بینی اثر ما را به سمتی می برد که در جامعه داریم می بینیم . مردم می توانند با این نوع متن ها ارتباط خوبی برقرار کنند چون خاطره دارند با آن .
ترجیح می دادی بیشتر روی نقش تمرکزکنید یا از اینکه سه سمت در کار داری احساس رضایت می کنی ؟
من از اینکه سه مسئولیت در گروه دارم خسته نشدم و هیچ کدام دلیل بر کم کاری روی کار دیگر نمی شود . بازی و ساعات تمرین جداگانه است و در منزل هم روی نقش کار می کردم . دستیار کارگردانی هم یکسری وظایف دارد که شاید روی حالات جسمی تاثیر بگذارد ولی آسیب نمی زند به امور دیگر .
چند وقت است که تمرین می کنید ؟
ما از اوایل اردیبهشت شروع کردیم تا اواسط مرداد . میانگین روزی 7 ساعت تمرین داشتیم .
حرف آخر :
از همه بچه ها ی گروه و به نمایندگی از طرف بچه ها از استاد سید حسن حسینی تشکر می کنم . در جامعه امروز ما، ایشان بسیار فداکارند . از نسل جوان بیش از این باید حمایت بشود و چشم امید ما به پیشکسوتان این عرصه است .

photo_2016-08-10_04-04-52.jpg (600×426)

آدینه سمنانی از سال 1372 به صورت تجربی کار خود را با بازی در پایان نامه های دانشجویی آغاز کرده است . وی سابقه نویسندگی و کارگردانی تئاتررا در رزومه خود دارد . 

با توجه به سوابقتان دلیل انتخاب شما از این گروه جوان چیست ؟
در این سالها غیر از بازی نویسندگی و کارگردانی کردم که روی صحنه رفته است . دلیل انتخاب من این است که در هر گروهی این دیده نمی شود ولی در گروه ژامک یک انگیزه و تلاشی دیدم که در جوانهایی که امروزه تئاتر کار می کنند کمتر دیده می شود یک حس و حال سالهای 72 را داشتند و برایم تداعی کردند . همیشه سعی می کردند با هم یکپارچگی داشته باشند . با اینکه جوان هستند ولی فاکتورهای اولیه ایی که یک بازیگر باید داشته باشد را دارند و سعی می کنند تا جایی که می توانند از بدن و بیانشان درست استفاده کنند و درست به راهکارهای کارگردان گوش کنند .
در مورد نقش تان بفرمایید ؟ و اینکه نمونه این نوع متن ها را قبلا کار کرده اید یا اولین کارتان بوده است ؟
این متن چون اقتباسی از رومولوس کبیر بود و من دیده بودم برایم جذاب بود . و وقتی متن را خواندم دیدم نقش زن شازده خیلی پر رنگ تر از آن اجرا است . در واقع آنجا زن قدرتمند نبود و به نوعی مثل خود شاه ابله بود ولی در این کار خیلی خوب آدابته شده بود و این مرا جذب کرد . نمی توانم بگویم این نقش را تکرار کرده ام ولی زنی که رهبر باشد و تاثیر گذار قبلا بازی کرده ام . ولی شخصیت پردازی این نقش خیلی متفاوت است و در عصر دیگری اتفاق می افتد . من نقش زینت السلطنه را بازی می کنم که بانوی اول دربار است . و به نوعی سعی می کند اوضاع آشفته را تا جایی که می تواند درست کند ولی چون شاه حرف اول و آخر را می زند نمی تواند کاری بکند و تصمیم می گیرد خودش را از این منجلاب نجات بدهد .
اگر در جایگاه تماشاگر بودید دوست داشتید پیام این کار چه باشد که جذب دیدن این اثر شود ؟
من فکر می کنم که این نمایش حرفها و سرگرمی هایی دارد ودر پرده اول و دوم سرگرم می کند تماشاگر را ولی در پرده چهارم و پنجم حرف خودش را از اوضاع آشفته ایی که الان همه آدمهای جهان درگیر آن هستند یعنی گمگشتگی و سرگشتگی و هرج و مرج این پیام را دارد . برای کسانی که رومولوس کبیر را دیده اند جذاب است که بیایند و این نمایش را ببینند که آدابته شده و در عصر قاجار مطرح شده است .
حرف آخر
من یک خسته نباشید به کارگردان گروه می گویم برای اینکه خیلی بها دادند به دانشجویانشان و به آنها کمک کردند تا این کار اجرا برود . دوم اینکه کار به نفس تماشاگر بند است و این همه زحمت کشیده شده و دوست دارد دیده شود حتی اگر نقد کنند که ما البته از نقدها استقبال می کنیم .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×