چهره های سینمایی مهمان بچه های تئاتر باران

در گوشه ای از شهر من، خانه کوچکی است که ساکنانش آن را به آسمان پیوند زده اند. اگر روزی از بی مهری مردمان زمین دلت گرفت، سری به این آسمان بزن که در آن، چشمانی بی صبرانه چشم انتظار توست. در یک شب گرم تابستانی، در شب قدر کوچه پس کوچه های شهر مشهد را طی می کنم و زنگ خانه «بچه های باران» را به صدا در می آورم. بچه های باران که در آن خانه کوچک گرد هم آمده اند. سومین شب قدر است و امشب بچه های باران میهمانانی دارند که به جمع آن ها آمده اند. کمال تبریزی، رضا میرکریمی، عبدالحسین برزیده، حبیب رضایی و … .

جمعی از اهالی سینما که برای احیای شب قدر بیست و سوم ماه مبارک رمضان، به رسم سال های گذشته، راهی مشهد مقدس و حرم مطهر امام رضا(ع) شده اند، ساعتی هم میهمان خانه «بچه های باران» می شوند و لحظاتی از آخرین شب قدر امسال را با آن ها سپری می کنند.

اصغر همت، علی آشتیانی پور، محمد پیرهادی، سهیل جهان بیگلری، محمدصادق میرکریمی، مرتضی شعبانی و محمدعلی آهنگر دیگر هنرمندان سینما و تلویزیون هستند که به این میهمانی آمده اند تا در کنار هم عاشقانه شب قدر را قدر نهند و به مقام والای انسانیت در فضایی خالصانه و خاکی و بی ریا، عرض ادب کنند.

بغض و اشک کمال تبریزی

کارگردان نام آور کشورمان «کمال تبریزی» که امسال با همسرش مسافر شب قدر مشهد شده است، قطره های اشک را از گوشه چشمانش کنار می زند و این گونه با بچه های باران سخن می گوید: شب قدر امسال برای من حال و هوای دیگری دارد چون در بین شما هستم که به حقیقت توانمندی را زندگی می کنید. اولین چیزی که با دیدن شما در ذهنم شکل گرفت، این بود که از خیلی از جوان های به ظاهر سالم که انگیزه و هدفی ندارند، سالم تر و پر انگیزه ترید. «حبیب رضایی» هم احساس خودش را این گونه بیان می کند: خیلی احساس خوشایندی دارم از این که اینجا هستم. از این به بعد دعا می کنم که لااقل یک پنجم شماها اراده داشته باشم و نگاهم به زندگی یک پنجم نگاه شما باشد.

صحبت‌های تئاتری اصغر همت

«اصغر همت» هم می گوید: کیف کردم و لذت بردم وقتی اشک شوق و نه اشک ترحم، در چشمانمان جمع شد. به قول سیروس الوند «تئاتر مظلوم» نه، «تئاتر معصوم». امیدوارم روزی برسد که مسئولان هم به درد ما اهالی تئاتر که به ظاهر از لحاظ جسمانی سالم هستیم برسند و هم به درد شما.

رضا میرکریمی و معجزه بچه‌های باران

«رضا میرکریمی» هم می گوید: اول از سر تکلیف و به خاطر درخواست آقای تبریزی به اینجا آمدم اما حالا خیلی خوشحالم که اینجا هستم. خیلی انرژی می خواهد که بتوان یک جمع عبوس مثل ما را شاد کرد اما شما آن قدر پرانرژی هستید که انگار مثل یک پزشک ما را ویزیت و حالمان را خوب کردید. حالا که می توانید در چند دقیقه کوتاه معجزه کنید، باید از صبح تا شب مردم را ببینید، در جمع آن ها باشید و به آن ها روحیه و انرژی بدهید. «علی آشتیانی پور» هم که به گفته خودش، نمی دانست در جمع بچه های باران چه باید بگوید، فقط جمله کوتاهی بر زبان می آورد: احسنت به شما که توانستید این طور بازیگران و کارگردانان سینما را تسخیر کنید و آفرین به حال ما که امشب اینجاییم.

اعتماد به نفس بارانی‌ها از نگاه عبدالحسین برزیده

«عبدالحسین برزیده» هم می گوید: تمام تلاش شما امشب این بود که با اعتماد به نفس، خودتان را به اهالی سینما نشان دهید و چقدر زیبا این کار را کردید. چقدر قدرتمندانه این خواسته خود را به ما فهماندید. واقعا خدا را شکر می کنم که امشب این جا هستم و شب قدر را با شما سپری می کنم. «محمد پیرهادی» یکی دیگر از کارگردانان کشورمان هم می گوید: ممنونم که امشب به این جا دعوت شدیم و کار بچه ها عالی بود، توانمندی و انرژی فوق العاده. حرف های پایانی را هم «محمدعلی آهنگر» بر زبان می آورد: مدت هاست که با معلولان کار می کنم. اساسا کار با شما زندگی و عشق است.