واگویی واماندگی نسلی نو
اردبیل – هنر نمایش بیش از یک قرن در اردبیل قدمت دارد.اما آثار جدیدی مزههای نخستین تولد را میچشد که به تعبیر منتقدان، تئاتر استان را به پوستاندازی جدید و خلق زبان گفتاری متفاوت رسانده است.
تئاتر آنلاین – ونوس بهنود: صحنه مملو از کتابهایی است که کاربری خود را از خوانش به پایههای میز مشاجره تبدیل کرده است. آدمها حرکات شتابزده در پیرامون ستون کتابها دارند.
کتابهایی که تا همین دیروز ذهن آن ها را شکل میداد امروز اجسام فاقد تحرکی است که چگونگی و سایههای فکری این آدمها را به نظاره نشسته است.
زوج داستان نه خوشبخت هستند و نه بدبخت. هم دروغ میگویند و هم سوگند راستگویی به زبان میآوردند. لحظاتی میخندد و در عمق خندهها منجمد شده به نقطه دوری وا میمانند.
دوست مشترک بر روی ویلچر خود در باتلاق مشکلاتی که معتقد است مقصر هیچ یک نیست نشسته است. در رویاهایش حتی قدم زدنی کوتاه از این سر تا آن سر اتاق را مزه میکند. اما از روزی که قطع نخاع شده نه تمنای زیستن دارد و نه ماندن. دائم جملهای را نشخوار میکند. «گاهی آدم میماند بین رفتن و ماندن»
«تو را از من گرفتی» از آثاری است که کمتر در اردبیل مشابه خود را دیده است. اثری که به تعبیر یکی از نمایشنامهنویسان نه نقطه پایان دارد و نه آغاز. بیان و واگویی واماندگی اخلاقی نسلی نو است که دیگر از زبان کلاسیک تئاتر به ستوه آمده و میخواهد قالب جدیدی از ارتباطگیری با مخاطب را طرح کند.
جامعه متلاطم نیازمند متن پرتحرک است
طی سالهای اخیر با تحرک برخی گروههای نمایش در استان اردبیل میتوان حضور جدیدی از هنر نمایش را در استانی که قدمت تئاتر آن به بیش از یک قرن میرسد مشاهده کرد.
تا همین چند سال پیش اجراهای محدود و کلیشهای به رقابتهای مقطعی در برخی جشنوارهها محدود شده بود اما نقد مؤثر رسانه به همراه همت گروهی از هنرمندان موجب شده است، رنگ و رویی به چهره تئاتر اردبیل بنشیند و آثاری که این روزها از آن تحت عنوان فاخر یاد میشود، روی صحنه برود.
از ابتدای سال جاری آثار متعددی در سالنهایی که به واقع هیچکدام سالن تئاتر نیست و به درد جانکاه تئاتر اردبیل تبدیل شده است روی صحنه رفته و هنرمندان تلاش کردهاند با پشت کردن به مشکلات، صدای سکون تئاتر اردبیل را فریاد بزنند. فریادهایی که تعداد جمعیت علاقهمند به تئاتر را در این سالها افزایش داده و این روزها هستند کسانی که گوش تیز کردهاند تا پیام تبلیغاتی یک اجرا را بشنوند و به سالنهای دست و پا شکسته و البته اجراهای خوب قدم بگذارند.
نمایش «تو را از من گرفتی» کاری از گروه تئاتر باربد بیله سوار با همکاری گروه تئاتر عنوان از آثار پستمدرنی است که روی خط اخبار تئاتری اردبیل رفته است.
نمایشی که نگاه نو تئاتر ایران را از زبان هنرمندان اردبیلی به روی صحنه برد و گردوخاکی از دید سنتی و کلاسیک به تئاتر، نوشتار و بازی آن تکاند.
اثری که به زعم دستاندرکاران و تماشاگران نشان میدهد جهشهایی در تئاتر اردبیل قابل لمس است. جهشی که البته دور از چشم داوران تئاتر فجر نماند و این اثر به عنوان نماینده استان اردبیل به ۳۵ امین دوره جشنواره بینالمللی فجر راه یافت.
یکی از فعالان عرصه تئاتر معتقد است این اثر از جمله نمایشهایی است که میتوان به درستی بر معاصر بودنش تاکید کرد. این اثر هم در ادبیات نمایشنامه و هم در حیطه اجرا توانسته است شاخصه معاصر بودن را به خوبی به دوش کشیده و به سرانجام برساند.
محمدباقر نباتی در گفتگو با (تئاتر آنلاین) مهر تصریح کرد: نگاه مدرن و امروزی به مسئله اخلاق و امر اخلاقی در بزنگاه جامعه درگیر مشکلات مختلف در این نمایش شکل مناسبی یافته است.
وی افزود: «تو را از من گرفتی» در ساخت متن با ادبیاتی امروزی و با تکیه بر زاویه دید و منبعث از آثار مدرن ادبیات داستانی و دراماتیک لحظات نابی از کنش زبانی را خلق میکند؛ زبان در خدمت موقعیت نمایش است و شخصیتهای نمایش با این زبان است که میتوانند خود را معرفی کرده و سپس درگیر نمایش شوند.
نباتی معتقد است کشمکش دراماتیک این اثر پیرامون بنمایه امر اخلاقی میگردد؛ اخلاقی که در زمانه امروزین علیرغم تعارفهای لسانی و عرفی در برخورد با مشکلات درونی و نگرشهای مختلف به حضیض هم کشیده میشود و با خواستههای منفعت طلبانه بشری همراهی میکند.
برخی منتقدان دلیل رکود موقت تئاتر اردبیل را نبود نمایشنامههای قوی میدانند و برخی ضعف حمایتها از نمایشنامههای پر قدرتی که میتواند تماشاگر را میخکوب کند.
با این وجود بازیگر نقش مهران در نمایش «تو را از من گرفتی» معتقد است این روزها متنهای خوب در بازار تئاتر جان گرفته و یکی از دلایل موفقیت این نمایش نیز متن قوی، منسجم و جدید آن است.
نسبت به گذشته استقبال از تئاتر بهتر شده اما افسوس بسیاری از دختران اردبیلی به هنرهای نمایشی نبود حتی یک رشته بازیگری در دانشگاههای اردبیل استصادق مولایی در گفتگو با (تئاتر آنلاین) مهر تصریح کرد: به صورت معمول در شرایط فعلی جامعه دستهای از نمایشهایی که با بازی رئال همراه میشود به مراتب مخاطب بیشتری دارد.
وی با تأکید به ضرورت توجه نمایشنامهنویسان به سلیقه روز جامعه ادامه داد: در واقع نمایشهایی از این دست بیشتر وجهه ساختارشکنی دارند و میتوانند موردپسند سلیقه روز جامعه باشند.
بازیگر نقش مینو در نمایش «تو را از من گرفتی» نیز متن قوی نمایشنامه را یکی از علتهای موفقیت یک اثر دانست و افزود: به عقیده بنده در چنین فضایی لازم است نمایشنامهنویسان زن بیشتر مورد حمایت قرار گیرند.
سایه عباس پور به (تئاتر آنلاین) مهر گفت: نسبت به گذشته استقبال از تئاتر بهتر شده اما افسوس بسیاری از دختران اردبیلی به هنرهای نمایشی نبود حتی یک رشته بازیگری در دانشگاههای اردبیل است.
وی افزود: همین موضوع یکی از محدودیتهای بانوان علاقهمند به فعالیت در حوزه هنرهای نمایشی شده و در میزان تولیدات آن ها تأثیر منفی گذاشته است.
نمایش حرف مقابل صحنه در روی صحنه
عباس پور تأکید کرد: بر خلاف گذشته حضور بانوان در نمایشهای خود استان اردبیل بهبود یافته و عملاً بازیگران نشان دادهاند که پتانسیلهای قابلتوجهی در بین بانوان وجود دارد.
وی به یاد دارد که زمانی در یکی از نمایشها به دلیل نبود بازیگر زن، نقش وی به یک بازیگر مرد داده شده بود.
این بازیگر تئاتر تأکید کرد: امروز با فعالیت برخی گروههای نمایش از جمله گروه تئاتر عنوان بازیگران زن بسیاری روی صحنه توانمندی خود را اثبات کردهاند.
به گفته عباس پور چه در جمع تماشاگران و چه در جمع مسئولان از فعالیت بانوان در تئاتر حمایت میشود اما لازم است این حمایتها بهبود یابد.
به تعبیر این بازیگر در واقع در صحنههای نمایش میتوان دغدغهها، مشکلات و ضرورتها را طرح کرد و زمانی که نسبت برابری برای زنان و مردان روی صحنه وجود دارد، دغدغهها نیز به نسبت برابر طرح میشود.
این ادعا را میتوان از بازی عباس پور در نقش مینو، زنی که مدام در التهاب حل مشکلاتی که خود مقصر آن نیست مشاهده کرد.
مینو در طول و عرض صحنه میرود و برمیگردد و در آمدن و رفتنها سعی در پاسخ دادن به سؤالات بیپاسخ خود و دریافت واقعیتها دارد.
مهران، همسر مینو هیچ کمکی در پاسخ به سؤالات ندارد. بیشتر او را به تردید و گمانهزنی سوق میدهد. دروغ را بر خود مجاز میکند تا از مشکلاتی که مقصر آن نیست خود را برهاند.
علیرضا، دوست مهران نیز هر چند گمان میکند با دست خطها خود را به ثبات و آرامش نسبی رسانده اما بیش از دو همخانه دیگر در التهاب پاسخ به سؤالات بیپاسخ است.
عشقهایی شکل میگیرد و از دست میرود. نفرتهایی خلق میشود و با جا میماند. تماشاگر در ۴۵ دقیقه میتواند عمیقترین احساسات آدمی را در حالی که میان انبوه تماشاگران خود را تنها در محاصره بازی زندگی احساس کرده لمس کند.
نمایشنامهنویس اردبیلی معتقد است شخصیتهای نمایش که در خود اثر نیز دوباره و سه باره نگاشته و خلق میشوند در تکاپو هستند تا شاید هر یک بتوانند به آنچه که حس میکنند خوب است برسند فارغ از اینکه این امر تا حدی خواهد توانست رضایت دیگری را به دست آورد؛ گرچه رضایتمندی دیگری را برنمیتابد و آنچه بر جا میماند واماندگی و تعلل است.
به گفته نباتی پایانهای نامحتوم و غیر اعتباری از نکات قوت متن این اثر است که در صحنه اجرایی نیز تماشاگر را نه با یک پایان و نتیجهگیری منفرد که با نتایج منحصربهفرد به تک تک تماشاگران راهی دنیای واقعیتر میکند.
وی متذکر شد: شاید جذابیت اصلی «تو را از من گرفتی» همین ناپایداری و غافلگیری است که نویسنده اصلی متن و سپس نویسنده درون متن آن را خلق میکند و در پایان نقطه پایان نمیگذارد بر داستان.
نباتی تصریح کرد: این نگاه است که میتواند امر اخلاقی موردبحث در درون متن را بارورتر ساخته و به ما امکان مشارکت در دنیاهای برساخته خودمان را فراهم کند. دنیاهایی که به راستی پس از تماشای نمایش از آن خود ماست و اینک این مای تماشاگر هستیم که میتوانیم پایانهای متعدد دیگری بسازیم بر اساس تجربههای شخصی با مشاهدات اجتماعیمان.
به عقیده نمایشنامهنویس اردبیلی «تو را از من گرفتی» در حیطه اجرایی نیز همین ویژگی را می پروارند و با کارگردانی متناسب با متن میتواند تماشاگر را جذب دنیای درونی خود کند.
ما نیازمند زبان جدیدی در تئاتر هستیم
نباتی افزود: شاید بتوان گفت کارگردانی اثر یک قدم پیشتر از متن میگذارد تا مفاهیم متن برجستهتر و نمادینتر خلق شوند؛ طراحی صحنه موجز و کاربردی نیز توانسته است «تو را از من گرفتی» را اثری مدرن و معاصر به چشم آورد و تماشاگر اردبیلی را با شکل تازهای از طراحی کاربردی و نمادین مواجه کند. همه اینها البته در قدرت بازی بازیگران نمایش ارج و قدری بیشتر مییابد.
ما در گذشته، حال و آینده همزمان زندگی میکنیم امیدها و آمال و غمها را روی میزهایی که پایههای آن دانش گذشته ماست میریزیم و به تعبیری افکارمان را میشوریم و میگذاریم هوایی بخورد شاید نمناکی آن بگذردزمانی که بازیگران بر روی صحنه زندگی خود را به عقب برمیگردانند در واقع این تماشاگر است که بارها و بارها افکار خود و گذشتهاش را مرور میکند.
زمان در اثر «تو را از من گرفتی» سیال است. ما در گذشته، حال و آینده همزمان زندگی میکنیم. امیدها و آمال و غمها را روی میزهایی که پایههای آن دانش گذشته ماست میریزیم و به تعبیری افکارمان را میشوریم و میگذاریم هوایی بخورد شاید نمناکی آن بگذرد. دریغ از اینکه افکار بخشی از ما است و تا از اساس تغییر نیافته چیزی حاصل نخواهد شد.
کارگردان و نویسنده نمایش «تو را از من گرفتی» به (تئاتر آنلاین) مهر گفت: من در آثار تولیدی به دنبال زبان جدیدی از گویش دغدغهها هستم.
اکبر صادقی تصریح کرد: تئاتر ایران در حال پوستاندازی و تغییر مسیر از شکل کلاسیک به پستمدرن است؛ نسل جدید هنرمندان تئاتر تحصیل کرده بوده و تحصیلات خود را با تجربه آمیختهاند.
وی معتقد است تعریف تئاتر اما در ذهن مسئولان اصلاح نشده و همین تعاریف اصلاح نشده موجب شده است که تئاتر به گروه نخبگان و افراد خاص محدود شود در حالی که جامعه بدون تئاتر جامعه رشد یافته نیست.
وی متذکر شد: نگاه ناعادلانه و ناآگاهانه به کارکرد هنر نمایش موجب شده گسستی بین عموم مردم و تئاتر شکل بگیرد و این در حالی است که زمانی در آتن جمعیت شهر ۳۰ هزار نفر بود و یک سالن با ظرفیت ۳۵ هزار نفری دایر کرده بودند.
به عقیده صادقی نمیتوان به زبان گذشته با نسل جدید سخن گفت و لازم است تغییراتی در ساختار تولید آثار ایجاد کرد.
غفلت مسئولان از کارکرد تربیت اخلاقی تئاتر
جایگاه نمایش در ذهن برنامه ریزان چیست؟ در پشت میکروفنها نمایش هنر پویا و ضروری برای مردم تلقی میشود اما کارگردان اثری که به جشنواره فجر راه یافته جایگاه و تعامل متولیان را به این جمله نمادین محدود میکند. «به نام خدا. هیچ»
«تو را از من گرفتی» در وضعیتی به اجرای عمومی رفت که در طرح دغدغه اخلاق جامعه به مانند سایر تولیدات تئاتر روی یک سالن تخصصی را به خود ندید.
به گفته کارگردان این اثر با وجود اینکه تئاتر اردبیل با تحرک هنرمندان همراه است اما هنوز از کمبود سالن و نبود یک سالن استاندارد رنج میبرد.
«تو را از من گرفتی» در وضعیتی به اجرای عمومی رفت که در طرح دغدغه اخلاق جامعه به مانند سایر تولیدات تئاتر روی یک سالن تخصصی را به خود ندیدصادقی تصریح کرد: سالن تئاتر فدک که اغلب اجراها در آن به روی صحنه میرود به لحاظ استاندارد سالن تئاتر نیست و ما در اجرای نمایش «تو را از من گرفتی» حتی با نبود بلک باکس مواجه شدیم که بیشک در کیفیت اجرا اثر میگذاشت.
وی در خصوص سالن پلاتو مجموعه فرهنگی فدک اضافه کرد: سالن پلاتو نیز در اصل تبدیل یک انباری به سالن بود و سالن استانداردی نیست و کمبود نور و تهویه هوا دارد.
به گفته صادقی سالن بیضا اردبیلی نیز مدتی است در اختیار گروههای نمایش قرار نمیگیرد و از سوی فرهنگسرای سوم خرداد نیز عملاً غیرقابل استفاده شده است.
کارگردان تئاتر معتقد است در چنین وضعیتی بسیاری از آثار فاخر تولید میشود اما عملاً نمیتواند متناسب با طرح کارگردان اجرا شود.
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اردبیل که خود از مدیرانی است که حداقل در حمایت معنوی هنرمندان را تنها نگذاشته معتقد است نمایش باید در سبد فرهنگی خانوار قرار گیرد و حداقل بخشی از هزینههای غیرضروری به نمایش اختصاص یابد.
شفیع شفیعی به (تئاتر آنلاین) مهر گفت: دست دولت به لحاظ رکود اقتصادی خالی است اما تلاش میشود هر از گاهی حمایتهایی از گروهها صورت گیرد و در توسعه زیرساختها اقدام شود.
این اظهارات در حالی است که تالار شهر اردبیل به عنوان یکی از مجموعههای برخوردار از سالنهای استاندارد تئاتر از سه سال قبل کلنگ زنی شده و با سرعت لاکپشتی هنوز به بهرهبرداری نرسیده است.
از سویی وضعیت سایر سالنهای فرهنگی نیز مطلوب نیست و حتی پردیسهای فرهنگی قولی محقق نشده از سوی بخش دولتی محسوب میشود.
با وجود تمامی مشکلات سختافزاری و نرمافزاری تئاتر هنرمندان حمایت و همدلی مسئولان را رکن اصلی موفقیت هنرهای نمایشی میدانند.
بازیگر تئاتر مولایی معتقد است حمایت از هنر نمایش در اردبیل گرفتار بوروکراسی است و حتی در تخصیص مناسب امکانات موجود نیز بیتوجهی میشود.
شهرهایی که شهروندان تئاتر پسند تربیت کردهاند به مراتب در رشد و تعالی اخلاقی و فرهنگی موفقتر بودهاند و این در حالی است که رشد آسیبهای اجتماعی در خود اردبیل به دغدغه جدی تبدیل شده و هنوز که هنوز است نگاه اغلب مسئولان به سمت صحنه نمایش خم نشده است تا توانمندی آن را در تربیت اخلاقی جامعه باور کند.
«تورا از من گرفتی» به واقع بخشی از واماندگی تئاتر را نیز به نمایش میگذارد. واماندگی هنر. واماندگی اخلاقیات و واماندگی ذهن بشر در میانه هجوم مشکلاتی که مقصر هیچکدام نیست. به راستی چه کسی تو را، مجموعه آرامش اندیشه، دانش ژرف، رفاه فکری، آدمهای تأثیرگذار و تصوراتی که گمان میشد حقیقت محض است را از من و از تو گرفته است؟