نادر فلاح: تئاتر لذت بازیگری را دو چندان می کند
نادر فلاح یکی از نقش پذیرترین بازیگران تئاتر در این سالهای اخیر است که این روزها بیشتر از صحنه به آموزش تئاتر میپردازد. این بازیگر ارزشمند کرمانی فعالیتهای نمایشیاش را از سال ۱۳۶۸ با بازی در نمایشهای «شاه بازی، خیال بازی»، «پرده راز»، «همای و همایون»، «آخرین برومند» به کارگردانی مهدی ثانی در کرمان آغاز کرد. او علاوه بر بازیگری در تئاتر، سینما و تلویزیون سابقه کارگردانی تئاتر را نیز دارد. ایران تئاتر با این بازیگر گفتگویی انجام داده که در ادامه میخوانید.
** مدتی است در بازیگری تئاتر کم کار شده اید دلیلش چیست،آیا دلسرد شدهاید؟
دلسرد نشده ام. اما تصمیم دارم سختگیرانه تر از میان پیشنهادها کار انتخاب کنم و خیلی کار در تئاتر و سینما رد کرده ام.
** معمولا جزء بازیگرانی هستید که تلاش میکنید هر بار در نقشهای متفاوتی بازی کنید و برخی از بازیگران دیگر فقط در قالب نقشهای ثابت و یکسان بازی میکنند. این ویژگیها را چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید شیوه و نوع بازی را نمایشنامه یا فیلمنامه یا ریتم موجود در آن مشخص میکند. به هرحال اغلب نمایشها یا فیلمهای رئالیستی بازی یکسانی نیاز دارند. تفاوت در جایی بروز و ظهور پیدا میکند که با یک نمایش فرمیک و تجربهگرا روبهرو باشیم.
مثل بازیم در «وقتی ما برگردیم» و «دو پای آویزان مانده است» به کارگردانی ابراهم پشتکوهی یا کارهای دیگر. بازیگرانی هستند که نوع حرف زدن، ممیک چهره و واکنشهایشان را در کارهایهای مختلف تکرار میکنند. البته برای تماشاگر، دیدن چهره و بازی مورد توجهش با قالب ثابت ممکن است جذاب باشد. در تئاتر وسینمای اروپا بازی بازیگر اصلا دیده نمیشود. داستینهافمن در فیلم «توتستی» را در نظر بگیرید. اصلاهافمن همیشگی نیست. همینطور در فیلم «پاپیون» یا «مرد بارانی» هافمنی نمیبینید. بلکه کاراکتر یک دزد یا عقبمانده ذهنی درجلو چشم شما قرار میگیرد و اینقدر مسلط و درست نقشش را بازی میکند که شما خود واقعیش را فراموش میکنید. بازیگری که از تمام ابزارهای بازیگری متنوع استفاده میکند.
** با کارگردانهای بزرگی مثل کمال تبریزی و علیرضا کوشک جلالی کارکردهاید. به عنوان بازیگری که خاستگاه تئاتری دارید. به چه نحوی با کارگردانها تعامل دارید؟
نامها در برخورد من تفاوتی ندارد. من بازیگرم و مجری تفکرات کارگردان و خودم را در اختیارش قرار میدهم. باید درنظر داشته باشیم من به عنوان بازیگر قبول میکنم در فیلم و نمایش فلان کارگردان بازی کنم. طبیعی است که پذیرفته ام با او همکاری و تعامل داشته باشم و اگر این کار را انجام ندهم غیرحرفهای عمل کرده ام. البته اگر کارگردان درست و منطقی خواستههایش را مطرح کند. بازیگر وظیفه دارد کارش را انجام بدهد. در مواردی بازیگر هم درمورد نقشش پیشنهاداتی ارائه میکند و کارگردان هم ازبهترینهایش استفاده میکند.
** چقدرظاهر شدن در قالب آدمهایی با تفکرات و کنشهای متفاوت مثل شخصیت قاتل برون گرای نمایش «قطع دست در راسپوکن »برایتان چالش برانگیز است؟
به عنوان بازیگراین تفکر را دارم موقعی که کاراکترهای مختلف را بازی میکنم هرکدامشان انسانی با جهان خاص خودشان هستند و من باید این جهان را به درستی بازی کنم و در این قضیه کوتاهی یا بلندی نقش مهم نیست. تعریفم از بازیگری این است که باید نقش را ایفا کنم. همیشه در این دو – سه دهه ترجیح میدهم آرام و بدون هیاهو کار کنم و البته حضور در تئاتر لذت بازیگری را برای من دوچندان میکند وحرفه من است. البته هرمدیومی بازیگری است و شکل و شمایل خاص خودش را دارد. من اعتقاد دارم بازیگری نقشش را تا با قلبش نفهمد نمیتواند خوب بازیاش کند و البته گاهی مواقع نقشهایی را بازیگر قبول میکند که شاید چندان تعلق خاطری نسبت به آن ندارد.