«عبور از مه»؛ ساده، واقعی، بیریا اما خوش ساخت
نوشته: میم.نون / «آرتنا»
نمایش «عبور از مه» نوشته و کار «مجید کاظم زاده مژدهی» دوشنبه ششم بهمن در دو نوبت 16 و 18 در تماشاخانه مهر حوزه هنری اجرا شد.
داﺳﺘﺎن نمایش در باره زندگی فردی به نام الیاس است که با فریب مردم، امامزادهای دروغین میسازد و با این ترفند، زمین پدریاش را چند برابر قیمت در مجاورت امامزاده جعلی میفروشد. حالا که مدتی است آن مکان به وسیله اوقاف تعطیل شده، الیاس درصدد ساختن فیلم کوتاهی درباره آن واقعه است.
به گفته خود کارگردان: «این نمایش در جشنواره سوره ماه حوزه هنری موفق به دریافت چند جایزه شده. با توجه به تغییر سالن اجرا، ما تنها در ساخت دکور و صحنه تغییراتی را اعمال میکنیم، اما شیوه اجرایی نمایش همان رئالیسم جادویی خواهد بود.»
عبور از مه، نمایشیست از شهر رشت که در بین نمایشهای پرزرق و برق جشنواره سی و سوم بدون هیچ اعدایی خودش میدرخشد. جای همچین اجرایی در سالنهایی چون چهارسو و اصلی که تعلق یافته به نامداران و میهمانان خارجی،بسیار خالیست.
متاسفانه سالن مهر حوزه هنری در جایی پرت و دورافتاده قرار دارد و سالنش هم یک سالن نمایش نیست. اما عبور از مه با دو بازیگر در این سالن خوش میدرخشد.
طراحی صحنه کارآمد و بازیهای بسیار خوب با یک داستان واقعی، همهچیز دست به دست هم میدهد تا ما بالاخره در جشنواره سی و سوم یک تئاتر ببینیم آن هم از یک شهرستان!
متاسفانه شیوه رئالیسم جادویی که از ادبیات امریکای جنوبی نشات گرفته این روزها در تئاتر ما باب شده در صورتی که این شیوه ای در ادبیات است و عبور از مه نمیتواند چنین اثری باشد بلکه اثری رئالیستی مبتنی بر وقایعی فراواقعیست این به منزله این نیست که این اثر می تواند یک رئالیسم جادویی باشد.
متاسفانه ما سعی می کنیم همیشه خودمان را چارچوب یک سبک یا چهارچوب تعریف شده محصور کنیم درحالی که عبور از مه نمی تواند در تعاریف موجود بگنجد؛ اثری ست خوش ساخت و خوب که داستانش از یک ماجرای واقعی نشات گرفته است.
کارگردان همه چیز را درست انتخاب کرده؛ بازیگران، فضای نمایش و به خوبی از کف صحنه که معمولا در تئاتر ما به آن توجه نمیشود استفاده میکند. استفاده از یک فضای واقعی و حتی وجود آیفون در یک آپارتمان بسیار کارآمد است اما کاش رفت و آمد نور هم واقعی بود.
متاسفانه ضرباهنگ در تئاتر ما تعریف درستی ندارد و به آن بی توجه ایم و همیشه فکر می کنیم اگر نمایشی خسته کننده باشد یا ضرباهنگ کندی داشته باشد مشکل به اصطلاح ریتم دارد. اما شناخت موسیقی اینجاست که به داد کارگردان میرسد. عبور از مه همهچیزی درست است اما در میزانسن هایی تکراری، ضرباهنگش دچار اشکال میشود.
بر پایه واقعیت میزانسن ها می توانستند از تنوع بیشتری برخوردار باشند؛ البته واقعییتی که با یک مضمون فراواقعی گاهی اوقات چهارچوب رئالیستیک را در هم میشکند. بازی خوب دو بازیگر، در میزانسن هایی که بیهوده تکرار میشوند در حرکتهایی از دم در تا مبل و جلوی دوربین کمی دچار خلل میشود. ضرباهنگ نیز متعاقبن دچار مشکل میشود.
مشکل اساسی عبور از مه مضمون آن است؛ چرا در فرم بسیار خوب از آب درآمده؛ اما مضمونش سعی دارد از یک ایدئولژی خاص ترفدرای کند و شعارگونه اما زیرکانه یک ایدئولژی را برتر نشان دهد؛ آن هم به شکلی یک طرفانه و شعاری!
روبه رو قرار دادن دو شخصیت متضاد یکی کاملن ساده و بی پیرایه و دیگری کاملاً رند و منفی آن هم با توازیی نسبتن ضعیف کمی درام را دچار اشکال میکند و ذهن تماشاگر را یکسره سوق می دهد به سمت و سوی یک ایدئولژی حاکم که آنچنان صحیح نیست.
اما در کل عبور از مه اثری موفق است که باید دیده شود چرا که بهتر از تئاترهای پرمدعا در ساختار و فرمی قابل قبول ارائه میشود.
بازیگران این نمایش محمد رسائلی و علی بدرطالعی می باشند و سایر عوامل آن عبارتند از : دستیاران کارگردان : سینا کوزانی ، محمد کاظم زاده مژدهی ، دستیاران صحنه : علیرضا رفیق ، علیرضا ظهور طلب ، شهرزاد غلامی ، طراح صحنه : محمد رسائلی ، مجید کاظم زاده مژدهی ، طراح پوستر و بروشور : پرستو آزاد و عکاسان : علیرضا قاسم خانی ، علی پویان و علیرضا وحدی.