» تئاتر ایران » دولت نباید به‌ طور مستقیم از تئاتر حمایت کند
تئاتر ایران

دولت نباید به‌ طور مستقیم از تئاتر حمایت کند

اردیبهشت ۲۳, ۱۳۹۳ 3

رامبد شکرآبی گفت: بنظرم هنرمندان باید ازمسوولان فقط بخواهند برایشان سالن درست کنند و امکانات سخت افزاری مهیا کنند.
اجرای نمایش “من تمامی مردگان بودم”که اینروزها درسالن اصلی تئاتر شهر مشهد در حال اجرااست با استقبال خوبی مواجه شده که این اتفاق حاصل داستان وصحنه ارایی خوب وبازی بازیگران بویژه رامبد شکرابی وحدیث فولادوند است طی گفت وگویی با رامبد شکرآبی به این تئاتر ومسایل وحواشی کار پرداخته ایم که در ادامه می خوانید:
* جناب شکرابی می خواهم در همین ابتدا بگویم با اینکه تا به حال از شما تئاتر ندیده بودم ولی بازی شما و خانم فولادوند بازی خوب وروانی است وتماشاگر را راضی می کند مخصوصا قدرت بیان خانم فولادوند در این نمایش تحسین برانگیز بود.
** من سالی یک تئاتر بازی می کردم اما این تئاتر ها به اجرای عموم نمی رسید و غالبا جشنواره ای بود خانم فولادوند هم که بازیگری را از بازی در تئاتر شروع کرد. اما به دلیل زمان بر بودن تئاتر و همچنین اولویت داشتن کار تصویر به لحاط هزینه باعث شد از این هنر به نسبت هنر تصویر دورتر باشیم.
* وقتی خبر حضور شما در تئاتر “من تمامی مردگان بودم” قطعی شد با واکنش هایی در میان هنرمندان تئاتر مشهد روبرو گردید؟
* این اتفاق در تهران هم هست. رفتن بازیگرها به صحنه تئاتر همیشه با واکنش هایی همراه است و خاص فضای مشهد نیست. به نظر تئاتری ها، بازیگر تئاتر منفک از بازیگر سینما است البته در بازی بین این دو هنر هم تفاوت هایی وجود دارد ولی به نظر من پایه بازیگری بازی روی صحنه است و من خودم به عنوان بازیگر دوست دارم هر چند وقت یک بار بر روی صحنه تئاتر بازی کنم البته این احساس نه به دلیل این است که من به تئاتر به دید تفریح نگاه می کنم بلکه به این دلیل است که هنر تئاتر بازیگر را به وجد می آورد و یک پله سطح اورا بالا می برد.
تئاتر «من تمامی مردگان بودم» هم که هر کار سختی بود این سختی به لحاظ میزانسن، تغییر صحنه ها و گروه بزرگی بود که این نمایش را همراهی می کرد. اما همه عوامل زحمت کشیدند که مخاطب در هفتاد دقیقه، بیست و پنج صحنه پر از حرکت ببینند در حالی که در هیچ کدام از این ها صحنه ها سکته ای هم دیده نمی شود.
* توجه خاص به صحنه و صحنه پردازی یکی از شگردهای کارگردانی عبدالله برجسته است.
** بله وقتی من نمایشنامه را خواندم از متن خوشم آمد اما با خودم گفتم در نمایشی که قرار است صحنه هایی مثل صحنه قبرستان ماشین، پمپ بنزین، صندلی ریاست خسرو و… به سرعت عوض شوند ممکن است نتیجه کار مطلوب نباشد اما وقتی فیلم بازبینی را دیدم احساس کردم عبدالله برجسته بسیار خوب از پس این مسایل برآمده و حسرت خوردم چرا این قدر دیر با او آشنا شدم و خوشحال شدم جزئی از این نمایش بودم.
* با توجه به اینکه نمایشنامه «من تمامی مردگان بودم» برگرفته از داستان بهرام چوبینه شاهنامه است ودر حال حاضر هم نمایش های اقتباسی از آثار خارجی هم زیاد شده و نمایشنامه نویسان ما جسارت نوشتن کار ایرانی را ندارند فکر می کنید دلیل این مساله چیست و شما به عنوان بازیگر این کار را چه طور ارزیابی کردید؟
** من فکر می کنم رئوف دشتی و عبدالله برجسته عرق خاصی به خراسان دارند و این قصه هم قصه ای بومی است که برگرفته از شاهنامه است. البته تصور من این است که اگرچه که اسم ها برگرفته از داستان بهرام چوبینه هست و خط قصه هم شبیه این داستان هست. اما تفاوت قصه این نمایش با داستان اصلی زیاد است به نظر می رسد گروه نمایش نامه نویسان نگاه درستی به مقوله اقتباس داشته اند و شاید این دو بزرگوار خواسته اند بهرام چوبینه خودشان را بنویسند.
* از فضای کار در مشهد و در میان بازیگران مشهدی راضی بودید؟
** من تا سال 83 فقط یک بار در بچگی ام مشهد آمده بودم و الان به این اعتقاد رسیده ام که باید امام رضا(ع) زائرش را بطلبد اما از سال 83 سالی یک بار به بهانه پیشنهادهای کاری مختلفی که در مشهد داشته ام به مشهد می آیم .اما بازی در این نمایش اولین کار نمایشی من است که در مشهد اتفاق افتاده و انرژی خوب عبدالله برجسته و هنردوستی مردم مشهد در طول این کار باعث شد از همراهی با این گروه لذت ببرم.
* استقبال مخاطب چطور بود؟
** از روز اول همه صندلی های سالن نمایش پر بود و خوشحالم یک اثر مستقل این همه تماشاگر دارد البته معتقدم هنرمند نباید به کمک های دولتی چشم داشته باشد. سرمایه گذار دولتی بد نیست اما کار فاخر باید انجام شود چون باید به مقوله سینما، تلویزیون و نمایش حرفه ای نگاه کرد و ما موقعی می توانیم مدعی باشیم تئاتر پیشرفت کرده که برگشت سرمایه آن حتمی باشد. تئاتری که با حمایت نهادهای مختلف ساخته می شود و مخاطب اندکی هم دارد، فاخر نیست. تئاتر باید بتواند علاوه بر مخاطب خاص و حرفه ای مخاطب بیشتری را به سالن نمایش بکشاند مخاطبی که جذب فضای تئاتر شود، از دیدن تئاتر احساس لذت کند و حسی خوب او را از روزمره گی دور کند. اگر این حس منتقل شد تلاش کارگردان درست بوده و به نتیجه رسیده و در کنار یک حرکت فرهنگی نتیجه اقتصادی هم عاید شده است.
* البته حمایت مسوولان از هنر و فرهنگ اتفاق خوبی است…
** نظر من این است که هنرمندان باید از مسوولان بخواهند برایشان سالن درست کنند و امکانات سخت افزاری را مهیا کنند.در واقع دولت نباید به‌طور مستقیم از نمایش‌ها حمایت کند بلکه باید اجازه دهد هنرمندان خودشان انگیزه های کاریشان را حفظ کنند مثلا در مشهد با این پیشینه درخشان تئاتر باید یک تلویزیون شهری مختص تئاتر وجود داشته باشد تا هر بیننده ای با دیدن آن، در جریان اکران های تئاتر قرار بگیرد. به هر حال تبلیغات رکن اساسی هر کاری است در حالی که بسیاری از مشهدی ها هنوز از حضور ما در تئاتر شهرشان بی اطلاع اند.
* فکر می کنید برای مرکز گریزی بازیگران از تهران و حضورشان در اتفاقات هنری شهرستان ها چه شرایطی باید مهیا شود ؟
** من سال گذشته سفری به نهاوند داشتم. نهاوند یک شهرستان کوچک است و قابل مقایسه با مشهد نیست. این شهر تا سی و پنج سال پیش تئاتر فعالی داشته اما در حال حاضر اصلا تئاتر و نمایشی در آن اجرا نمی شود وقتی تئاتر ما اجرا شد مردم بسیار استقبال کردند . من فکر می کنم کاری که عبدالله برجسته کرد و از بازیگران تهرانی دعوت به همکاری کرد می تواند برای گروه های تئاتری شهرستان ها هم سرمشق باشد این مساله بهانه ای می شود که تئاتر شهرستان ها هم فعال شوند و هم بازیگران تجربه بازی در فضایی غیر از تهران را داشته باشند. اما به یاد داشته باشیم تئاتر خوب شهرستان فقط مرهون حضور بازیگران چهره نیست بلکه متن خوب و سایر عوامل موثر اند. مردم در کنار بازی بازیگران محبوبشان باید از کلیت نمایش هم راضی باشند تا لذت ببرند چون تئاتر یک هنر گروهی است مثلا در تئاتر «من تمامی مردگان بودم» عبدالله برجسته همه حلقه ها را به خوبی کنار هم چیده بود به طوری که اگر یکی از این حلقه ها کم می شد به کلیت کار آسیب می زد . اگرچه که بعضی از دوستان عقیده دارند محتوا و متن این تئاتر برای مخاطب عام سنگین بود اما به زعم من این نمایش آن قدر جذابیت های بصری داشت که من فکر می کنم هر کس این نمایش را ببیند با هفتاد درصد دیالوگ ها ارتباط برقرار کند لذت می برد و راضی از سالن بیرون می رود.
* با دیدن این تئاتر توقع مخاطب مشهدی هم از تئاتر شهرش بالا می رود.
** این اتفاق خیلی خوبی است .البته این نمایش به نسبت نمایش که بر روی صحنه جشنواره فیلم فجر رفت به علت کم شدن چند صحنه آسان تر هم شده است.
* شما در جریان بازی ایده هم می دادید؟
** ما دیر به گروه ملحق شدیم. بچه ها قبلا به خاطر حضور در جشنواره تئاتر تهران تمرین کرده بودند و اجرای جشنواره را رفته بودند اما من و همسرم سیزده روز فرصت تمرین داشتیم و این زمان برای تئاتر خیلی کم است مخصوصا که نمایش متنی سنگین هم داشته باشد به همین دلیل زیاد نمی شد در جریان تمرین این نمایش ایده داد اما به هر حال در حد کم این اتفاق می افتاد .
* با توجه به اینکه گروه از قبل چند اجرا رفته بود در مدت تمرین فقط شما دو نفر تمرین می کردید؟
** نه سایر بازیگران لطف می کردند و سر تمرین ها می آمدند. ما از روز اول روی میزانسن کار می کردیم و فرصت چندانی نداشتیم و عملا اجرای روز اول اولین اجرای کاملی بود که انجام شد و این ریسک بزرگی بود. البته همین جا نکته ای هم بگویم چون ما چند روز را در سال شهید هاشمی نژاد تمرین می کردیم باید بگویم این سالن، سالن بسیار خوبی است و به لحاظ آکوستیک، سن ، چیدمان صندلی ها ، سقف سن و ورود و خروج تماشاگر به مراتب از سالن تئاتر شهر بهتر است و حیف است این سالن تخریب بشود و باید قدر وجود آن را دانست. من احساس می کنم خود اهالی آن منطقه هم از این که آن جا از این رونق افتاده است، ناراضی اند.
* آن قدر کار در شهرستان خوب بوده که باز هم این تجربه برای شما و همسرتان تکرار شود ؟
** بله اما گاهی اوقات این امکان به دلایل مالی، زمان و مسایل دیگر برای ما فراهم نمی شود. به هر حال تئاتر وقت گیر است و باید زمان بیشتری را برایش گذاشت.
* غیر از تئاتر در حال حاضر مشغول چه کار تلویزیونی هستید؟
** من و همسرم دو سال است درگیر سریال معمای شاه هستیم. خانم فولادوند نقش فوزیه و من ارنست پرون را در این سریال بازی می کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×