برای تئاتر نفس بکشید/ برپایی رپرتوار برای گروهها یک ضرورت است
سرپرست گروه تئاتر «وَ ناگهان» درباره برپایی رپرتواری از آثارش توضیحاتی ارایه داد و از هنرمندان جوان تئاتر درخواست کرد تا برای تئاتر زندگی کرده و نفس بکشند.
روزبه حسینی سرپرست گروه تئاتر «وَ ناگهان» که رپرتواری از آثارش در تماشاخانه استاد انتظامی روی صحنه است درباره ارزیابی اش از فعالیت گروه های تئاتری در ایران به (تئاتر آنلاین) مهر گفت: گروههای تئاتری بعد از انقلاب همه نابود شدند تا اینکه در اواسط دهه هفتاد تا سال ۸۲ – ۸۳ چند گروه تئاتری خوب شکل گرفت که گروه من هم یکی از همان گروهها بود هرچند باقی گروه ها سرپرستانی دستِ کم ۱۰ سال بزرگتر از من داشتند. در این مدت گروه تئاتر «معاصر»، «امروز»، «زیتون»، «چریکه» و … دچار افت هایی شدند البته به جز بخش جوان گروه «پاپتیها»ی حمید پورآذری که همچنان فعال است.
وی ادامه داد: البته گروه «بازی» به سرپرستی آتیلا پسیانی که از سال ۶۸ شکل گرفته جریان خود را با فراز و فرودهای بسیاری همچنان ادامه داده است که در این میان برخی از جوانهای علاقمند به تئاتر تجربی نیز تلاش کردند خودشان را به جریانی شبیه به گروه «بازی» متصل کنند.
حسینی درباره شکل گیری گروه تئاتر «و ناگهان» توضیح داد: شکل گیری این گروه از سال ۱۳۷۸ آغاز شد. در این سال ها دهها جوان و غیر جوان آمدهاند و رفتهاند و در حقیقت ما در طول این سال ها در گروه سه برهه را گذراندیم. برهه اول زمانی بود که پرورش استعداد و پرورش اخلاق تئاتری بازیگران جوان یا هنرجویان برای من مسالهای مهم و جدی بود که این مهم آن چیزی بود که در ساختِ گروه از زنده یاد استادمحمد آموخته بودم.
کارگردان «دیوان تئاترال» یادآور شد: حدود چهار سال به همین منوال گذشت تا سال ۸۲. سال ۸۲ رفرمی اتفاق افتاد و نیمی از جوانها رفتند و به جای آنها ۷ یا ۸ بازیگر حرفهای و نویسنده و آهنگساز وارد گروه ما شدند که تقریبا سه سالی گروه را همراهی کردند اما متاسفانه بعد از آن به مدت ۸ سال کارهای گروه ما از طرف شورای ارزشیابی و نظارت توقیف شدند بنابراین تقریبا تمام این بازیگران حرفه ای جز سه یا چهار نفر از آنها مجددا از گروه جدا شدند.
این کارگردان و نویسنده تئاتر بیان کرد: با تعداد اندکی از بازیگران باقیمانده کار تئاتر را با کارهای کم جمعیتتر ادامه دادم تا فرودین ۹۴ که ۵۰، ۶۰ جوان را کنار هم جمع کردم. در این مقطع هم مساله استعدادیابی برای من مطرح بود و هم انسجام دادن گروه برای تئاتری با بنیه درست و اساسی با ترکیب آتلیه تئاتر بیژن مفید و کارگاه نمایش پیش از انقلاب البته با رفع معایبی که از آن آگاه بودم. به عنوان سرپرست توقعم از کسانی که به گروه من وارد میشوند، این است که برای تئاتر بمانند، برای تئاتر نفس بکشند و برای تئاتر زندگی کنند. فرقی هم نمیکند در گروه من یا جای دیگری مشغول به فعالیت باشند.
وی درباره دلایل برگزاری رپرتوار توضیح داد: رپرتوار اساس حفظ کردن و تداوم کاری در یک گروه تئاتری است بنابراین رپرتوار بهترین ناگزیری است که یک گروه باید هرچند وقت یک بار داشته باشد و گروه ما نیز خواهد داشت.
حسینی درباره نحوه انتخاب کارگردان ها و متون در رپرتوار گفت: ابتدا قرار بود ۶ جوان که با تجربیات و گرایش کارگردانی به این گروه آمده بودند، متونی از نویسندههای گروه را در زمانی کوتاه و منسجم روی صحنه ببرند اما هرکدام به دلیلی کنار رفتند و درنهایت ۳ کارگردان ماندند و ۳ نمایشنامه که این آثار تصادفا از من و هر سه هم اقتباسی بودند. طبیعتا رپرتواری که وجه تخصصی دارد باید آثارش را از یک نویسنده و در موضوعی مشخص مثل اقتباس انتخاب کند تا نتیجه کارآمدتر باشد چون در نتیجه ارزیابی راحتتر و نتیجه هم برای مخاطب و هم برای گروه تئاتری متمرکزتر خواهد بود.
وی درباره نمایش هایی که در این رپرتوار به صحنه رفته اند، بیان کرد: «چرا که صدای تو با صدای من آشناست» اقتباس از نوولی از مارک تواین به نام «نامههای آدم و حوا» است که فاطیما بهارمست کارگردانی آن را برعهده داشته است. «مزاحم بورخس نشو» اقتباسی از قصه بسیار کوتاه «مزاحم»، نوشته خورخه لوییس بورخس به همراه ترکیبی از تفکر و شخصیت خود نویسنده است که از اساس به خواست مرتضی حقیقتبیان نوشتم و حالا خودش متن را کارگردانی کرده است. سومین اثر «من در پوست شیرم نمیگنجم» نام دارد که رویکردی متفاوت به نمایشنامه شون اوکیسی نویسنده ایرلندی دارد و صبا آزادی کارگردانی کار را بر عهده دارد.
حسینی در پایان درباره دیگر برنامه های این گروه و رقابتی برگزار کردن این رپرتوار متذکر شد: برای اجراهای متعدد این رپرتوار در جاهای متفاوت و همچنین رپرتواری تازه در نیمه سال آینده برنامه ریزی خواهم داشت که ۲ کارگردان دیگر نیز به این جمع اضافه خواهند شد. همچنین هدف از رقابتی برگزار کردن این رویداد طبیعتا برپایی یک رقابت سالم بوده است تا بچهها به کیفیت کارشان و جذب مخاطب بیشتر فکر کنند و خود را در معرض داوری تکتک تماشاگران و داورانی متخصص در حوزههای مختلف بگذارند و در جزییات و کلیات ارزیابی شوند.
«من در پوست شیرم نمی گنجم» سومین نمایش از رپرتوار اقتباسی «وَ ناگهان» است که به نویسندگی و طراحی روزبه حسینی و کارگردانی صبا آزادی از ۵ شهریور ساعت ١٩ به مدت ٧ شب در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان روی صحنه رفته است.