بهزاد فراهانی: آتیلا هنرمند شجاعی بود و سبک کار طبیعی و نرمالی نداشت
به گزارش تئاترآنلاین، آتیلا پسیانی، بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون، روز جمعه 14 مهر، در سن 66 سالگی درگذشت. به همین مناسبت بهزاد فراهانی طی گفت و گویی در توصیف آتیلا پسیانی این چنین گفت:
به نظر من آتیلا هنرمند شجاعی بود و حیف شد که رفت، من به فاطمه، همسرش، ستاره دخترش و خسرو پسرش صمیمانه تسلیت میگویم و امیدوارم که بتوانند غم نبود او را تحمل کنند و این را فراموش نکنیم که همه ما مسافریم برخی زود چمدان سفر را میبندند و برخی دیر اما مهم این است که همه ما سفر خواهیم کرد. آتیلا انسان بزرگ، شریف و ارزشمندی بود و یکی از ارزشهای والای او داشتن مادری همچون خانم جمیله شیخی بود. خانم شیخی یکی از آدمهای بسیار بزرگی بود که هرگز نون به نرخ روز نخورد و سعی کرد که روی پسرش تاثیرات مثبت بگذارد و این کار را هم انجام داد، آتیلا از کارگردانهای جوانی بود که بی مهبا دست به کسب تجربه میزد و هیچ ترس و خوفی هم نداشت که تجربیاتش به دل مینشیند یا خیر، صرفا دوست داشت تجربیات خودش را به نمایش بگذارد و این نوعی از نگاه به هنر است، شاید بتوان کارهای آتیلا را به دو بخش تقسیم کرد یک بخش که تلاش کرد در کارهایش آوانگارد باشد و محصولات نو بیاورد و نو هم درو کند و در این عرصه هم نگاهی داشت به مادرش، آتیلا دوست داشت که هر از گاهی به تئاتر ملی هم نیم نگاهی داشته باشد.
اولین برخورد بهزاد فراهانی و آتیلا پسیانی
در ادامه فراهانی در پاسخ به این سوال که اولین برخورد و آشنایی شما با آتیلا پسیانی چه زمانی بود، اینگونه پاسخ داد:
اولین آشنایی ما در خانه مادر آتیلا رخ داد، خانم شیخی معتقد بود که بهترین قرمهسبزی را میپزد و من را هم دعوت کرده بودند تا یک روز ناهار در خانه آنها قرمهسبزی بخورم و به نظرم حرف خانم شیخی درست بود یکی از خوشمزهترین قرمهسبزیها بود و همانجا هم با آتیلا دوست شدم. چون من یک آشنایی با پسیانی بزرگ یعنی پدر آتیلا داشتم و صحبت کردن از ایشان باعث خوشحالی خانم شیخی شد و از آنجا دوستی بین ما رخ نشان داد و بعد هم در خانه تئاتر باهم بودیم، در هیئت مدیره انجمن بازیگران هم باهم بودیم و رفاقت بینمان هم پر رنگتر میشد.
در ادامه بهزاد فراهانی با شرح سبک کاری آتیلا پسیانی این چنین گفت: کار آقای پسیانی کار طبیعی و نرمالی نبود که با روند طبیعی تئاتر ملی و مسلط ما هماهنگ باشد و خودش هم بر این موضوع تاکید داشت که کاری انجام دهد که چندان مورد پسند عامه مردم قرار نگیرد و این موضوع در کار آتیلا وجود داشت و گاهی اوقات هم کاری را انجام میداد که با رسم و رسوم تئاتر عادی ایران هماهنگ نبود و طبیعتا این ماجرا با عکسالعمل تماشاگران زیادی مواجه میشد.

در انتها فرهانی در پاسخ به این سوال که چرا آتیلا پسیانی پیش از اینکه بیماریاش به این مرحله برسد حضور کمتری در عرصه هنری داشت، گفت: در گام اول آتیلا بیمار شده بود اما اصل ماجرا این است که دولتها در ایران تئاتر ملی و مردمی را بر نمیتابند و من این جمله را از چند وزیر هم شنیدهام که میگویند ما پول نمیدهیم که شما علیه ما کار روی صحنه ببرید، تئاتر اگر آزاد باشد، منتقد شرایط اجتماعی، شرایط روحی روانی مردم، وضعیت ارتباط مردم با حاکمیت و این موارد را در بر میگیرد، اما وقتی این نوع از نگاه تئاتر را بر نمیتابند طبیعتا مشکل ایجاد میشود. برخی با این شرایط کنار میآیند برخی به کار دیگر میپردازند اما در نهایت هنرمند خسته و آزرده میشود. متاسفانه این وضعیت وجود دارد اما من خسته نمیشوم.
این را هم به عنوان نکته پایانی میگویم که رفتن آتیلا برای همه ما تلخ و آزار دهنده بود به خصوص اینکه این مریضی بسیار او را آزار داد.