گفتوگو با ایمان زارع، بازیگر نمایش «اسب قاتلین»
به گزارش تئاتر آنلاین، ایمان زارع متولد 1370 شیراز، لیسانس حقوق، از سال 86 بازیگری را شروع کرده و از سال 87 بهصورت حرفهای وارد عرصه هنرهای نمایشی شد. تئاتر را زیر نظر جمشید طاهریان یکی از استادان تئاتر استان فارس آموخته و در آموزش تمرین بدن و بیان هم دستی بر آتش دارد. او بهعنوان بازیگر نقش اول نمایش «اسب قاتلین» به کارگردانی سیدمحمد هاشمزاده از شیراز در جشنواره تئاتر فجر حضور داشت. ایمان زارع در جشنواره تئاتر مناطق در بوشهر جایزه تقدیر بازیگری نقش اول مرد را دریافت کرد و نمایش «اسب قاتلین» به عنوان نمایش برگزیده به مفهوم مطلق چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر شناخته شد و جایزه ویژه هیئت داوران را برای گروه بازیگران به خانه برد. با او گفتوگویی کردهایم که در پی آن را میخوانید.
چرا بازی در نمایش «اسب قاتلین» را پذیرفتید؟
من همیشه کارهای سیدمحمدهادی هاشمزاده را دوست داشتم و دنبال میکردم و از اینکه آثارش نوگرا بود و همواره حرفی برای گفتن داشت لذت میبردم. توسط دوستی مطلع شدم برای آخرین اثرش دنبال بازیگر است، با شوق سر تمرین رفتم و وقتی با هم در مورد نقش صحبت کردیم، اشتیاقم برای همکاری بیشتر شد و بعد هم متن را که نوشته رضا گشتاسب است، خواندم که خیلی دوستش داشتم و با تمام وجود و انگیزه بالا، تمرینهایم را شروع کردم. این نقش هم از نظر متن و هم از نظر کارگردانی، سبکی بود که من همیشه دوست داشتم کار کنم. چون به نظر من یک نمایش باید در کنار نوآوری و خلاقیت، حرفی برای گفتن داشته باشد و مخاطب از دیدنش هم لذت ببرد و هم بیاموزد و «اسب قاتلین» همه این ویژگیها را داشت.
نقش « کَش» چه ویژگیهایی داشت و شما برای درک و ایفای این نقش چه کردید؟
نقش بسیار پر چالش و درعینحال جذابی است و چندین وجه دارد. اول اینکه تمام نمایش در ذهن کَش میگذرد و من باید تلاش میکردم آن حس را القا کنم. از طرفی این شخصیت در فضای فئودالیستی نمایش، از نوکری به اربابی میرسد و نشان دادن این سیر شخصیتپردازی کار آسانی نبود. هنگامیکه نوکر است در تکبهتک مراحل، باید سادگی، مظلومیت و معصومیت در چهره این شخص دیده میشد تا وقتیکه با مقدار زیادی عقده و تحقیر در وجودش، ارباب میشود به جایگاهی میرسد که جنون قدرت دیوانهاش میکند. از یک شخصیت بیاختیار و فرمانبردار تبدیل میشود به شخصی که دیکتاتور و غاصب است و جنون قدرت درنهایت کار دستش میدهد.
برای رسیدن به این نقش و درک کردنش مشورت کردم، کتاب خواندم، نمایش و فیلم دیدم، بهعنوانمثال برای بخشهایی که در قالب نوکر ایفای نقش میکردم، فیلم «12 سال بردگی» را دیدم و برای بخش دیکتاتور هم به شخصیتهای مشابه که متأسفانه در جهان زیاد هم هستند دقت کردم و رفتارهایشان را تحلیل و بررسی کردم. البته حضور محمد هاشمزاده هم بسیار کمککننده بود، چون کارگردانی است که با خلاقیت بازیگر موافق است و بازیگر را در راستای متن آزاد میگذارد.
آیا از دیدگاه خودتان در اجرای این نقش موفق بودید؟
اول از همه تماشاگر باید بپذیرد و تایید کند و کارگردان از بازیام احساس رضایت کند، اما من بهعنوان بازیگر این نقش، تمام تلاشم را کردم و «کش» نقشی است که تا آخر عمر در ذهنم باقی میماند. چون چالشهای زیادی داشت هم در شخصیتپردازی و هم در اجرا و نورپردازی. من خیلی دوستش دارم و از بازی کردنش خیلی راضی هستم و همیشه با رضایت به آن فکر میکند.
بهطورکلی حضور در گروه نمایش «اسب قاتلین» و همراهی با تعداد زیادی بازیگر چگونه بود؟ از چالشها، محاسن و احیاناً معایبش بگویید…
بازی در نمایش «اسب قاتلین»، یکی از بزرگترین شانسهای زندگی من بود و این افتخار را داشتم که با یک گروه بازیگری خیلی قوی کار کنم. من از اواسط کار به گروه اضافه شدم و وقتی سر تمرینها دیدم که گروه بازیگری چقدر خوب کار میکنند، انگیزهام چند برابر شد. انرژیهای مثبتی که از همبازیهایم دریافت میکردم به من هم انگیزه میداد. وقتی وارد سالن تمرین بشوی و ببینی فضا پر از انرژی مثبت است، چه بخواهی و چه نخواهی تشویق میشوی که کارت را به بهترین شکل انجام بدهی. از بازی در این نمایش بسیار احساس افتخار و رضایت دارم. این گروه نمایشی هم در زمینه کارگردانی و هم بازیگری، بسیار یکدست و همدل و همفکر هستند. «اسب قاتلین» هم بازیگر فرم داشت و هم بازیگر دیالوگدار و نقش َکش بهنوعی وسط بود. بعضی قسمتها با بازیگران فرم بازی داشتم و قسمتهایی با بازیگرانی که دیالوگ داشتند و اینکه بتوانم با کل گروه بازیگری رابطه و تعامل داشته باشم، تجربهای شیرین و بهیادماندنی بود.
شما به همراه همبازیهایتان از چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر جایزه گروهی بازیگری دریافت کردید؛ این اتفاق را چطور ارزیابی میکنید؟
دریافت جایزه بازیگری گروهی صددرصد اتفاق خوبی است و نشان میدهد هیچکدام از بازیگران خارج نبودند. همه در یک سطح بودند و داشتند درست پاسکاری میکردند. فکر میکنم این جایزه بسیار ارزشمندی است که خیلی در جشنوارهها تکرار نمیشود و وقتی ما شایسته دریافتش شناخته شدیم یعنی گروه بازیگری یکدست بوده و ارتباط خوبی بین همه بازیگرها چه بازیگران فرم و چه بازیگرانی که دیالوگ داشتند برقرار شده بوده. خدا را شکر میکنم که همه دیده شدند و از اینهمه زحمت و سختی که کشیدند نتیجه گرفتند.
تجربه حضور در رویداد بزرگی چون جشنواره تئاتر فجر برای شما چه آوردهای داشت و انتخاب «اسب قاتلین» بهعنوان نمایش برگزیده به مفهوم مطلق جشنواره مسئولیتتان را در جایگاه نماینده تئاتر یک استان پهناور بیشتر میکند؟
حضور در جشنواره فجر آوردههای بسیاری داشت. آشنایی با گروههای دیگر و دیدن تئاترهایی با سبکها و متنها، فنها و بازیهای مختلف بسیار ارزشمند است. با دیدن هر اثر، نقاط قوت و ضعفش را میبینم و سعی میکنیم یاد بگیریم. حتی در برخی کارها حتی ایرادهای خودم را میدیدم و با خودم میگفتم این مشکل تو هم هست و باید برطرف شود. خود من در همین جشنواره با خیلی از هنرمندان و همکارانم از سراسر ایران و سایر کشورها که در بخشهای مختلف خیابانی، بینالمللی و صحنهای حضور داشتند، دوست شدم که همین موضوع خارج از بحث جایزه میتواند آورده مهمی باشد، چون این دوستیها هست که میماند و همه این آوردهها در راستای یادگیری است.
در مورد برگزیده مطلق جشنواره شدن، باید بگویم باعث میشود انتظارات خودمان از خودمان و دیگران از ما بالا میرود و این خیلی خوب است چون باعث پیشرفت و تفکر و تلاش بیشتر میشود. امیدوارم بتوانم بهعنوان عضو کوچکی از نمایش «اسب قاتلین» از این عنوان دفاع کنم و در کارهای بعدی، بهتر و بهتر باشم و به این انتظارات پاسخ خوبی بدهم. باید بیشتر مطالعه کنم، بیشتر بیاموزم و بیشتر تمرین کنم تا آثار بهتری را ارائه بدهم.
بهطورکلی جایگاه جشنواره تئاتر فجر را در تئاتر کشور چگونه ارزیابی میکنید؟ مهمتر آنکه برگزاری جشنوارهها چه کمکی به ارتقای تئاتر استانها میکند؟
جشنوارهها بهطورکلی خیلی مفید هستند و جشنواره فجر هم که در دنیا جایگاه خودش را پیداکرده است. وقتی تئاتر همه کشور را یکجا ببینیم و ارتباط برقرار کنیم بدون تردید باعث ارتقای تئاتر میشود. اینکه اهالی تئاتر از کشورهای دیگر یا حتی داخل کشور خودمان از هر اقلیت مذهبی و زبان و نژادی دعوت شوند تا یکجا جمع شوند و با هم رقابت و رفاقت کنند، بسیار ارزشمند است. هنرمندان مناطق مختلف با هم آشنا میشوند و لهجه و زبان و شرایط اقلیمی یکدیگر را میشناسند که دانستنش برای هر بازیگر، ابزاری خواهد بود که در زمانش استفاده میکند. در کنارش، بحث رقابت هم سازنده است. من بهعنوان بازیگر وقتی میبینم بازیگری از استانی محروم و با شرایط سخت آمده و بازی بهتری از من ارائه میدهد، با خودم میگویم باید از او یاد بگیرم و همسطح او شوم. کاش امکانی مهیا شود که بعد از جشنوارهها و در طول سال هم هنرمندان هر استان بتوانند آثارشان را در استانهای دیگر اجرا کنند و تعامل بین تئاتر استانها محدود به جشنوارهها نشود و همیشه وجود داشته باشد.
آینده حرفهای خود را در تئاتر چگونه میبینید؟
در تئاتر نمیشود آیندههای خیلی دور را دید چون تئاتر بااینکه هنر قدسی است، نسبت به هنرهای دیگر مظلومتر و محرومتر است؛ اما من بسیار به آینده خوشبین هستم و تلاشم را میکند که ایرادهایم را برطرف کنم و بازیگر بهتری باشم و مطمئن هستم روزی اتفاقهای خیلی خوبی برای ایمان زارع میافتد و تئاتر هم به جایگاهی که شایسته است، میرسد.
و حرف آخر؟
از سیدمحمدهادی هاشمزاده تشکر میکنم که به من اعتماد کرد و از کل گروه نمایش که همیشه به من انگیزه میدادند. تا وقتی پاس خوب دریافت نکنی نمیتوانی گل بزنی. آرزو دارم تئاتر در کشور ما به جایگاه اصلیاش بازگردد. انشاءالله در شرایط بهتری بتوانیم جشنوارهها را برگزار کنیم. حال مردممان خوب باشد و با خوشحالی به تماشای تئاتر بیایند. دستکم برای تماشای نمایش دغدغه مالی نداشته باشند و همه شهرها سالنی برای تمرین و اجرا داشته باشند و نمایش به صحنه ببرند. همه استعدادها در رشتههای نور، گریم، بازیگری، کارگردانی و… دیده و حمایت شوند تا بتوانیم هنرمان را به دنیا معرفی کنیم و در جشنوارههای بینالمللی حضور تأثیرگذار داشته باشیم.
منبع: ایران تئاتر