گالریداری در ایران از خیال تا واقعیت
سابقه گالریداری مدرن و حرفهای در ایران به دهه ۴۰ بازمیگردد ولی با گذشت بیش از نیم قرن، این حرفه هنوز تعریف مشخصی ندارد و هر کس با داشتن کمترین شرایط لازم میتواند یک گالریدار باشد!
سابقه گالریداری مدرن و حرفهای در ایران به دهه ۴۰ بازمیگردد ولی با گذشت بیش از نیم قرن، این حرفه هنوز تعریف مشخصی ندارد و هر کس با داشتن کمترین شرایط لازم میتواند یک گالریدار باشد!
سابقه گالریداری مدرن و حرفهای در ایران به دهه 40 شمسی بازمیگردد، زمانی که برخی از نقاشان مدرنیست برای نمایش آثارشان احساس نیاز کردند و به دنبال آن گالری سیحون با مدیریت معصومه سیحون راهاندازی شد که هنوز هم به عنوان قدیمیترین گالری مدرن ایران فعالیت میکند.
اما پیش از آن، در سال 1328 نخستین گالری ایران با عنوان «آپادانا» راهاندازی شده بود که مدیریت آن را محمود جوادیپور با همکاری حسین کاظمی و هوشنگ آجودانیا بر عهده داشتند، این گالری بعد از یک سال فعالیت به دلایل مختلفی تعطیل شد. گالریهای «استتیک» به مدیریت مارکو گریگوریان، «کبود» به مدیریت پرویز تناولی، «گیلگمش» به مدیریت هانیبال الخاص از دیگر گالریهای اولیه در ایران بودند که بعد از مدتی فعالیت یکی پس از دیگری تعطیل شدند.
اکنون بیش از نیم قرن از آن روزها میگذرد و گالریداری در ایران همچنان به عنوان حرفهای تعریف نشده باقی مانده است.
هر روز بر تعداد این گالریها و متقاضیان به راهاندازی گالری در ایران و به خصوص تهران افزوده میشود در حالی که شرایط خاصی برای گالریدار شدن در نظر گرفته نشده است، هیچ آموزشگاهی این رشته را تدریس نمیکند و هیچ استاد مشخصی هم برای آموزش این رشته وجود ندارد.
همه گالریها بر اساس میزان تجربه، شناختشان از فرهنگ و هنر ایران و همچنین هنر روز دنیا و توانایی مدیریت و بازاریابی خود در ایران فعالیت دارند که کم و کیف آن با هم متفاوت است. برخی توانستهاند با تکیه بر همین تجربیات، شناخت هنری و …استعدادهای جوان را شناسایی و به جامعه هنری معرفی کنند، راه به بازارهای جهانی باز کنند، هنر ایران را در دیگر کشورهای دنیا نیز به نمایش بگذارند و به فروش این آثار در سطح جهان فکر کنند و برخی هم صرفاً به برگزاری یک یا دو نمایشگاه در طول سال بسنده میکنند تا مجوز گالری آنها باطل نشود!
اما به راستی گالریداران چه اندازه با هنر مدرن و معاصر ایران آشنایی دارند، چه شناختی از هنر گالریداری و مقوله اقتصاد هنر دارند؟
آیا گالریداری در ایران نیازمند بررسی و دقت بیشتر در اعطای مجوزها و نظارت بیشتر و کارشناسی شده از سوی مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد است؟ یا آن که باید مسیر رشد روزافزون این گالریها بدون سختگیری همچنان ادامه یابد و در رقابت میان این مؤسسات خصوصی است که برنده این میدان میماند و بازنده به ناچار باید صحنه را ترک کند؟
شرایطی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای داشتن گالری اعلام کرده است به شرح زیر است:
«نگارخانه؛ مؤسسهای است دارای حداقل یک تالار که کار اصلی آن برگزاری نمایشگاههای آثار تجسمی مانند: نقاشی، نگارگری، مجسمهسازی و غیره است که در ایران این مؤسسات نگارخانه نامیده میشود اما برخی از آنها هنوز عنوان گالری را دارند.
شرایط
1- نداشتن سوء پیشینه
2- دارا بودن سابقه شرکت در نمایشگاهها، گواهی، تقدیرنامه، یا هر گونه مدارک و سوابق هنری.
3- دارا بودن مدرک تحصیلی کارشناسی هنری
4- دارای حداقل 25 سال سن (متأهل) و 27 سال (مجرد).»
شرایط اعطای مجوز به گالریها، تعریف گالریداری در ایران، ویژگیهای یک گالریدار حرفهای و موفق و … از جمله موضوعاتی است که آن را با تعدادی از گالریداران و کارشناسان هنری به بحث و بررسی گذاشتهایم که این گفتوگوها در روزهای آینده منتشر میشود.
فارس