» آرشیو مطالب » زخم «ناسور» بر تن عشق‌ ناکام/ وقتی یک تجددخواه قربانی شد
آرشیو مطالب - برگزیده - تئاتر ایران

زخم «ناسور» بر تن عشق‌ ناکام/ وقتی یک تجددخواه قربانی شد

اردیبهشت 13, 1395 0

نمایش «ناسور» نوشته خیرالله تقیانی پور و کارگردانی افسانه زمانی که اشاره به عشقی قربانی شده در دوران مشروطه دارد از ۱۹ ردیبهشت ماه اجرای عمومی خود را در تالار حافظ آغاز خواهد کرد.

تئاتر آنلاین – آروین مودن زاده: افسانه زمانی نویسنده و کارگردان تئاتر سال هاست که در حوزه نمایش های ایرانی و تئاتر عروسکی فعالیت می کند و علاقه مند است که در این حوزه دست به تجربیات تازه ای بزند. در راستای همین تجربیات قصد دارد از ۱۹ اردیبهشت ماه نمایش «ناسور» را به صحنه ببرد. این اثر نمایشی پیش از این در هفدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی نیز به صحنه رفته بود که قرار است با تغییر تعدادی از بازیگران اجرای عمومی خود را در تالار حافظ آغاز کند.

خیرالله تقیانی پور نویسنده «ناسور» متن را براساس طرحی از افسانه زمانی به نگارش درآورده است. «ناسور» در اجرای خود از شبیه خوانی،‌ نقالی، ترنا بازی و مجالس شادی آور زنانه بهره برده است و نمایش همانند شیوه اجرایی نمایش های سنتی روی سکو اجرا خواهد شد. نسیم ادبی، رویا میرعلمی، گیتی قاسمی، الهه شه پرست و علیرضا آرا بازیگران این اثر نمایشی هستند.

رخدادهای «ناسور»در ۲ زمان مختلف یعنی مشروطه و اوایل دوران پهلوی رخ می دهد، به این ترتیب که ملک خاتون که در زمان مشروطه در یک خانه باغ در زمان قاجار زندگی می کند مجبور می شود عشق زندگی اش را نابود کند. این زخم ناسور مدت ها در وجود این زن باقی می ماند، اما او سال ها بعد در اوایل دوران پهلوی زمانی که دیگر پیر شده است با برپایی مجلس زنانه شبیه خوانی یوسف و زلیخا می خواهد زخم وجودی اش را بازگو کند …

برای تهیه گزارش از تمرین نمایش «ناسور» که روزهای آخر تمرین را سپری می کند به تئاتر شهر می روم. گروه نمایشی در پلاتوی اجرای تئاتر شهر مشغول تمرین و آماه شدن هستند. وارد سالن که می شوم انگار پا به دنیایی گذاشته ام که از کارگردان گرفته تا بازیگرانش همگی زن هستند چون علیرضا آرا بازیگر نقش ذبیح در تمرین حضور ندارد و افسانه زمانی خودش در نقش ذبیح قرار گرفته و با دردست داشتن نمایشنامه جای او بازی می کند. البته گروه موسیقی نیز با هدایت و آهنگسازی عنایت خادم بشیری گوشه ای از سالن نشسته اند و با تار و کمانچه و تنبک گروه بازیگران را در صحنه های مختلف همراهی می کنند.

بعد از گرفتن صحنه مورد نظر، نسیم ادبی مشغول صحبت با گروه موسیقی می شود تا بتواند راحت تر با آنها هماهنگ شده و صحنه مورد نظر را که نیاز به مضحکه خوانی و مطربی دارد به درستی بازی کند. در گوشه دیگر سالن نیز افسانه زمانی مشغول راهنمایی دیگر بازیگران و تاکید روی نکاتی است که در طول تمرین آن صحنه به ذهنش رسیده است.

حکایت قربانی شدن یک مطرب تجددخواه

«ناسور» حکایت یک مثلث عشقی و ناکامی هر سه ضلع این مثلث در این عشق است. ملک خاتون با بازی نسیم ادبی، زن جوانی است که به عنوان ندیمه و مطرب برای بهبود حال دختر خانه پری بانو (رویا میرعلمی) از افسردگی و اتفاق ناگواری که در کودکی برایش رخ داده پا به خانه اعیانی آنها می گذارد و این آغاز ماجرایی است که پایان خوشی ندارد. قصه «ناسور» قصه ناکامی ها، دم نزدن ها و عشق یک طرفه ملک به ذبیح، مطرب و خواننده مشروطه خواهی است که از کودکی تحت حمایت او بزرگ شده و برای آموزش موسیقی به پری بانو وارد خانه اشرافی و باغ بزرگ قجری آنها می شود اما غافل از اینکه ورود ذبیح به این خانه اشرافی آغازگر عشق پری بانو به ذبیح است و پایان ناخوشایندی دارد.

در استراحتی که کارگردان به گروه بازیگران و عوامل نمایش می دهد به سراغ نسیم ادبی بازیگر نقش ملک خاتون می روم. ادبی باوجودی که برای اولین بار است که در نمایشی ایرانی بازی می کند اما کاملا با نقش هماهنگ شده و به درستی و با ریتم درست صحنه هایی را که نیاز به خواندن دارد، بازی می کند.

وی در این باره به (تئاتر آنلاین) مهر می گوید: از آنجا که تا به حال در چنین آثاری بازی نکرده ام کمتر کسی می داند که علاقه مند به بازی در نمایش های ایرانی هستم. خودم خیلی دوست داشتم در چنین آثاری بازی کنم اما کمتر فرصت تماشای این آثار برایم پیش آمده است. زمانی که خانم زمانی برای اجرا در جشنواره آیینی و سنتی پیشنهاد بازی در «ناسور» را به من داد ابتدا کمی ترسیدم چون نقش ملک نقش کلیدی در این نمایش است و در دو زمان مختلف جوانی و پیری و پریشانی وی روایت می شود. در کنار این مساله بازی های ایرانی از جمله نقالی، شبیه خوانی و… نیز در این نمایش وجود داشت که به نظرم هرکدام از این بازی ها یک ژانر تخصصی هستند و بازی کردنشان نیاز به تخصص و آموزش ویژه ای دارد بنابراین من باید یک دوره آموزش نقالی، شبیه خوانی و حتی آواز می دیدم.

ادبی ادامه می دهد: در نهایت شروع به تمرین کردیم و آقای هاشمی که از تعزیه خوان ها و اساتید شبیه خوانی است حدود دو ماه با ما تمرین کرد تا آماده روی صحنه رفتن در جشنواره آیینی و سنتی شدیم. این نمایش برای من تجربه بسیار جذابی بود چون به عنوان بازیگر به دنبال آن هستم که چیزهای تازه ای یاد بگیرم. به دنبال این نیستم که بخواهم خودم را تکرار کنم و علاقمندم در ژانرها و نقش های متفاوتی ایفای نقش داشته باشم.

نیاز بازیگر به شناختن ریتم درست و لزوم داشتن صدای مناسب

وی با اشاره به اینکه بازیگر باید توانایی درست خواندن را داشته باشد، می گوید: البته بازیگر قرار نیست مثل یک خواننده بخواند اما باید ریتم را بشناسد و از صدای نسبی خوبی برخوردار باشد بنابراین یکی از تجربیات جذابی که در این نمایش داشتم خواندن بود که خیلی دوستش داشتم. امیدوارم تماشاگر هم این نقش را دوست داشته باشد.

در اجرای نمایش شاهد یک شکست زمانی هستیم و وقایع و اتفاقاتی که در زمان گذشته رخ داده در لابه لای موقعیت های زمان حال و به شیوه ای نوآورانه روایت می شود و همین مساله نمایش را برای مخاطبان کمی پیچیده و درعین حال جذاب می کند.

الهه شه‌پرست یکی از بازیگرانی است که پیش از این تجربه حضور در نمایش های آیینی سنتی را داشته است. وی در اجرای این نمایش در نقش شیرین بازی می کند. او که ندیمه خانه‌زاد این خانه اشرافی است و از بچگی با پری بانو بزرگ شده درباره حضورش در «ناسور» می گوید: برای اولین بار است که در نمایشی در نقش یک زن لال بازی می کنم که دیالوگی در صحنه ندارد بنابراین مجبورم با زبان بدن بازی کنم. از آنجا که من بعد از اجرا در جشنواره آیینی و سنتی و از میانه های تمرین به گروه پیوستم ابتدا کار برایم خیلی سخت بود. نقش شیرین از آن دست نقش هایی است که حد وسط ندارد، یا خیلی خوب از کار در می آید یا مخاطب اصلا با او ارتباط برقرار نمی کند.

وی درباره تفاوت هایی که این نقش با دیگر آثاری که در این حوزه نمایشی بازی کرده دارد، عنوان می کند: آخرین نمایشی که در حوزه آثار آیینی سنتی بازی کردم نمایش «دو روی روایت نادری» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور بود. در آن نمایش هم نقش یکی از رخت شور های رختشویخانه دربار را برعهده داشتم اما کاراکتری که بازی می کردم بسیار متفاوت از نقش شیرین بود. از زمانی که بازی در نقش شیرین را پذیرفتم متوجه شدم زمانی که بازیگر دیالوگ ندارد کارش برای ارایه نقش بسیار سخت تر از زمانی است که دیالوگ دارد، اما در نهایت امیدوارم مخاطبان از دیدن این اثر نمایشی لذت ببرند.

شه‌پرست یادآور می شود: متاسفانه بسیاری فکر می کنند کارهای کمدی و ایفای نقش در نمایش های ایرانی کار سختی نیست بنابراین در داوری ها هم کمتر به چشم می آید. در حالیکه کار کردن در چنین آثاری بسیار سخت است و بازیگر باید توانایی بالایی برای ایفای چنین نقش هایی داشته باشد.

از بازی های شادی آور زنانه تا برپایی مجلش شبیه خوانی

در «ناسور» به فراخور داستان و موقیعت زمانی شاهد انواع نمایش های ایرانی از بازی های شادی آور زنانه تا شبیه خوانی و نقالی هستیم. در واقع بخشی از داستان که به زمان مشروطه اختصاص دارد از فضایی شادتر برخوردار است و بخش دوم نمایش که سال ها بعد را به نمایش می گذارد فضای تراژیک تری دارد موسیقی نیز با نمایش همراه است و به خوبی با حال و هوا و فضای اثر ترکیب شده است.

گیتی قاسمی در این نمایش در نقش ماه منیرخانم بازی می کند. زنی مقتدر و سختگیر که حاضر نیست دخترش پری بانو با یک تجددخواه وصلت کند. قاسمی درباره ایفای این نقش توضیح می دهد: ماه منیر از یک خانواده بزرگ و اشرافی دوران قاجار است و در نمایش فقط در زمان گذشته حضور دارد اما تاثیر کارش را تا سال ها بعد در داستان می بینیم. او نقشه شومی برای ذبیح می چیند و برای ارتباط نداشتن دخترش با این مطرب تجددخواه زمینه حذف شدن او را فراهم می کند.

وی ادامه می دهد: ماه منیر تنها در سه صحنه کوتاه حضور دارد بنابراین کمتر جای شخصیت پردازی برایش وجود داشته است. به نظرم اگر مخاطب خلوت این کاراکتر را هم می دید و تنها با خشونت و جدیت او روبرو نمی شد شاید ارتباط بیشتری با او برقرار می کرد و شخصیت او عمق بیشتری می یافت اما در حال حاضر من به عنوان بازیگر باید تلاشم را بکنم که این کاراکتر به تیپ نزدیک نشود.

قاسمی درباره علاقه اش به بازی در نمایش های آیینی و سنتی عنوان می کند: من هم مثل هر بازیگر دیگری علاقه مند به تجربه در نمایش های متفاوتی از جمله آیینی و سنتی هستم چون بازیگر توانایی اش را در بازی در این نوع آثار می سنجد اما اولویتم بازی در آثاری است که برای رسیدن به آن کنکاش کنم؛ نقش هایی که به راحتی نتوان به آنها دست پیدا کرد. اصولا بازی در نمایش های رئالیستی را خیلی بیشتر دوست دارم.

از آنجا که گروه نمایش تمرین هایی نهایی را پشت سر می گذرانند بعد از گرفتن چند صحنه کلیدی بیشتر وقتشان را به بحث و تبادل نظر درباره برخی از جزئیات و هماهنگی با گروه موسیقی می گذرانند. در میانه صحبت های زمانی با گروه موسیقی به سراغ رویا میرعلمی می روم که در این نمایش نقش یکی از سه ضلع مثلث عشقی را برعهده دارد؛ دختری از یک خانواده مرفه و اشرافی دوران قاجار که عاشق مطرب و آوازخوان عمارتشان می شود. پری بانو شخصیتی جذاب دارد. دختری که در عین نازپرورده بودن بسیار مبادی آداب است و از لحاظ روحی فردی بسیار حساس و لطیف.

میرعلمی درباره نقشی که در این نمایش بر عهده دارد، توضیح می دهد: این نمایش یک درام عاشقانه است که پری بانو هم درگیر آن می شود. ما پری بانو را در دو مقطع زمانی یعنی وقتی که دختر جوانی است و دیگر زمانی که ۱۵ سال از آن جریان گذشته و او دیگر از شر و شور جوانی فاصله گرفته است، می بینیم. اتفاقاتی که برای پری بانو در طول این سال ها رخ می دهد او را به زنی محکم تر و پخته تر تبدیل کرده است. او با عوام زیاد ارتباط نداشته اما بعد از آشنایی اش با ملک خاتون و ذبیح جهان بینی جدیدی نسبت به اطرافش پیدا می کند.

وی درباره نقش هایی که علاقه مند است در آنها بازی کند، می گوید: علاقه من بیشتر از هرچیز بازی در نمایش های ایرانی است. نه اینکه صرفا نمایش ها آیینی و سنتی باشند بلکه فضاسازی و حال و هوای ایران را دارا بوده و متعلق به مرز و بوم و ملکت خودم باشند. در نمایش قبلی ام «مضحکه شبیه قتل» هم من نقشی کمدی ایفا می کردم که باز هم در زمان قاجار رخ می داد اما نوع فضاسازی و شیوه اجرایی تفاوت های زیادی با نمایش «ناسور» داشت.

میرعلمی: موسیقی فولکلور و سنتی را دنبال می کنم

میرعلمی می افزید: از آنجاکه من با سال هاست با حسین کیانی کار می کنم در نمایش های مختلف ایرانی از زمان قاجار و پهلوی گرفته تا زمان معاصر ایفای نقش کرده ام که در برخی از این کارها خواندن را هم تجربه کرده ام بنابراین تجربه چنین نقشی را دارم. علاقه زیادی هم به نمایش های ایرانی و تعزیه دارم و موسیقی سنتی و فولکلور را هم زیاد گوش می کنم بنابراین گوشم با چنین فضاهایی آشناست.

ساعت ۲ بعدازظهر است که تمرین های نمایش به پایان می رسد و قرار بر این می شود که از فردای آن روز گروه به جای تمرین در تئاتر شهر به تالار حافظ بروند چون دکور نمایش نیز تقریبا ساخته شده و بازیگران می توانند تمرین های نهایی شان را در حضور دکور انجام دهند.

نمایش «ناسور» نوشته خیرالله تقیانی پور و کارگردانی و دراماتورژی افسانه زمانی از يكشنبه ۱۹ ارديبهشت ماه ساعت ۲۰ اجرای عمومی خود را در تالار حافظ آغاز می کند.

نسیم ادبی، رویا میرعلمی، گیتی قاسمی، الهه شه پرست و علیرضا آرا بازیگران این اثر نمایشی هستند و دیگر عوامل این نمایش عبارتند از طراح صحنه: سینا ییلاق بیگی، طراح لباس: مژگان عیوضی،طراح نور: رویا مرادی (با سپاس از رضا حیدری)، طراح گریم: ماریا حاجیها، آهنگساز: عنایت الله خادم بشیری، نوازندگان: عباس حیدری، حسین عبدالله زاده، عنایت الله خادم بشیری، دستیار کارگردان: مژده زنگنه، مدیر صحنه: عرفان شافعی، طراح پوستر و بروشور: ابراهیم حسینی، عکس: احسان نقابت، تبلیغات: جارچی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×