حکایت ساختمان های بلاتکلیف تئاتر در پی پلمپ
حکایت ساختمانهای تئاتری حالا دیگر به سریالی دنبالهدار تبدیل شده است، زنجیرهای که مدام به حلقههای آن، حلقه جدیدی اضافه میشود.
پلمپ شدن خانه نمایش شماره 2 و وضعیت مبهم آن، بهانهای شد برای بازخوانی پرونده دیگر ساختمانهای تئاتری، پروندهای که همچنان باز است.
حتی حافظههای کوتاه مدت هم وضعیت مبهم اداره تئاتر، خانه عروسک، موزه تئاتر و … را فراموش نکرده است. وضعیت مبهم این ساختمانها به پازلی میماند که نه تنها قطعات آن چیده نمیشود بلکه مدام یک جای خالی به آن اضافه میشود.
همین چند ماه پیش بود که برگزارکنندگان جشنواره تئاتر عروسکی تهران مبارک بودجه جشنواره را کاهش دادند تا این جشنواره که در جایگاه بینالمللیاش از جشنواره تئاتر فجر چیزی کم ندارد در شرایطی برگزار شود که حتی از بولتن روزانه هم محروم باشد. عروسکیها به وعدههای برگزارکنندگان جشنواره دل خوش کردند، از خیر کمک هزینه بیشتر، بولتن و حقوق دیگرشان گذشتند تا صاحب خانهای شوند خانهای که قرار بود سرپناه عروسکها باشد، جشنواره تمام شد، چندین ماه گذشت اما حکایت خانه به دوشی عروسکها همچنان باقی است.
اما شرایط مبهم اداره تئاتر دیگر به یک داستان تکراری تبدیل شده که هر از گاهی، اتفاقی مانند وضعیت خانه نمایش شماره 2، آن را زنده میکند.
تئاتریها فکر میکردند تاکید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر نوسازی اداره تئاتر و پیگیریهای مریم معترف کافی است تا این ساختمان از نو ساخته شود اما با اینکه بیش از شش ماه از سخنان وزیر ارشاد درباره اداره تئاتر میگذرد، هنوز هیچ اتفاق مشخصی نیفتاده است و هیچ معلوم نیست تکلیف بودجهای که به این امر اختصاص داده شده بود چه خواهد شد! در حال حاضر با ساختمانی که در خیابان «فرصت» اجاره شده است، مُسکن مقطعی برای این موضوع تجویز شده است.
و اما حکایت خانه نمایش 2 ؛ چند ماه پیش بود که خبرنگاران وعکاسان را خبر کردند تا بروند به مراسم اختتامیه خانه نمایش شماره 2 و گزارش بدهند که سالنی دیگر به سالنهای تئاتر اضافه شد، سالنی در خیابان لارستان و در جهت سیاست تمرکززدایی از تالارهای نمایشی، آن زمان خبرنگاران تئاتر تصور نمیکردند بعد از چند ماه خبر پلمپ شدن این سالن کوچک را منتشر کنند اما زمان به سرعت گذشت و عمر خانه نمایش شماره 2 در خیابان لارستان به سر رسید تا برگ دیگری به کتاب ساختمانهای بلاتکلیف تئاتر اضافه شود.
هر چند مسوولان میگوید؛ ساختمانی دیگر جایگزین این ساختمان میشود اما در مورد اداره تئاتر و خانه عروسک هم وعدههای اینچنینی داده شد.
به گزارش ایسنا، کمتر از 10 سال پیش بود که تئاتریها و به ویژه هنرمندان پیشکسوت در تئاتر «نصر» گرد هم آمدند تا شاهد مراسم بازسازی این تئاتر به عنوان موزه تئاتر ایران باشند.
برنامههایی اعلام شد و خانه تئاتر از هنرمندان خواست تا اسناد، مدارک، عکسها و همه آنچه را که مربوط به سالهای گذشته تئاتر است، ارایه کنند تا این اسناد در موزه تئاتر نگهداری شوند اما اختلاف دو نهاد بر سر مالکیت یک ساختمان؛ موزه تئاتر را به پروژههای ناتمام تئاتر اضافه شود.
اما بخت با اتابک نادری مدیر تماشاخانه «سنگلج» همراه بود که طرف حسابش در ساختمان مجاور تماشاخانه، شهرداری منطقه بود تا طرح گسترش تماشاخانه سنگلج بینتیجه نماند. سرانجام پیگیریهای نادری و حمایت هنرمندان با سابقه به نتیجه رسید و طرح گسترش تماشاخانه «سنگلج» جزء معدود کامیابیهای تئاتر ایران شد.
قرار است ساختمان کناری «سنگلج» که متعلق به شهرداری است به این تماشاخانه ارایه شود. در میان کوران ساختمانهای ناکام، این کامیابی لذتی دیگر برای تئاتریها دارد.
و سرانجام از حکایت ساختمان تئاتر شهر به عنوان بزرگترین مکان تئاتری ایران که بازسازیاش نیمه کاره مانده است باید یادی کرد.